پاسخ اجمالی:
نصر بن مزاحم نقل می کند: ما در صفین همراه على(ع) بودیم به نزدیک کوفه که رسیدیم، لشگر تشنه شدند ولی آبی نداشتیم. پس على(ع) ما را به کنار تخته سنگى بزرگ و محکم آورد و فرمان داد آن را ازجا بکنیم، آنگاه آبى خارج شد و مردم نوشیدند و سیراب شدند. سپس دستور داد آن تخته سنگ را در جاى خود قرار دهیم. ساعتی بعد از آن، هرچه در طلب صخره بر آمدیم، پیدایش نکردیم. وقتى از صاحب دیری که آنجا بود سوال کردیم گفت: این دیر بنا نشده مگر با همان آب و آن آب را کسى خارج نمى کند مگر پیامبر یا وصىّ پیامبر.
پاسخ تفصیلی:
نصر بن مزاحم در کتاب «صفّین»(1) با سندش از ابوسعید تیمى تابعى، معروف به عقیصا نقل کرده است . ما در مسیر شام همراه على(علیه السلام) بودیم تا اینکه به پشت کوفه در سمت سرزمین سیاهى(2) رسیدیم ، مردم تشنه شدند و احتیاج به آب پیدا کردند. پس على(علیه السلام) ما را به کنار تخته سنگى محکم که به اندازه جثه بز بود، آورد. به ما فرمان داد و ما آن را کندیم. آنگاه آبى خارج شد و مردم نوشیدند و سیراب شدند. سپس به ما دستور داد و ما آن تخته سنگ را در جاى خود قرار دادیم . سپس مردم حرکت کردند و کمى که راه رفتیم على(علیه السلام) فرمود: آیا هیچ یک از شما مکانى که از آن آب خوردید را مى شناسد؟! گفتند: بله، اى امیر المومنین! فرمود: به سوى آن جا بروید . پس گروهى از ما به صورت پیاده و سواره به راه افتادیم و جست و جو کردیم تا به مکانى که گمان مى کردیم چشمه آنجاست، رسیدیم . پس در طلب صخره بر آمدیم، ولى پیدا نکردیم و وقتى عاجز شدیم به طرف دیرى که در آن نزدیکى بود، رفتیم و از اهل آن پرسیدیم: آبى که در نزدیکى شماست ، کجاست؟ گفتند در نزدیکى ما آبى نیست. مردم گفتند: چرا هست، خود ما از آن نوشیدیم . پرسیدند از آن نوشیدید؟! گفتیم: بله. صاحب دیر گفت: این دیر بنا نشده مگر با همان آب و آن آب را کسى خارج نمى کند مگر پیامبر یا وصىّ پیامبر.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.