پاسخ اجمالی:
قرآن در سوره «ق» سخن از غافلانى به ميان آورده كه تا پايان عمر در عالَم «غفلت» به سر مى برند؛ اما هنگامی که در سکرات موت قرار گیرند و آثار اعمال خود را به چشم بنگرند آن گاه به آنها گفته مى شود: «اين همان چيزى است كه از آن فرار مى كرديد». سپس اشاره به وضع آنها در قيامت مى كند كه هر انسان، در حالى كه كسى وى را به پيش مى راند، وارد محشر مى شود، در این حال به او خطاب می شود: «تو از اين موضوع غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم و امروز چشمت كاملاً بينا شده است».
پاسخ تفصیلی:
قرآن در آيه 22 سوره «ق» سخن از غافلانى به ميان آورده است كه تا پايان عمر در عالَم بى خبرى و «غفلت» به سر مى برند؛ اما هنگامى كه سيلى «اَجَل» به صورت آنها نواخته شود و در سكرات موت قرار گيرند و آثار اعمال خود را به چشم بنگرند در وحشت و اضطراب شديدى فرو مى روند آن گاه به آنها گفته مى شود: «اين همان چيزى است كه از آن فرار مى كرديد». سپس اشاره به وضع آنها در قيامت مى كند كه هر انسان، در حالى كه كسى وى را به پيش مى راند، وارد محشر مى شود و گواه يا گواهانى نيز هستند كه آماده اند تا در دادگاه عدل الهى، اعمال او را بازگو كنند؛ در اين حالت اضطراب شديدى سرتاپاى او را فرا مى گيرد؛ آن چنان كه گويى قالب تهى مى كند. در اين حال به او خطاب مى شود: «لَقَدْ كُنْتَ فِى غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَائَكَ فَبَصَرُكَ اليَومَ حَدِيدٌ»(1)؛ (تو از اين موضوع غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم و امروز چشمت كاملاً بينا شده است [در واقع حادثه تازه اى رخ نداده، فقط چشم تو بينا شده است و پرده هاى «غفلت» كنار رفته و حقايق را، آن چنان كه هست، مى بينى]). دو مأمورى كه در قيامت با انسان همراهند، يكى او را به دادگاه عدل الهى مى راند و ديگرى به عنوان گواه اعمالش در دادگاه الهى با او همراه مى شود. احتمالاً اين دو، همان فرشته هايى هستند كه در دنيا دائماً همراه او بودند و تمام اعمال كوچك و بزرگ او را مى نوشتند، در قيامت نيز دست مجرمان را گرفته و با پرونده اى كه همراه دارند، به دادگاه عدل الهى مى برند، آنها هرگز در دنيا اين دو فرشته الهى را نمى ديدند و اصلاً به آنها ايمان نداشتند؛ در حالى كه پيوسته همراهش بودند؛ ولى در قيامت كه پرده هاى غفلت كنار مى رود و چشم آنها بينا مى شود، آنان را مى بينند. در آيه دیگری پيرامون روز قيامت و شرح حال غافلان، در آن روز پر حسرت و اندوه مى فرمايد: «وَ أنْذِرهُم يَوْمَ الْحَسْرَةِ اِذ قُضِىَ الاَمْرُ وَ هُمْ فِى غَفْلَةٍ وَ هُم لَا يُؤْمِنُونَ»(2)؛ (آنها را از روز حسرت بترسان، روزى كه همه چيز پايان يافته، در حالى كه آنها در غفلتند و ايمان نمى آورند). يكى از نام هاى روز قيامت «يوم الحسرة» است؛ زيرا، غافلان و بى خبران از خواب غفلت بيدار شده و همه اعمال خود را مى بينند. نامه اعمال و پرونده جنايات آنها از يك سو، فرشتگان گواه بر اعمال، از سوى ديگر و از همه دردناكتر، گواهى تك تك اعضاى بدن، حتى پوست تنشان نسبت به اعمالشان، آتش ندامت و پشيمانى را بر سر تا پاى وجودشان مستولى مى گرداند؛ اما آنان راهى جز سوختن و ساختن در پيش ندارند، چون پرونده ها بسته شده و بازگشت به دنيا براى جبران غير ممكن است. از اين جهت، حسرت و اندوه، تمام وجود آنها را فرا مى گيرد مخصوصاً هنگامى كه فرشتگان الهى آنها را ملامت و سرزنش كرده و به آنها مى گويند: اينها همه نتيجه غفلت شماست. روشن است كه اين غفلت ها مربوط به قيامت و حتى عالم برزخ نيست؛ زيرا، به محض قرار گرفتن در آستانه مرگ و انتقال از دنيا، پرده ها كنار رفته و انسان با چشم برزخى، حقايق جهان را مى بيند كه در آن هنگام ديگر چيزى از «غفلت» باقى نمى ماند، همان طور كه در آيه 99 و 100 سوره «مؤمنون» آمده است: «حَتَّى اِذا جآءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّى أَعْمَلُ صَالِحاً فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا اِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِنْ وَرآئِهِمِ بَرْزَخٌ اِلَى يَومِ يُبْعَثُونَ»؛ ([آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند] تا زمانى كه مرگ يكى از آنها فرا رسد، مى گويد: پروردگار من! مرا بازگردانيد تا شايد آنچه را ترك كرده ام [و كوتاهى نموده ام، عمل صالحى انجام دهم. به او مى گويند:] چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى گويد، [و اگر بازگردد اعمالش مانند سابق است] و پشت سرشان برزخى است تا روزى كه برانگيخته مى شوند).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.