پاسخ اجمالی:
از نظر عثمان فقط کسی که توشه سفر داشته باشد باید نماز را شکسته بخواند. درحالیکه آنچه ادلّه بر آن دلالت دارد و همه بر آن فتوا داده اند، این است که تاجر و جمع کننده خراج و کشاورز و چوپان و دیگران اگر به مقدار سفر برسند، باید نمازشان را شکسته بخوانند، و آنها با بقیّه مسافران یکسان و در این جهت فرقى بین اصناف مختلف نیست و تفصیل خلیفه، فتوایى بدون دلیل و دیدگاهى مخصوص به خود اوست.
پاسخ تفصیلی:
ابوعبید(1) ، عبد الرزّاق(2) ، طحاوى ، و ابن حزم از ابوالمهلّب نقل کرده اند که: عثمان نوشت : «أ نّه بلغنی أنّ قوماً یخرجون إمّا لتجارة أو لجبایة أو لحشریّة یقصرون الصلاة وإنّما یقصر الصلاة من کان شاخصاً أو بحضرة عدوّ»؛ (به من خبر رسیده گروهى براى تجارت یا جمع آورى اموال حکومتى همچون خراج و مالیات یا گرفتن جزیه(3) خارج مى شوند و نماز را شکسته مى خوانند ، در حالیکه تنها کسى نماز را باید شکسته بخواند که مسافر یا نزدیک دشمن است) .
و از طریق قتاده از عیّاش مخزومى نقل شده است : عثمان به برخى از کارگزاران خود نوشت : «أ نّه لا یصلّی الرکعتین المقیم ولا البادی ولا التاجر ، إنّما یصلّی الرکعتین من معه الزاد والمزاد»؛ (مقیم و بادیه نشین و تاجر نماز را دو رکعتى (و به صورت قصر) نمى خوانند ، فقط کسى که توشه و خورجین سفر به همراه دارد نماز را دو رکعتى مى خواند) .
و در روایت ابن حزم آمده است : عثمان به کارگزاران خود نوشت : «لا یصلّی الرکعتین جاب ولا تاجر ولا تان(4) ، إنّما یصلّی الرکعتین . . .»؛ ( کسى که خراج جمع آورى مى کند و کسى که تاجر و کشاورز است نباید نماز را دو رکعتى بخواند ، تنها کسى نماز را دو رکعتى مى خواند که . . .) .
و در «لسان العرب» آمده است :
در حدیث عثمان(رضی الله عنه) آمده است : «لا یغرّنکم جشرکم من صلاتکم فإنّما یقصر الصلاة من کان شاخصاً أو یحضره عدوّ»؛ (چوپانى، شما را از نمازتان (غافل نکند و) فریب ندهد همانا تنها کسى نماز را شکسته مى خواند که شاخص مسافر باشد یا دشمن در نزدیکى او باشد) . ابوعبید گفته است : «جشر» یعنى بردن چهارپایان به چرا گاه ، و درهمان جا ماندن و به خانه برنگشتن(5) .
و در حاشیه «سنن بیهقى»(6) آمده است : «شاخص» یعنى کسى که به دنبال حاجتى فرستاده شده است .
و در «نهایه»(7) آمده است : «شاخص» یعنى مسافر ، و حدیث ابو ایّوب به همین معنا است : «فلم یزل شاخصاً فی سبیل الله»؛ (پیوسته در راه خدا سفر مى کرد) .
در پاسخ مى گوییم : این دیدگاه با آیات قرآن و سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و فتاواى علما در تعارض است با این بیان که: روایاتى که درباره نماز مسافر نقل شده همگى مطلق و بدون قید هستند ، و قبل از این روایات ، آیه «وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِى الاْرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاةِ»(8)؛ ( هنگامى که سفر مى کنید، گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید) نیز عامّ است و تنها شامل مواردى که عثمان ذکر کرده نمى شود.
همچنین ابوحنیفه و اصحاب وى و ثورى و ابوثور درباره عمومیّت آیه، دیدگاه وسیعى دارند وحکم آن را مخصوص به سفر مباح نمى کنند ، بلکه گفته اند آیه شامل سفر معصیت نیز مى شود مثل سفر براى دزدى و خروج بر حکومت (بغى)(9) .
و حضور دشمن هیچ دخالتى در قصر و اتمام نماز ندارد ، و ترس و حضور دشمن در نمازها تأثیر دیگرى داشته ، و احکامى مخصوص به خود دارند.
پس آنچه ادلّه بر آن دلالت دارد ـ چنانکه همه امّت این عقیده را دارند ـ این است که : تاجر و جمع کننده خراج و کشاورز و چوپان و دیگران اگر به مقدار سفر برسند، باید نمازشان را شکسته بخوانند ، و آنها با بقیّه مسافران یکسان هستند ، و اگر به مقدار سفر نرسند، همگى در حکم غیر مسافر بوده و نماز را تمام مى خوانند ، و در این جهت فرقى بین اصناف مختلف نیست . و تفصیل خلیفه ، فتوایى بدون دلیل و دیدگاهى مخصوص به خود اوست. و ما به سخن دروغى که در مقابل روایات پیامبر ، و اجماع صحابه و علما باشد توجّهى نمى کنیم .(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.