پاسخ اجمالی:
در آيات 278 و 279 سوره «بقره» که مربوط به مسأله حرمت ربا می باشد، آغاز آيه خطاب به «مؤمنان» است و پايان آن نیز ترك رباخوارى را نشانه ايمان مى شمرد. این نحوه خطاب می تواند بدین دلیل باشد که چون قبل از نزول این آيات ربا خوارى ممنوع نشده بود، در ميان مردم رواج داشت و آلودگی آن زندگی شان را فرا گرفته بود. لذا خداوند مومنان را مخاطب قرار داده، از آنها می خواهد به ربا دست نیالایند.
پاسخ تفصیلی:
در آيات 278 و 279 سوره بقره نخست روى سخن را به همه افراد باايمان و خداجوى كرده و با صراحت و قاطعيّت مى فرمايد: (اى كسانى كه ايمان آورده ايد تقواى الهى پيشه كنيد و آنچه از مطالبات ربا باقى مانده رها سازيد اگر ايمان داريد)؛ «يـا اَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا اتَّقوا اللّهَ و ذَرُوا ما بَقِىَ مِنَ الرِّبوا اِن كُنتُم مُؤمِنين».
جالب اينكه، هم آغاز آيه خطاب به مؤمنان است و هم پايان آيه ترك رباخوارى را نشانه ايمان مى شمرد و جمله «ذَرُوا»؛ (رها كنيد) امر است و امر دلالت بر وجوب دارد؛ به خصوص اينكه با جمله «اِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» همراه شده است.
اين آيه هنگامى نازل شد كه آلودگى به رباخوارى به طور گسترده مردم مكّه و مدينه را فرا گرفته بود، و قرآن دستور داد وام هاى ربوى در هر مرحله اى هست متوقّف گردد.
سپس با لحنى به شدّت تهديدآميز مى افزايد: (اگر فرمان الهى را ـ دائر بر ترك رباخوارى ـ اطاعت نكنيد خدا و پيامبرش به شما اعلان جنگ مى دهد)؛ «فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأذَنُوا بِحَرب مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ». بسيارى گمان مى كنند معنای اين جمله آن است كه «شما اعلان جنگ با خدا كنيد» در حالى كه جمله «فَأذَنُوا» با توجّه به مفهوم لغوى آن معنايش اين است كه خدا و پيامبر به شما اعلان جنگ مى دهند و نيز مفهومش اين است كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) از آن زمان مأمور شد كه اگر رباخواران دست از كار زشت خود نكشند با توسّل به اسلحه و نيروى نظامى آنها را بر سر جاى خود بنشاند.
به هر حال چنين تعبير تندى در قرآن درباره هيچ گناهى از گناهان وارد نشده و نشان مى دهد كه رباخوارى از ديدگاه اسلام تا اين حدّ خطرناك و پرمفسده است.
و در پايان آيه براى اينكه حق و عدالت رعايت گردد مى افزايد: (هرگاه توبه كنيد مى توانيد سرمايه هاى خود را از بدهكاران [بدون سود] بازپس بگيرد و به اين ترتيب نه ظلم و ستم كنيد و نه بر شما ظلم و ستمى مى شود)؛ «وَ اِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ اَمْوالَكُمْ لاتَظْلِمُونَ وَ لاتُظْلَمُونَ».
در شأن نزول آيات بالا چنين آمده است: «شخصى به نام خالد بن وليد خدمت پيامبر رسيد و گفت: پدرم با طايفه «ثقيف» معاملات ربوى داشت و مطالباتش را وصول نكرده بود و از دنيا رفت، او وصيّت كرده مبلغى از سود اموال را كه هنوز پرداخته نشده است تحويل بگيرم، آيا اين عمل جايز است؟ آيات بالا نازل شد و مردم را از گرفتن باقيمانده ربا كه در دست مردم است نهى كرد».
طبق روايات ديگرى بعد از نزول آيه، پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) اين جمله تاريخى را فرمود: «اَلا كُلُّ رِباً مِنْ رِبا الْجاهِليَّةِ مَوْضُوعٌ وَ اَوَّلُ رِباً اَضَعُهُ رِبَا الْعَبّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِب»؛ (آگاه باشيد تمام رباهايى كه از زمان جاهليّت باقى مانده است همه از شما برداشته شد و نخستين ربايى را كه برمى دارم و ابطال مى كنم رباى عمويم عبّاس است). معلوم مى شود عبّاس در عصر جاهليّت از ربا خوران بود.(1)
كوتاه سخن اينكه قبل از نزول آيات بالا ربا خوارى كم و بيش در ميان مردم رواج داشت، پس از نازل شدن اين آيات، ربا به طور مطلق و قطعى و جدّى تحريم و ربا خواران تهديد به قيام مسلحانه بر ضدّ آنها شدند، و تنها حق داشتند اصل سرمايه خود را بازپس بگيرند، نه بيشتر.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.