پاسخ اجمالی:
واژه «هادى» از ماده «هدايت» در اصل به معنى راهنمائى توأم با لطف است. اين واژه هنگامى كه به عنوان يكى از صفات افعال الهى به كار مى رود به مسأله راهبرى او در تمام شئون حيات مادى و معنوى، ظاهرى و باطنى و تكوينى و تشريعى اشاره دارد. خدایی كه امواج هدايتش سراسر عالم وجود را در برگرفته و اگر لحظه اى از هدايت هاى تكوينى و تشريعى او دور بمانيم گمراه و نابود مى شويم.
پاسخ تفصیلی:
هدايت چه از نظر تكوين و قوانين آفرينش و چه از نظر تشريع و تعليم و تربيت و احكام شريعت، همه از ناحيه خدا است. او است كه نطفه بى ارزش را در مراحل تكامل جنين، رهبرى و هدايت مى كند و از آن موجود بى مقدار، انسانى بزرگ و والا مى سازد. او است كه از طريق وحى و ارسال انبياء، دست انسان ها را گرفته و از وادى ضلالت به شاهراه هدايت رهنمون مى شود و لذا پيوسته در نمازهايمان از او مى خواهيم كه ما را به صراط مستقيم هدايت كند و ثابت قدم دارد؛ چرا كه هادى او است. توصيف خداوند به هادى فقط دو بار در قرآن مجيد آمده است:
1. «وَ كَفى بِرَبِّكَ هادِياً وَ نَصِيراً»(1)؛ (اما همين بس كه پروردگارت هادى و ياور [تو] باشد).
2. «وَ إِنَّ اللهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»(2)؛ (و خداوند کسانى را که ایمان آوردند، به سوى صراط مستقیم هدایت مى کند).
واژه «هادى» از ماده «هدايت» در اصل به معنى دلالت و راهنمائى توأم با لطف است و «هديّه» را نيز به همين جهت هديّه ناميده اند. اين سخنى است كه «راغب» در «مفردات» آورده؛ ولى در «مقائيس اللّغه» دو معنی براى آن ذكر شده: راهنمائى كردن و هديّه فرستادن، هرچند گفته اول كه هر دو معنی را به يك ريشه باز مى گرداند مناسب تر به نظر مى رسد. در لغت عرب به روز نيز هادى گفته مى شود؛ چون مايه هدايت مردم است و «هاديه» به عصا مى گويند كه نابينايان را رهبرى مى كند، حيواناتى كه در پيشاپيش گلّه حركت مى كنند «هوادى» نام دارند و به گردن اسب ها نيز «هوادى» اطلاق مى شود. به شترانى كه به عنوان قربانى به سوى خانه خدا مى آورند «هَدْى» (بر وزن سَعى) گفته مى شود؛ چرا كه هديه هاى مؤمنان به خانه خدا است.(3)
به هر حال اين واژه هنگامى كه به عنوان يكى از صفات افعال الهى به كار مى رود و اشاره به مسأله راهبرى او در تمام شئون حيات مادى و معنوى، ظاهرى و باطنى، تكوينى و تشريعى است. خدائى كه امواج هدايتش سراسر عالم وجود را در برگرفته و اگر لحظه اى از هدايت هاى تكوينى و تشريعى او دور بمانيم گمراه و نابود مى شويم.
در «مفردات» چهار مرحله براى هدايت الهى (با استشهاد به آيات قرآن) ذكر شده:
1. هدايتى كه جنبه عام دارد و تمام مكلّفان را شامل مى شود و آن، نوعى هدايت تكوينى است كه شامل عقل، هوش، معلومات فطرى و ضرورى مى شود، آيه «قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى»(4)؛ (گفت پروردگار ما همان كسى است كه به هر موجودى، آنچه را لازمه آفرينش او بوده داده؛ سپس هدايت كرده است). اشاره به آن است.
2. هدايتى كه به وسيله انبياء و رسولانِ پروردگار و كتب آسمانى صورت مى گيرد (هدايت تشريعى) آيه: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ»(5)؛ (و از آنان پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مى كردند؛ چون شکیبایى نمودند، و به آیات ما یقین داشتند) اشاره به آن است.
3. هدايت به معناى «توفيق» كه ويژه گروهى از بندگان است، آيه «وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ»(6)؛ (كسانى كه هدايت يافته اند [خداوند] بر هدايتشان مى افزايد و روح تقوا به آنان مى بخشد) به آن اشاره مي كند.
4. هدايت در آخرت به سوى بهشت (كه به معنى ثواب و پاداش الهى است) چنانكه از قول بهشتيان مى خوانيم: «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي هَدانا لِهذا»(7)؛ (ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين [همه نعمتها] رهنمون شد). اين مراحل چهارگانه يكى بعد از ديگرى قرار گرفته و تا مرحله نخست حاصل نشود دومى حاصل نمى گردد و تا دومى حاصل نگردد نوبت به سومى نمى رسد.
سرانجام به پيامى كه اين توصيف الهى در بر دارد گوش فرا مى دهيم كه از يك سو به ما مى گويد: تمام عالم هستى به فرمان خدا براى هدايت شما بسيج شده و شما هستيد كه بايد به اين برنامه هاى هدايت لبّيك گوئيد و نداى الهى را بشنويد و با همرهى خضر تكوين و تشريع اين مرحله را طي كنيد، تا از ظلمات و گمراهى به درآئيد. از سوى ديگر تخلّق به اين اخلاق الهى ايجاب مى كند كه هر كس در طريق هدايت ديگران بكوشد و دست همنوعان را بگيرد و از مراحل مختلف كمال بگذراند و به سر منزل مقصود كه همان معرفة الله و تجلى اسماء و صفات او است برساند.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.