پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در نهج البلاغه در مورد اتمام حجّت الهى می فرماید: «مردم زمان كافى براى جلب رضاى حق دارند و از طريق كتب آسمانى و ارشادات انبياء و هدايت عقل، راه هاى نجات در برابرشان قرار دارد، توانايى و مهلت براى جبران خطاها و توبه از گناهان دارند، پرده هاى ظلمت كه بر اثر وسوسه هاى شياطين بر قلب انسان افتاده، بوسيله تابش انوار الهى كنار زده مى شود و درهاى توفيق، به رويشان گشوده شده است. بنابراين، هر كس به مقصد نرسد يا در دام شياطين گرفتار شود و يا دچار گناه شود، مقصّر خود اوست، نه كس ديگر».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در فرازی از خطبه 83 نهج البلاغه به فرصت هاى الهى و اتمام حجّت ها كه داراى ابعاد مختلفى است، اشاره كرده، مى فرمايد: (به آنها مهلت كافى براى جستجوى طُرُق خروج از مشكلات و مسئوليّت ها داده شده است)؛ «قَدْ أُمْهِلُوا فِي طَلَبِ الْمَـخْرَجِ». (و راه وصول به سعادت به آنها ارائه شده است)؛ «وَ هُدُوا سَبِيلَ الْمَنْهَجِ». (و زمانى كافى براى جلب رضايت پروردگار در اختيار دارند)؛ «وَ عُمِّرُوا مَهَلَ الْمُسْتَعْتَبِ(1)». (و پرده هاى تاريك شك و ترديدها [با ارائه دلائل روشن از سوى پروردگار] از مقابل آنها كنار زده شده است)؛ «وَ كُشِفَتْ عَنْهُمْ سُدَفُ(2)الرَّيْبِ». و سرانجام (ميدان براى تمرين و آمادگى آنها و انديشه بهتر و آرامش [براى جستجوى حقيقت] در مدّت زندگى و دوران تلاش، باز گذارده شده است)؛ «وَ خُلُّوا لِمِضْمَارِ الْجِيَادِ(3)وَ رَوِيَّةِ الاِرْتِيَادِ(4)وَ أَنَاةِ(5)الْمُقْتَبِسِ الْمُرْتَادِ، فِي مُدَّةِ الاَجَلِ وَ مُضْطَرَبِ(6)الْمَهَلِ».
در اين چند جمله به ابعاد مختلف اتمام حجّت الهى و طُرُق آن اشاره شده است. از يك سو: مردم زمان كافى براى جلب رضاى حق دارند. از سوى ديگر: از طريق كتب آسمانى و ارشادات انبياء و اوليا و هدايت عقل، راه هاى نجات در برابر ديدگان آنها قرار گرفته. از سوى سوم: توانايى و مهلت، براى جبران خطاها و توبه از گناهان و جلب رضاى پروردگار دارند. از سوى چهارم: پرده هاى ظلمت و تاريكى كه بر اثر وسوسه هاى شياطين و ايجاد شكّ و ترديد، بر قلب انسان مى افتد، به وسيله تابش انوار الهى و هدايت هاى ربّانى كنار زده مى شود و از سوى پنجم: درهاى توفيق، براى رياضت نفس، به كار گرفتن انديشه و استفاده از چراغِ پر نورِ معرفتِ پروردگار، در مدّت نسبتاً طولانى به روى آنها گشوده شده است.
بنابراين، هر كس به مقصد نرسد يا در دام شياطين گرفتار شود و يا امواج سهمگين گناه او را در كام خود فرو برد، مقصّر خود اوست و بايد به خويشتن نفرين كند! كه همه چيز براى سعادت او آماده شده بود، ولى همه را ناديده گرفت و در قعر «چاه طبيعت» باقى ماند و «به كوى حقيقت گذر نكرد». بنابراين، اگر در قيامت به آنها گفته شود: «أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ»(7)؛ (آيا شما را به اندازه اى كه هر كس اهل تذكّر باشد در آن مدّت متذكّر مى شود، عمر نداديم و انذاركننده [الهى] به سراغ شما نيامد؟ اكنون بچشيد كه براى ظالمان ياورى نيست) جاى تعجّب نيست.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.