پاسخ اجمالی:
معاویه در زمان امام حسن(ع) به «زیاد بن عبید» مى نویسد : «همانا هر درختى به ریشه خود متّصل است و از آن نشأت مى گیرد، ولى تو مادر ندارى بلکه پدر هم ندارى. تو همانى که به او گفته مى شود: دیروز برده بوده و امروز امیر گشته. وقتى نامه ام بدستت رسید مردم را به اطاعت و بیعت بکشان، که اگر چنین کنى خونت را حفظ کرده اى، و گرنه تو را با اندک پر زدنى به سرعت خواهم گرفت. سوگند مى خورم و آن را نخواهم شکست که تو را با نهایتِ خوارى و با پاى پیاده و برهنه از فارس تا شام خواهم کشاند و به عنوان بَرده خواهم فروخت».
پاسخ تفصیلی:
«معاویه» در زمان «امام حسن(علیه السلام)» به «زیاد بن عبید» مى نویسد : «من أمیرالمؤمنین معاویة بن أبی سفیان إلى زیاد بن عُبید . أمّا بعد : فإنّک عبد قد کفرت النعمة ، واستدعیت النقمة ، ولقد کان الشکر أولى بک من الکفر ، وإنّ الشجرة لتضرب بعرقها ، وتتفرّع من أصلها ، إنّک لا اُمّ لک ، بل لا أب لک .
[و] یقول فیه : أمس عبد والیوم أمیر . خطّة ما ارتقاها مثلک یابن سمیّة . وإذا أتاک کتابی هذا فخذ الناس بالطاعة والبیعة وأسرع الإجابة؛ فإنّک إن تفعل فدمک حقنت ، ونفسک تدارکت ، وإلاّ اختطفتک بأضعف ریش ، ونلتک بأهون سعی . واُقسم قسماً مبروراً أن لا أوتى بک إلاّ فی زمارة تمشی حافیاً من أرض فارس إلى الشام ، حتّى اُقیمک فی السوق وأبیعک عبداً ، وأردّک إلى حیث کنت فیه وخرجت منه . والسلام»(1)؛ ( از امیرالمؤمنین معاویة بن ابى سفیان به زیاد بن عبید ، امّا بعد : همانا تو بنده اى هستى که کفران نعمت کردى ، و مجازات را براى خود فرا خواندى ، ولى شکرگذارى برایت برتر از کفران است ، هر درختى به ریشه خود متّصل است و از آن نشأت مى گیرد و از ساقه اش شاخه شاخه مى شود ، ولى تو مادر ندارى بلکه پدر هم ندارى . تو همانى که به او گفته مى شود : دیروز برده بوده و امروز امیر گشته . حکومت امرى است که مثل تویى اى فرزند سمیّه! هرگز از پلّه هاى آن بالا نرفته است ، وقتى نامه ام بدستت رسید مردم را به اطاعت و بیعت بکشان و سریعاً دستورم را اجرا کن ، که اگر چنین کنى خونت را حفظ کرده و جانت را نگه داشته اى ، و گرنه تو را با اندک پر زدنى به سرعت خواهم گرفت و با کمترین تلاشى به تو دست خواهم یافت. سوگند مى خورم و آن را نخواهم شکست که تو را با نهایتِ خوارى و پستى با پاى پیاده و برهنه از فارس تا شام خواهم کشاند و به بازار بُرده و به عنوان بَرده خواهم فروخت، و تو را به آنچه بودى و از آن در آمدى باز خواهم گرداند . با درود) .(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.