پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) وقتی مالک اشتر را والى مصر نمود، در نامه ای به اهل مصر نوشت: «از بنده خدا، على امیرمؤمنان، به گروهى که براى خدا به خشم آمدند، آن هنگام که خدا در زمینش نافرمانى شد؛ نه معروفى ماند که در پناه آن آرامش یابند و نه منکرى که از آن باز ایستند». ابن ابى الحدید مى نویسد: تأویل و تفسیر این فصل براى من سخت است؛ زیرا اهل مصر بودند که عثمان را کشتند، و وقتى حضرت گواهى دهد: «آنگاه که در زمین نافرمانى خدا شد آنها براى خدا خشمگین شدند، این عبارت گواهى آشکارى است که عثمان معصیت کرده است».
پاسخ تفصیلی:
وقتى امیرالمؤمنین مالک اشتر را والى مصر نمود، به اهل مصر نامه اى نوشت، در بخشى از آن نامه آمده: «من عبدالله علیّ أمیر المؤمنین إلى القوم الّذین غضبوا لله حین عُصی فی أرضه وذُهب بحقّه، فضرب الجور سرادقه على البرّ والفاجر، والمقیم والظاعن، فلا معروف یُستراح إلیه، ولا منکر یُتناهى عنه»(1)؛ (از بنده خدا، على امیرمؤمنان، به گروهى که براى خدا به خشم آمدند، آن هنگام که خدا در زمینش نافرمانى شد و حقّ او نابود گشت؛ هنگامى که ظلم و ستم خیمه خود را بر نیک و بد، و حاضر و مسافر [بر سر همگان] برافراشت، نه معروفى ماند که در پناه آن آرامش یابند و نه منکرى که از آن دست نگه داشته و باز ایستند [یا: نه کسى از زشتى ها نهى مى کرد]).
ابن ابى الحدید در شرح خود مى نویسد(2):
تأویل و تفسیر این فصل براى من سخت است؛ زیرا اهل مصر بودند که عثمان را کشتند، و وقتى امیرالمؤمنین(علیه السلام)گواهى دهد: «آنگاه که در زمین نافرمانى خدا شد آنها براى خدا خشمگین شدند»، این عبارت گواهى آشکارى علیه عثمان است که وى معصیت کرده و مُنْکَر انجام داده است.
البته ابن ابى الحدید، در پایان، سخن امام(علیه السلام) را به گونه اى توجیه مى کند که خود آن را خلاف ظاهر مى داند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.