پاسخ اجمالی:
به اعتقاد دانشمندان اسلامی نفس داراي سه مرحله امّاره، لوّامه و مطمئنه است. بر اساس روايات نفس امّاره گناه را در نزد انسان زيبا جلوه داده و خوبى ها را زشت مى نماياند. امام علی(ع) می فرماید: «نفس امّاره فريبكار همچون منافقان به انسان تملّق مى گويد و در چهره دوستِ موافقى بروز مى كند تا زمانى كه انسان را فريب دهد». لذا امام(ع) می فرماید: «اين نفس پيوسته انسان را به بدى ها دعوت مى كند كسى كه آن را ناديده بگيرد او را به انواع گناهان مى كشاند». در واقع نفس امّاره مهم ترين ابزار شيطان است و اگر انسان از شر آن رهايى يابد از شر شيطان هم رهايى خواهد يافت.
پاسخ تفصیلی:
دانشمندان و عالمان علم اخلاق و مفسران با الهام از آيات قرآن مراحل سه گانه اى براى نفس قائل شده اند: نفس امّاره، نفس لوّامه و نفس مطمئنه. نفس امّاره را اشاره به هوا و هوس هاى سركش مى دانند كه پيوسته انسان را به بدى ها امر مى كند و نفس لوامه را به حالت ندامت حاصل از گناه بر اثر پرورش روح تقوا اشاره مى دانند و نفس مطمئنه به مرحله تكامل روح انسان گفته مى شود كه به مرحله اى مى رسد كه هوا و هوس هاى نفسانى به طور كامل تحت كنترل قرار مى گيرند و سركشى آنها ناممكن مى شود.
امام زين العابدين على بن الحسين(عليهما السلام) در مناجات دوم از مناجات هاى پانزده گانه معروف، نفس امّاره را به روشنى ترسيم كرده و از آن (به عنوان سرمشق دادن به عموم مردم) به پيشگاه خدا اين گونه شكايت مى كند: «إِلَهِي إِلَيْكَ أَشْكُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً وَ إِلَى الْخَطِيئَةِ مُبَادِرَةً وَ بِمَعَاصِيكَ مُولَعَةً وَ بِسَخَطِكَ مُتَعَرِّضَةً تَسْلُكُ بِي مَسَالِكَ الْمَهَالِكِ وَ تَجْعَلُنِي عِنْدَكَ أَهْوَنَ هَالِك كَثِيرَةَ الْعِلَلِ طَوِيلَةَ الاَْمَلِ إِنْ مَسَّهَا الشَّرُّ تَجْزَعُ وَ إِنْ مَسَّهَا الْخَيْرُ تَمْنَعُ مَيَّالَةً إِلَى اللَّعْبِ وَ اللَّهْوِ مَمْلُوَّةً بِالْغَفْلَةِ وَ السَّهْوِ تُسْرِعُ بِي إِلَى الْحَوْبَةِ وَ تُسَوِّفُنِي بِالتَّوْبَة»؛ (خدايا من به سوى تو شكايت مى كنم از نفسى كه مرا همواره به بدى وا مى دارد و به سوى گناه با سرعت مى فرستد و به نافرمانى هايت حريص است و به موجبات خشمت دست مى آلايد، مرا به راه هايى كه منجر به هلاكت مى شود مى كشاند و به صورت پست ترين هلاك شدگان در مى آورد. بيمارى هايش بسيار و آرزوهايش دراز است. اگر ناراحتى به او رسد بى تاب مى شود [و فرياد مى كشد] و اگر خيرى نصيبش گردد بخل مى ورزد. به بازى ها و سرگرمى هاى بيهوده بسيار تمايل دارد و مملوّ از غفلت و سهو است. مرا به سرعت به سوى گناه مى برد و نسبت به توبه امروز و فردا مى كند). آرى اين است چهره اصلى نفس امّاره.
از روايات به خوبى استفاده مى شود كه نفس امّاره گناه را در نزد انسان زيبا جلوه مى دهد و خوبى ها را زشت مى نماياند. هنگامى كه انسان مرتكب گناه شد و به عواقب آن گرفتار گشت، پرده ها كنار مى رود و راه بازگشتى هم باقى نمى ماند. امام اميرمؤمنان (طبق نقل غررالحكم) در كلام كوتاهى مى فرمايد: «النَّفْسُ الأَمّارَةُ الْمُسَوِّلَةُ تَتَمَلَّقُ تَمَلُّقَ الْمُنافِقِ وَ تَتَصَنَّعُ بِشَيْمَةِ الصِّديقِ الْمُوافِقِ حَتّى إذا خَدَعَتْ وَ تَمَكَّنَتْ تَسَلَّطَتْ تَسَلُّطَ الْعَدوِّ وَ تَحَكَّمَتْ تَحَكُّمَ الْعُتُوِّ فَأوْرَدَتْ مَوارِدَ السَّوْءِ»(1)؛ (نفس امّاره فريبكار همچون منافقان به انسان تملّق مى گويد و در چهره دوستِ موافقى بروز مى كند تا زمانى كه انسان را فريب دهد و بر او همچون دشمن خطرناكى مسلط گردد و بر او حاكم شود و او را به انواع گناهان بكشاند).
به همين دليل دستور داده اند كاملا مراقب نفس خويش باشيد مبادا گرفتار فريبكارى هاى اين فريبكارِ خطرناك شويد. اميرمؤمنان على(عليه السلام) در سخن ديگرى مطابق نقل «غررالحكم» مى فرمايد: «إنَّ هذَه النَّفْسِ لاَمّارَةٌ بِالسُّوءِ فَمَنْ أهْمَلَها جَمَحَتْ بِهِ إلَى الْمَآثِمِ»(2)؛ (اين نفس پيوسته انسان را به بدى ها دعوت مى كند كسى كه آن را ناديده بگيرد او را به انواع گناهان مى كشاند). نفس امّاره در واقع مهم ترين ابزار شيطان است و اگر انسان از شر آن رهايى يابد از شر شيطان هم رهايى خواهد يافت. درست است كه مؤمنان والامقام و اولياى الهى از مرحله نفس امّاره به نفس لوّامه و از آنجا به نفس مطمئنه مى رسند؛ ولى اين بدان معنا نيست كه نفس امّاره مرده باشد و نبايد به خطرات او انديشيد. لذا امیر المؤمنین(علیه السلام) در بخشی از نامه 53 نهج البلاغه (عهدنامه مالک اشتر) مى فرمايد: (و [امیر المؤمنین] به او [مالک اشتر] فرمان مى دهد كه هواى نفس خويش را در برابر شهوات بشكند و به هنگام سركشى نفس، آن را باز دارد؛ زيرا نفس همواره انسان را به بدى ها امر مى كند مگر آنچه را خداوند رحم كند)؛ «وَ أَمَرَهُ أَنْ يَكْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ وَ يَزَعَهَا(3)عِنْدَ الْجَمَحَاتِ(4)فَإِنَّ النَّفْسَ أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ، إِلاَّ مَا رَحِمَ اللهُ».
به راستى اگر روح تقوا و حالت بازدارندگىِ نفس در انسان زنده شود و به دنبال آن انسان راه اطاعت الهى و پيروى از دستورات كتاب و سنّت را پيش گيرد و به مبارزه با مفاسد و زشتى ها و توطئه هاى دشمنان با قلب و دست و زبان برخيزد و بت هواى نفس را بشكند، چنين انسانى، انسانى كامل است و در واقع مخاطب به خطاب «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ»(5) خواهد بود.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.