پاسخ اجمالی:
در آیه 44 سوره «فرقان» مى خوانیم: «آنها که معبودشان هواى نفسشان است، همچون چهارپایانند، بعد از آن ترقى کرده و اضافه مى کند: «بلکه از آنها گمراه ترند!». شبیه این تعبیر در آیه 179 سوره «اعراف» نیز آمده است که درباره دوزخیانى که به حکم استفاده نکردن از گوش و چشم و عقل خود، به چنان سرنوشتى گرفتار مى شوند، مى فرماید: «آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر».
پاسخ تفصیلی:
در آیه 44 سوره «فرقان» مى خوانیم: (آنها که معبودشان هواى نفسشان است، همچون چهارپایانند، بعد از آن ترقى کرده و اضافه مى کند: بلکه از آنها گمراه ترند!)؛ «إِنْ هُمْ إِلاّ کَالأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً».
شبیه این تعبیر در آیه 179 سوره «اعراف» نیز آمده است که: درباره دوزخیانى که به حکم استفاده نکردن از گوش و چشم و عقل خود، به چنان سرنوشتى گرفتار مى شوند، مى فرماید: «أُولئِکَ کَالأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»؛ (آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر!).
گرچه گمراه تر بودن آنها اجمالا روشن است، ولى مفسران بحث هاى جالبى روى این مسأله کرده اند که: با تحلیل و اضافاتى مى توان چنین گفت:
1 ـ اگر چهارپایان، چیزى نمى فهمند، و گوش شنوا و چشم بینائى ندارند، دلیلش عدم استعداد آنها است، اما از آنها بیچاره تر انسانى است که خمیره همه سعادت ها در وجود او نهفته است و آن قدر خدا به او استعداد داده که مى تواند نماینده و خلیفه اللّه در زمین گردد، ولى کارش به جائى مى رسد که: تا سر حدّ یک چهارپا سقوط مى کند، تمام شایستگى هاى خود را به هدر داده، و از اوج مسجود بودن فرشتگان، به حضیض نکبت بار شیاطین سقوط مى کند، این راستى دردناک است و گمراهى آشکار.
2 ـ چهارپایان، تقریباً حساب و کتابى ندارند، و مشمول مجازات هاى الهى نیستند در حالى که آدمیان گمراه، باید بار تمام اعمال خود را بر دوش کشند و کیفر اعمال خویش را بى کم و کاست ببینند.
3 ـ چهارپایان، براى انسان ها خدمات زیادى دارند و کارهاى مختلفى انجام مى دهند، اما انسان هاى طاغى و یاغى خدمتى که نمى کنند، هیچ، هزاران بلا و مصیبت نیز مى آفرینند.
4 ـ چهارپایان، خطرى براى کسى ندارند و اگر هم داشته باشند، خطرشان محدود است اما اى واى از انسان بى ایمان مستکبر هوا پرست! که گاه آتش جنگى را روشن مى کند که میلیون ها نفر در آن خاکستر مى شوند.
5 ـ چهارپایان، اگر قانون و برنامه اى ندارند، ولى مسیرى را که آفرینش در شکل «غرائز» براى آنان تعیین کرده است، مى پیمایند و در همان خط حرکت مى کنند. اما انسان قلدر سرکش، نه قوانین تکوین را به رسمیت مى شناسد، و نه قوانین تشریع را، و هوا و هوس هاى خود را حاکم بر همه چیز مى شمرد.
6 ـ چهارپایان، هرگز براى کارهاى خود توجیه گرى ندارند، اگر خلافى کنند، خلاف است و اگر راه خود را بروند، ـ که مى روند ـ همان است که هست. اما یک انسان خود خواه، خونخوارِ هوا پرست، بسیار مى شود که: تمام جنایات خود را آنچنان توجیه مى کند که گوئى دارد وظائف الهى و انسانى خویش را انجام مى دهد!.
و به این ترتیب، هیچ موجودى خطرناک تر و زیانبارتر از یک انسان هواپرست بى ایمان و سرکش نیست، و به همین دلیل در آیه 22 سوره «انفال» عنوان: «شَرُّ الدَّوابِّ»؛ (بدترین جنبندگان) به او داده شده است، و چه عنوان مناسبى؟! (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.