پاسخ اجمالی:
علماى اخلاق براى جهاد با نفس امورى را لازم می دانند؛ يكي از این امور كه بعد از مشارطه و مراقبه لازم است «محاسبه» مي باشد؛ یعنی همان طور که خداوند اعمال ما را محاسبه می كند ما هم روزانه به محاسبه نفس بپردازيم، چنانچه نفس به وظیفه عمل كرده باشد، باید از او تشکر کرد و اگر معصيت كرده باشد بايد مواخذه شده و با انجام كارهاى خير آن را جبران كند.
پاسخ تفصیلی:
علماى اخلاق براى جهاد با نفس امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكي از اموري كه بعد از مشارطه و مراقبه لازم است «محاسبه» مي باشد؛ چنانكه هر تاجرى در پايان هر روز و آخر هر هفته يا ماه يا سال، حساب كار خود را بكند، و چه بسا دفتر روزانه، ماهانه و سالانه دارد. وقتى بنا است خداوند ما را محاسبه كند حتى ذره مثقال و حبه خردل را محاسبه مي كند: «إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّة مِّنْ خَرْدَل أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَى بِنَا حَاسِبِينَ».(1) چرا ما خود به محاسبه نفس نپردازيم؟ و چرا به دستورات بزرگان اين راه گوش فرا ندهيم كه فرمودند: «حَاسِبوا اَنْفُسَكم قَبلَ اَنْ تُحَاسَبُوا وَزِنُوا اَعْمَالَكُم بِمِيزَانِ الحَيَاءِ قَبلَ اَنْ تُوزَنُوا»(2)؛ (نَفْس هاى خود را محاسبه كنيد، قبل از اينكه خود محاسبه شويد و اعمال خود را با ميزان حياء وزن كنيد، قبل از اين كه وزن شويد).
ابوذر از رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «لَايَكُونُ المُؤمِنُ ظَاعِناً اِلَّا فِى ثَلَاثٍ، تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ اَو مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ اَو لَذَّةٍ فِى غَيرِ مُحَرَّمٍ»(3)؛ (مؤمن مسافر نمى باشد، مگر اين كه سه چيز داشته باشد: زادى براى معاد و چيزى كه تأمين معاش كند و لذّتى كه حرام نباشد) و به همين معنا از رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) روايت كرده: «عَلَى العَاقِلِ اَنْ يَكُونَ لَهُ اَربَعُ سَاعَاتٍ: سَاعَةٌ يُنَاجِى فِيهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يُحَاسِبُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ سَاعَةٌ يَتَفَكَّرُ فِيهَا فِى صُنْعِ اللّهِ وَ سَاعَةٌ يَخْلُو فِيهَا لِلمَطعَمِ وَ المَشرَبِ فَاِنَّ فِى هَذِهِ السَّاعَةِ عَوناً لَهُ عَلَى بَقِيَّةِ السَّاعَاتِ»(4)؛ (بر عاقل است كه چهار ساعت و چهار وقت براى خود گذارد، وقتى براى مناجات با پروردگارش و وقتى براى محاسبه نفسش، و وقتى براى تفكر در موجودات خداوند و دستگاه آفرينش، و ساعتى براى غذا خوردن و نوشيدن، و در اين ساعت اخير است كه براى بقيه ساعات قدرت و نيرو مى گيرد[و اين اشاره است كه توجه به جسم از مسائل مهمى است كه مورد نظر اسلام و شارع مقدس است و بدون آن سه وقت ديگر دچار اختلال مى شود]).
حقيقت محاسبه با شريك آن است كه نظر در سرمايه و در سود و ضرر كند تا زياده و نقصان روشن شود، اگر زيادى آورده شكر و اگر خسران ديده و ضرر كرده از او مطالبه كند، اگر شريك دارد جبران خسارت كند، و اگر ندارد به ذمّه بگيرد و در آينده تدارك كند. در مورد محاسبه با نفس هم چنين است، در مقابل سرمايه بايد به فرائض و واجبات عمل كرده باشد و اگر به مستحبات عمل كرده، سود و ربح برده و اگر معصيت كرده ضرر كرده است، در شامگاه بايد ديد نفس چه كرده؟ اگر رنج برده، بايد از اين شريك تشكر كرد، و اگر ضرر كرده بايد با انجام نوافل و مستحبات و كارهاى خير آن را جبران كند.
مرحوم كلينى در «كافى» از ابى الحسن الماضى (يعنى امام هفتم(عليه السلام)) نقل مى كند كه فرمودند: «لَيسَ مِنَّا مَنْ لَم يُحَاسِب نَفسَهُ فِى كُلِّ يَومٍ فَاِنْ عَمِلَ حَسَناً اِستَزَادَ اللهَ وَ اِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِستَغْفَرَ اللَّهَ مِنهُ وَ تَابَ اِلَيهِ»(5)؛ (از ما نيست كسى كه هر روز نفس خود را محاسبه نكند، اگر عمل نيكى انجام داده است از خداوند زيادى آن را بخواهد و اگر گناه و كار بدى كرده براي آن از خدا آمرزش بخواهد و به سوى او بازگشت كند).
از نفس خود آنچه را كه خداوند از تو محاسبه مى كند محاسبه كن. در روايتى از رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) آمده: «لَاتَزُولُ قَدَماً عَبدٌ يَومَ القِيَامَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَن اَربَعٍ: عَن عُمرِهِ فِيمَا اَفنَاهُ وَ شَبَابِهِ فِيمَا اَبلَاهُ وَ عَن مَالِهِ مِنْ اَينَ كَسِبَهُ وَ فِيمَا اَنفَقَهُ وَ عَن حُبِّنَا اَهلِ البَيتِ»(6)؛ (قدم هاى بنده اى روز قيامت حركت نمى كند، مگر اين كه از چهار چيز سؤال مى شود: از عمرش كه در چه چيزى فنا كرده و جوانيش كه در چه چيزى گذرانده و از مالش كه از كجا به دست آورده و در چه راه انفاق كرده و از دوستى ما اهل بيت).
در روايت امام صادق(عليه السلام) آمده كه: «در مواعظ لقمان به فرزندش آمده است كه: فرزندم! فردا وقتى در برابر خداوند عزوجل قرار گرفتى، از چهار چيز سؤال مى شوى: از جوانيت كه در چه راهى گذراندى؟ و از عمرت كه در چه [راهي] ضايع كردى؟ و از مالت كه از چه و كجا به دست آوردى؟ و در چه راه خرج كردى؟ پس آماده براى جواب آنها شو و جوابى آماده كن!).(7)
پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) به «معاذ» فرمودند: «اِنَّ العَبدَ لِيُسأَلَ عَن كُحلِ عَينَيهِ وَ عَن فَتِّهِ الطِّينِ بِاِصْبَعَيهِ وَ عَنْ لَمْسِهِ ثُوبَ اَخِيهِ»(8)؛ (بنده از سرمه چشمانش و از ريختن گل[و خاك ديوار مردم] با دو انگشتش[كه از روى بازى به ديوار مى كشد] و از دست زدن به پيراهن برادرش سؤال مى شود).(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.