پاسخ اجمالی:
مورخین در ارتباط با عقاید خوارج نوشته اند: خوارج، عثمان و امام علی(ع) را تکفیر کرده و مرتکب گناه کبیره را کافر می داند و از حکمیت ابوموسی و عمروعاص اعلام برائت کرده و معاویه و پیروانش را کافر می دانند. همچنین برخی گفته اند خوارج معتقد اند خليفه را بايد مردم انتخاب كنند خواه از قريش، عرب و یا غیر از این ها باشد. اما باورهای «اباضیه» به عقاید شیعه نزدیک است. اباضیه رویت خدا را محال دانسته و مرتکب گناه کبیره را مرتد ندانسته و تولی و تبری نسبت به دوستان خدا و دشمنان حق را لازم می داند.
پاسخ تفصیلی:
در مورد اعتقادات خوارج بحث هاى زيادى در كتب «ملل و نحل» آمده است كه گاه با يكديگر همخوانى ندارد و شايد به خاطر اين باشد كه آنها شاخه هاى مختلفى داشتند ولى «مسعودى» مورخ معروف چند موضوع زيرا را از اصول مشترك و متفق عليه «خوارج» مى شمرد:
1 ـ آنها عثمان و على(عليه السلام) را تكفير مى كردند نعوذ بالله.
2 ـ قيام بر ضد امام جائر و پيشواى ظالم را واجب مى شمردند.
3 ـ كسانى كه گناه كبيره اى انجام مى دادند از نظر آنها كافر بودند و واجب القتل.
4 ـ آنها از حكميت ابو موسى اشعرى و عمروعاص و حكم آن دو برائت مى جستند.
5 ـ از تمام كسانى كه حكم آن دو را پذيرا شدند و يا راضى به آن بودند نيز برائت مى جستند.
6 ـ آنها معاويه و ياران و پيروان و دوستان او را كافر مى دانستند.
ولى در مسائل مختلفى از جمله «توحيد» و «وعد و وعيد» در قيامت و امامت اختلاف نظرهايى داشتند.(1)
بعضى ديگر عقايد مشترك ديگرى نيز براى خوارج برشمرده اند از جمله اين كه خليفه را بايد مردم انتخاب كنند خواه از قريش و عرب باشد يا از غير آنها و ديگر اين كه همه آنها خلفاى چهارگانه را قبول داشتند هر چند عثمان و على(عليه السلام) را در پايان كار معزول مى دانستند.
ديگر اين كه با تمام خلفاى اموى و عباسى مخالفت شديد داشتند، مخصوصاً «بنى اميه» را با دشنام هاى زشت ياد مى كردند.(2)
و اما «اباضيه» كه امروز در «عمان» و «مراكش» و «ليبى» و «الجزاير» و «تونس» و «مصر» طرفدارانى دارند و گاهى جزء «خوارج» شمرده مى شوند اعتقاداتشان با «خوارج» فرق بسيار دارد، هر چند در مورد مخالفت با قضيه حكمين در جريان جنگ «صفّين» و شرط نبودن وصف قرشى بودن در پيشواى مسلمين با آنها مشتركند.
به عكس، «اباضيه» اعتقاداتى دارند كه بسيار شبيه عقايد شيعه است مانند:
1 ـ صفات خداوند زايد بر ذات او نيست.
2 ـ رؤيت خداوند در آخرت محال است.
3 ـ قرآن حادث است نه قديم.
4 ـ مرتكب گناه كبيره كافر نعمت است نه كافر ملت يعنى اين گونه افراد مسلمانند نه خارج از اسلام.
5 ـ تولى وتبرى نسبت به دوستان خدا و دشمنان حق لازم است.
بعضى نقل كرده اند كه آنها محبّت خليفه اوّل و دوّم را لازم و بغض عثمان و على(عليه السلام) را واجب مى شمرند ولى «اباضيه» زمان ما اين نسبت را انكار مى كنند.(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.