پاسخ اجمالی:
علم سرچشمه تقوا و خشيت است. قرآن کریم در سوره «فاطر» از میان بندگان تنها دانشمندان را خداترس معرفی می کند و در سوره های «بقره و مائده» صاحبان اندیشه را مخاطب نهی از مخالفت خدا قرار می دهد. مسلّماً هرجا «علم» است الزاماً «تقوا» نيست، چرا كه عالم بى عمل نيز پيدا مى شود ولى بدون شك علم مقدمه و زمينه اى است براى تقوا و از سرچشمه هاى اصلى آن محسوب مى شود.
پاسخ تفصیلی:
علم سرچشمه تقوا و خشيت است؛ چنانکه قرآن کریم در آیاتی می فرماید:
«إِنَّمَا يَخْشَى اللهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ» (1)؛ (تنها از ميان بندگان او، دانشمندان خدا ترسند؛ خداوند توانا و آمرزنده است).
«خشيت» به گفته راغب در مفردات: «خوف و ترسى است كه آميخته با تعظيم باشد، و غالباً از علم سرچشمه مى گيرد!».
«وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الاَْلْبَابِ» (2)؛ (و بهترين زاد و توشه، پرهيزگارى است. و از [مخالفت] من بپرهيزيد اى خردمندان).
اگر رابطه اى در ميان علم و تقوا وجود نداشت، خداوند در اين دستور «اولوالالباب» را مخاطب نمى ساخت. اين خطاب نشانه اى از اين پيوند مبارك است.
«فَاتَّقُوا اللهَ يَا أُولِي الاَْلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (3)؛ (از [مخالفت] خدا بپرهيزيد اى صاحبان خرد تا رستگار شويد).
«كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ» (4)؛ (خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم روشن مى سازد تا پرهيزگار شوند).
اين تعابير به خوبى نشان مى دهد كه تبيين آيات مقدمه اى براى آگاهى است، و آگاهى وسيله اى براى تقوا.
مسلّماً هرجا «علم» است الزاماً «تقوا» نيست، چرا كه عالم بى عمل نيز پيدا مى شود؛ ولى بدون شك علم مقدمه و زمينه اى است براى تقوا و از سرچشمه هاى اصلى آن محسوب مى شود.
علم غالباً تقوا را همراه مى آورد؛ علمى كه سرچشمه ايمان است، سرچشمه تقوا نيز خواهد بود، و به عكس جهل غالباً عامل بى تقوايى و ناپرهيزگارى است.(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.