پاسخ اجمالی:
در سوره شعراء، مائده، اعراف، لقمان و زخرف سخن از ایستادگی مشرکان در مقابل حقّ، به بهانه تقلید از پیشینیان است. به اين ترتيب كفر و بت پرستى و انواع گناهان و عادات زشت از طريق تقليد كوركورانه از نسلى به نسلى منتقل مى شد؛ و روح تقليد چنان حجاب ضخيمى بر عقل و فكر آنها مى انداخت كه هر حقيقتى را منكر مى شدند.
پاسخ تفصیلی:
در سوره شعراء، آیات 136- 138، به قسمتى از سخنان قوم عاد برخورد مى كنيم كه در مقابل پيامبر دلسوز و مهربان شان هود(عليه السلام) بيان داشتند. آنها در پاسخ دعوت هود(عليه السلام) به توحيد و ترك ظلم و ستم و تجمّل پرستى گفتند: براى ما هيچ تفاوت نمى كند، چه ما را اَندرز دهى و چه ندهى، ما هرگز به تو ايمان نمى آوريم. اين كارها را كه مى بينى اعم از بت پرستى و غير آن روش و اخلاق پيشينيان ما است، و ما به خاطر سخنان تو دست از آنها بر نمى داريم، و برخلاف آنچه تو خيال مى كنى ما هرگز از سوى خدا مجازات نخواهيم شد!
به اين ترتيب نفوذ ناپذيرى خود را در مقابل سخنان منطقى اين پيامبر بزرگ آشكار ساختند چرا كه حجاب تقليد به آنها اجازه نمى داد واقعيّت ها را ببينند.
همچنین در سوره مائده، آیه 104، حال مشركان عرب بازگو شده كه وقتى به آنها گفته مى شد به سوى آنچه خدا نازل كرده بياييد، و دست از بت ها و بدعت هاى خود درباره تحريم بسيارى از حيوانات حلال برداريد؛ آنها مى گفتند: همين سنّت هاى نياكان، ما را كافى است؛ ما نياز به هيچ هدايت ديگرى نداريم، نه آيات قرآن و نه غير آن!
ولى قرآن براى بيدار كردن آنها از اين خواب غفلت و پاره كردن حجاب تقليد، مى فرمايد: «مگر نه چنين است كه پدران آنها چيزى نمى دانستند و هدايت نيافته بودند؟» آيا تقليد و پيروى بى قيد و شرط از جاهل و گمراه جايز است؟
در سوره اعراف، آیه 28، نیز اشاره به مشركان عرب - يا جمعى از انسان هاى شيطان صفت - مى كند كه وقتى عمل زشت و قبيحى را انجام مى دهند اگر از دليل آن سؤال شود جوابى جز اين ندارند كه بگويند: «اين راه و رسم پدران ما است»؛ به همين نيز قناعت نمى كنند؛ بلكه گاه مى گويند: (خدا نيز ما را به همين دستور داده است)؛ «وَاللهُ أَمَرَنَا بِهَا».
قرآن بلافاصله اين تهمت بزرگ را نفى مى كند و مى فرمايد: «خداوند هرگز به كار زشت فرمان نمى دهد؛ آيا چيزى به خدا نسبت مى دهيد كه نمى دانيد؟».
در اين كه منظور از «فحشا» (كار زشت و قبيح) در اين آيه چيست؟ بسيارى از مفسّران گفته اند اشاره به رسم جمعى از اعراب در عصر جاهليت است كه زن و مرد آنها لخت و برهنه مادر زاد به طواف خانه خدا مى پرداختند؛ به گمان اين كه در لباس هايى كه مرتكب گناه شده اند شايسته نيست خانه خدا را طواف كنند.
به اين ترتيب عملى به اين زشتى با تقليد كوركورانه در ميان آنها از نسلى به نسل ديگر منتقل مى شد و حجاب تقليد اجازه نمى داد كه قبح و زشتى اين عمل را درك كنند.
علاوه بر این در سوره لقمان، آیه 21، و سوره زخرف، آیه 23، نیز سخن از گروهى از مشركان عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا بت پرستان و گمراهان اعصار پيشين است كه در برابر دعوت پيامبر اسلام و يا انبياى سلف مى گفتند: «پدران خود را بر آينى يافتيم و به آثار آنان اقتدا مى كنيم» يعنى تنها دليل شان براى مخالفت با انبياء همين مسأله تقليد كوركورانه از پدران و نياكان بود.
به اين ترتيب كفر و بت پرستى و انواع گناهان و عادات زشت از طريق تقليد كوركورانه از نسلى به نسلى منتقل مى شد؛ و روح تقليد چنان حجاب ضخيمى بر عقل و فكر آنها مى انداخت كه هر حقيقتى را منكر مى شدند. قرآن در مقابل اينگونه افراد، گاه مى گويد: (آيا اگر پدران آنها چيزى نمى دانستند، و هدايت نيافته بودند [باز هم بايد از آنها پيروى كنند])؛ «أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَلاَ يَهْتَدُونَ».(1)
گاه مى فرمايد: (آيا حتّى اگر شيطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان كند [باز هم تبعيّت مى كنند])؛ «أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ».(2)
گاه مى فرمايد: ([پيامبرشان] گفت: آيا اگر من براى شما آيينى هدايت بخش تر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد آورده باشم [بازهم انكار مى كنيد])؛ «قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ».(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.