پاسخ اجمالی:
فلسفه مهم «صبر» رسيدن به هدف هاى عالى است؛ انسان وقتي بخواهد هر كار مثبتى انجام دهد، چه بسا با مشكلات فراوانى مواجه است و لذا بايستي در برابر مشكلات و حرف و حديثها، صبر و حوصله به خرج داد و الا اگر صبر و حوصله نباشد انسان از كار خير صرفنظر مى كند.
پاسخ تفصیلی:
فلسفه مهم صبر، رسيدن به هدف هاى عالى است، انسان وقتي بخواهد هر كار مثبتى انجام دهد، چه بسا با مشكلات فراوانى مواجه است، اگر مى خواهيد مشكلى متوجه شما نشود، بايد كار نكنيد، اگر بخواهيد كتابى تأليف كنيد، مسلماً ايرادات و انتقادات فراوان و به قول معروف «مَنْ صَنَّفَ فَقَد اِستَهدَفَ»؛ (كسى كه تصنيف كرد خود را هدف و آماج گلوله هاى انتقاد قرار داده است). بايد بدانيد بجز با سپر صبر نمى توان اين تيرها را از خود دفع كرد. آرى اگر بخواهيد بناى خيريه اى بنا كنيد، به دنبالش حرفها است، عده اى نق مى زنند كه براى وجهه دار شدن و يا كسب اموالِ بيشتر چنين كرده است، وقتى مرحوم آية الله العظمى بروجردى آن مرد وارسته و بزرگوار مسجد اعظم قم را مى ساختند _و الان ما از بركات آن استفاده كرده و اين همه مجالس درس و بحث و ارشاد و تبيين احكام اسلام را در آن مشاهده مى كنيم_ خدا مى داند چقدر پشت سر اين مرد حرف زدند، كه وجوهات را خرج مى كند و مسجد مى سازد اين همه گرسنه در قم است و اين مسجد چيست كه اين سيد مى سازد؟ اگر صبر و حوصله نباشد انسان از كار خير صرفنظر مى كند، اگر بنا بود همه پولها را به گرسنگان دهند، پس هيچ مسجدى يا بناى خيريه اى نبايد برپا مى شد، بايد بناهاى خيريه را ساخت و از آن طرف ريشه فقر و گرسنگى را نابود كرد، بايد برنامه صحيحى براى رسيدگى به امور بيچارگان تهيه كرد، نه بدون برنامه با كمك كردن هاى بى رويه، گداپرورى كنيم. قديمى ها مَثَل جالبى مى زدند، كه روى هر گنجى، افعى خوابيده و گنج، كُنج ويرانه است، انسان هاى ساده لوح معناى مطابقى و تحت اللفظى را گرفته و لذا در ويرانه ها به دنبال گنج مى گشتند، مى گفتند: اول ببينيد، در كدام قسمت افعى خوابيده، همانجا گنج است، در حالى كه اين معناى كنايه اى دارد، مراد اين است كه گنج رويش مشكلاتى خوابيده است، در رسيدن به گنجها رنجها است، و به قول سعدى:
نابرده رنج گنج ميسر نمى شود *** مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
آرى اقدام به هر كارى زحمت دارد. بايد استقامت كرد. صبر خميرمايه همه چيزهاست، اينكه اينقدر بر آن اصرار مى شود، به خاطر كليدى بودن اين صفت است، پيامبران به خصوص پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) اگر صبر نداشتند، هرگز به اين مقام نمى پرسيدند، از سمت عقب تاريخ و از گذشته هاى تاريك بنگريد، تا نقش اين صفت را در جاى جاى ازمنه و امكنه تاريخ و در خودسازى افرادِ بشر، نظاره گر باشيد، اين نصيحت را هم از من داشته باشيد كه با استقامت و شكيبائى عالِم مى شويد نه با استعدادها، چه بسا افراد با استعددى را ديديم، كه به جائى نرسيدند، و كم استعدادهائى را ديديم كه به فراز قلّه علم رسيدند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.