پاسخ اجمالی:
خداوند در سوره اعلی می فرماید: «همان کس که اندازه گیرى کرد و هدایت نمود»، در حقیقت مقصود از هدایت، هدایت تکوینی است که خداوند آن را به صورت انگیزه ها و قوانین، بر موجودات حاکم ساخته، همانند شیر مادر و عاطفه شدید مادری؛ و از سوی دیگر، انگیزه ای که طفل را به سوی پستان می کشاند. این آمادگی و هدایت، نشان از ربوبیت پروردگار دارد. انسان علاوه بر هدایت تکوینی نیازمند هدایت تشریعی نیز می باشد که از طریق وحی و ارسال انبیاء صورت می پذیرد.
پاسخ تفصیلی:
در آیه 3 سوره اعلی می خوانیم: «وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدى»؛ (و همان کس که اندازه گیرى کرد و هدایت نمود)
منظور از «هدایت» در این آیه، همان هدایت تکوینى است که به صورت انگیزه ها و قوانین بر موجودات حاکم ساخته، (اعم از انگیزه هاى درونى و برونى) مى باشد.
فى المثل، از یکسو، پستان مادر و شیر آن را براى تغذیه طفل آفریده و به مادر عاطفه شدید مادرى داده.
و از سوى دیگر، در طفل انگیزه اى آفریده که او را به سوى پستان مادر مى کشاند، و این آمادگى و جاذبه دو جانبه در مسیر هدف، در همه موجودات دیده مى شود.
خلاصه این که: دقت در ساختمان هر موجود، و مسیرى را که در طول عمر خود طى مى کند، به وضوح این حقیقت را نشان مى دهد: برنامه ریزى دقیقى دارد، و دست هدایت نیرومندى پشت سر آن است، که آن را براى اجراى این برنامه ها کمک مى کند، و این نشانه دیگرى از ربوبیت پروردگار است.
البته، در مورد انسان غیر از برنامه هدایت تکوینى، نوع هدایت دیگرى وجود دارد که از طریق وحى و ارسال انبیاء صورت مى گیرد، و هدایت تشریعى نام دارد، و جالب این که: هدایت تشریعىِ انسان نیز در تمام زمینه ها مکمل هدایت تکوینى او است.
نظیر این معنى در آیات 49 و 50 «طه» نیز آمده است، آنجا که موسى(علیه السلام) در مقابل این سؤال «فرعون» که مى گوید: (پروردگار شما کیست؟)؛ «فَمَنْ رَبُّکُما یا مُوسى؟» جواب مى دهد: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى کُلَّ شَیْء خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»؛ (پروردگار ما کسى است که به هر موجودى آنچه را لازمه آفرینش او بود داد، سپس رهبریش کرد).
مفهوم این سخن، در زمان «موسى بن عمران» یا نزول قرآن، گر چه اجمالاً معلوم بود، ولى امروز با پیشرفت علوم و دانش بشرى در زمینه شناخت انواع موجودات، مخصوصاً جانداران و گیاهان، از هر زمان آشکارتر شده است، و هزاران هزار کتاب در زمینه این «تقدیر» و «هدایت تکوینى» نوشته شده، و در عین حال اعتراف مى کنند، آنچه هنوز ناگفته مانده به مراتب بیشتر است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.