پاسخ اجمالی:
حضرت ابراهیم(ع) با فرشتگان مأمور به عذاب قوم لوط به مجادله پرداخت و آنها را از این کار نهى کرد. علّت این کار طبق آیه 75 سوره هود بردباری، مهربانی، متوکّل و تواب بودن ایشان بود. ذکر این صفات به خوبى نشان مى دهد که مجادله او مجادله ممدوحى بوده و این به خاطر آن است که براى «ابراهیم» روشن نبود فرمان عذاب به طور قطع از ناحیه خداوند صادر شده؛ بلکه احتمال مى داد روزنه امیدى براى نجات آنها باقى باشد و لذا با احتمال بیدار شدن دوباره آنها، ایشان را شفاعت نمود.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال در آیه 75 سوره «هود» آمده است. خداوند مى فرماید: (ابراهیم بردبار، بسیار مهربان، و متوکّل بر خدا و بازگشت کننده به سوى او بود)؛ «إِنَّ إِبْراهیمَ لَحَلیمٌ أَوّاهٌ مُنیبٌ».(1)
در واقع، با این سه جمله، پاسخ سربسته و کوتاهى به این سؤال داده شده است.
توضیح این که: ذکر این صفات براى ابراهیم(علیه السلام) به خوبى نشان مى دهد که مجادله او مجادله ممدوحى بوده است، و این به خاطر آن است که براى «ابراهیم» روشن نبود فرمان عذاب به طور قطع از ناحیه خداوند صادر شده، بلکه این احتمال را مى داد هنوز روزنه امیدى براى نجات این قوم باقى است، و احتمال بیدار شدن درباره آنها مى رود.
و به همین دلیل، هنوز جائى براى شفاعت وجود دارد، لذا خواستار تأخیر این مجازات و کیفر بود؛ چرا که او حلیم و بردبار، و نیز بسیار مهربان بود، و نیز در همه جا به خدا رجوع مى کرد.
بنابراین، این که بعضى گفته اند: اگر مجادله ابراهیم با خدا بود که معنى ندارد، و اگر با فرستادگان او بود آنها نیز از پیش خود نمى توانستند کارى انجام دهند، پس در هر صورت این مجادله نمى توانست صحیح باشد؟
پاسخ این است: در برابر یک حکم قطعى نمى توان گفتگو کرد، اما فرمان هاى غیر قطعى را با تغییر شرائط و اوضاع مى توان تغییر داد؛ چرا که راه بازگشت در آن بسته نیست، و به تعبیر دیگر، فرمان هائى است مشروط نه مطلق.
اما، این که بعضى احتمال داده اند: مجادله درباره نجات مؤمنان بوده و از آیات 31 و 32 سوره «عنکبوت» بر این مطلب استشهاد کرده اند، که مى گوید: «وَ لَمّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهیمَ بِالْبُشْرى قالُوا إِنّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَها کانُوا ظالِمینَ * قالَ إِنَّ فیها لُوطاً قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فیها لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کانَتْ مِنَ الْغابِرین»؛ (هنگامى که رسولان با بشارت نزد ابراهیم آمدند، گفتند: ما اهل این قریه (شهر قوم لوط) را هلاک خواهیم کرد; چرا که اهل آن ستمکارند ابراهیم گفت: در آنجا لوط زندگى مى کند، گفتند: ما به کسانى که در آنجا هستند آگاهتریم، او و خانواده اش جز همسرش را که در میان قوم باقى مى ماند نجات خواهیم داد).
صحیح نیست، زیرا با آیه بعد به هیچ وجه سازگار نمى باشد.
در آیه بعد، مى فرماید: (رسولان به زودى به ابراهیم گفتند: اى ابراهیم از این پیشنهاد صرف نظر کن [و شفاعت را کنار بگذار که جاى آن نیست])؛ «یا إِبْراهیمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا».
(چرا که فرمان حتمى پروردگارت فرا رسیده)؛ «إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ».
(و عذاب خداوند، بدون گفتگو به سراغ آنها خواهد آمد)؛ «وَ إِنَّهُمْ آتیهِمْ عَذابٌ غَیْرُ مَرْدُود».
تعبیر به «رَبِّک» (پروردگارت) نشان مى دهد این عذاب، نه تنها جنبه انتقامى نداشته، بلکه از صفت ربوبیت پروردگار، که نشانه تربیت و پرورش بندگان و اصلاح مجتمع انسانى است، سرچشمه گرفته!.
و این که، در بعضى از روایات مى خوانیم: ابراهیم به رسولان پروردگار گفت: اگر در میان این قوم صد نفر از مؤمنان باشد، آیا باز هم آنها را هلاک خواهید ساخت؟
گفتند: نه.
گفت: اگر پنجاه نفر باشد؟
گفتند: نه.
گفت: اگر سى نفر؟
گفتند: نه.
گفت: اگر ده نفر؟
گفتند: نه.
گفت: اگر پنج نفر؟
گفتند: نه.
گفت: حتى اگر یک نفر در میان آنها با ایمان باشد؟
گفتند: نه.
ابراهیم گفت: به طور مسلّم لوط در میان آنها است، آنها پاسخ گفتند: ما آگاهتریم. او و خاندانش را به جز همسرش نجات خواهیم داد.(2)
این روایت، به هیچ وجه دلیل بر آن نیست که، منظور از مجادله این گفتگو باشد، بلکه این گفتگو درباره مؤمنان بوده، و از گفتگوئى که درباره کافران داشته است جدا است، و از اینجا روشن مى شود که آیات سوره «عنکبوت» نیز با تفسیرى که در بالا آمد منافاتى ندارد (دقت کنید).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.