پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در ابتدا با طرح چند سؤال به انسان درباره غفلت هشدار می دهد: «ای انسان چه چيز تو را در مقابل پروردگارت مغرور كرده؟ آيا درد تو درمان ندارد يا اين خوابت بيداری ندارد. چرا آن گونه كه به ديگران رحم مى كنى به خودت رحم نمى كنى؟» و سپس در عبارتی کوتاه بی خبران را هشدار می دهد که با بيدارى و هوشيارى و تصميم و عزم راسخ از خواب غفلت برخيزند، و تا وقت نگذشته براى نجات خويش از چنگال معاصى كه آتش خشم و غضب الهى را بر مى افروزد، کاری بکنند و با یاد خداوند و اطاعت از او انس بگیرند.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 223 مى فرمايد: (اى انسان! چه چيز تو را بر گناهت جسور ساخته؟ و چه چيز تو را در مقابل پروردگارت مغرور كرده؟ و چه چيز تو را بر هلاكت خويش علاقه مند نموده است؟)؛ «يَا أَيُّهَا الاِْنْسَانُ، مَا جَرَّأَكَ عَلَى ذَنْبِكَ، وَ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ، وَ مَا أَنَّسَكَ بِهَلَكَةِ نَفْسِكَ؟».
اشاره به اينكه غريزه حبّ ذات در انسان نيرومندترين غرائز است؛ انسان به طور طبيعى خود را بيش از هر كس دوست دارد و هرگاه ببينيم كسى خنجر برداشته، بر سينه و بازو و پهلوى خود مى زند وحشت مى كنيم و با خود مى گوييم آيا گرفتار جنون شده است. مگر ممكن است انسان عاقل، علاقمند هلاكت خويش شود؟ اگر انسان كمترين علاقه اى به هلاكت خويش ندارد، پس چرا گناه و غرورى كه مايه هلاكت اوست را پذيرا مى شود؟! در ادامه سخن مى افزايد: (آيا درد تو درمان ندارد يا از اين خوابت بيدارى ای نيست. چرا آن گونه كه به ديگران رحم مى كنى به خودت رحم نمى كنى؟!)؛ «أَمَا مِنْ دَائِكَ بُلُولٌ(1)، أَمْ لَيْسَ مِنْ نَوْمَتِكَ يَقَظَةٌ؟ أَمَا تَرْحَمُ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَرْحَمُ مِنْ غَيْرِكَ؟».
سپس با ذكر مثالى اين حقيقت را روشن تر مى سازد و مى فرمايد: (چه بسا كسى را در دل آفتاب سوزان مى بينى و در برابر حرارت آفتاب بر او سايه مى افكنى يا بيمارى را مشاهده مى كنى كه درد جانكاهى بدن او را سخت آزرده و از روى ترحّم بر او مى گريى [پس چرا درباره خود بى تفاوت هستى] چه چيز تو را بر اين بيمارى ات شكيبا ساخته و بر مصائب خود صبور كرده و از گريه بر خويشتن باز داشته است، در حالى كه هيچ چيز براى تو عزيزتر از نفس خودت نيست)؛ «فَلَرُبَّمَا تَرَى الضَّاحِيَ(2)مِنْ حَرِّ الشَّمْسِ فَتُظِلُّهُ، أَوْ تَرَى الْمُبْتَلِي بِأَلَم يُمِضُّ(3)جَسَدَهُ فَتَبْكِي رَحْمَةً لَهُ! فَمَا صَبَّرَكَ عَلَى دَائِكَ، وَ جَلَّدَكَ(4)عَلَى مُصَابِكَ، وَ عَزَّاكَ عَنِ الْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِكَ وَ هِيَ أَعَزُّ الاَْنْفُسِ عَلَيْكَ!».
اشاره به اينكه چرا انسانهايى را مى بينيم كه گرفتار تناقض در عمل و دوگانگى در قضاوت هستند در برابر ناراحتى ديگران و بيمارى بيماران سخت عكس العمل نشان مى دهند و گاه سيلاب اشكشان فرو مى ريزد، در حالى كه بيمارى خودشان سخت تر و مصائبشان سنگين تر است و هيچ گونه عكس العملى در برابر آن نشان نمى دهند. امام(عليه السلام) مى خواهد اين غافلان بى خبر و اين خفتگان بى درد را با اين بيان منطقى و گويا از خواب غفلت بيدار كند و به سرنوشت خطرناكى كه در پيش رو دارد متوجّه سازد شايد توبه كنند و به سوى خدا بازگردند.
در ادامه سخن مى افزايد: (چگونه ترس از بلاها و عذابهاى شبانه تو را بيدار نكرده در حالى كه بر اثر معاصى الهى هر روز، خود را به مرحله بالاترى از خشم خدا مى افكنى! حال كه چنين است بيمارى سستى دل خود را با داروى تصميم و عزم راسخ مداوا كن و اين خواب غفلتى كه چشمت را فرو گرفته با بيدارى برطرف ساز)؛ «وَ كَيْفَ لا يُوقِظُكَ خَوْفُ بَيَاتِ(5)نِقْمَة، وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ(6)بِمَعَاصِيهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ(7)! فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِي قَلْبِكَ بِعَزِيمَة، وَ مِنْ كَرَى(8)الْغَفْلَةِ فِي نَاظِرِكَ بِيَقَظَة».
مى دانيم براى نجات و رهايى از خطر دو چيز لازم است: بيدارى و هوشيارى از يكسو و تصميم و عزم راسخ از سوى ديگر و امام(عليه السلام) در اين عبارت كوتاه به هر دو اشاره فرموده است و بى خبران را هشدار مى دهد كه از خواب غفلت برخيزند و براى نجات خويش از چنگال معاصى كه آتش خشم و غضب الهى را بر مى افروزد تا وقت نگذشته است تصميم بگيرند. تعبير به «بَيَاتِ نِقْمَة»؛ (عذاب شبانه) براى اين است كه بلاهايى كه در شب نازل مى شود قربانى زيادترى مى گيرد؛ زلزله ها، سيلابها و طوفانهايى كه در شب رخ مى دهد هنگامى كه مردم در خوابند و هيچ گونه دفاعى از خود ندارند.
قرآن مجيد مى فرمايد: «أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتاً وَ هُمْ نَائِمُونَ * أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحىً وَ هُمْ يَلْعَبُونَ»(9)؛ (آيا اهل شهرها و آباديها از اين ايمنند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنها بيايد درحالى كه در خواب باشند؟ آيا اهل شهرها و آباديها از اين ايمنند كه عذاب ما هنگامه روز به سراغشان بيايد در حالى كه سرگرم بازى هستند؟). سپس در پايان اين فقره مى فرمايد: ([بنابراين بيدار باش] و مطيع خداوند شو و با ياد او انس گير)؛ «وَ كُنْ لِلّهِ مُطِيعاً، وَ بِذِكْرِهِ آنِساً».(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.