پاسخ اجمالی:
آیاتی از قرآن، که الوهیت مسیح(ع) را مردود می شمارند عبارتند از: سوره مائده، آیه 72: «کسانى که گفتند: خداوند همان مسیح فرزند مریم است، به یقین کافر شدند». سوره مائده، آیه 75: «مسیح فرزند مریم، فقط پیامبر بود؛ پیش از وى نیز، پیامبرانى بودند؛ مادرش، زن بسیار راستگویى بود؛ هر دو، غذا مى خوردند...». سوره زخرف:، آیه 59: «او فقط بنده اى بود که ما نعمت به او بخشیدیم و او را نمونه و اسوه اى براى بنى اسرائیل قرار دادیم». سوره مائده، آیه 17: «کسانى که گفتند: خدا همان مسیح بن مریم است، به یقین کافر شدند» .
پاسخ تفصیلی:
گروهی از آیات، الوهیت مسیح(علیه السلام) را مردود می شمارند. برخی آیات ویژگی های انسانی وی را دلیلی بر رد الوهیتش شمرده اند و برخی دیگر در صدد بیان این مطلب اند که نباید او را برتر از پیامبری والا و تحت اراده ی خداوند پنداشت:
«لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ»(1)؛ (کسانى که گفتند: خداوند همان مسیح فرزند مریم است، به یقین کافر شدند).
«مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کانا یَأْکُلانِ الطَّعامَ انْظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الآیاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنّى یُؤْفَکُونَ»(2)؛ (مسیح فرزند مریم، فقط پیامبر (خدا) بود؛ پیش از وى نیز، پیامبرانى بودند؛ مادرش، زن بسیار راستگویى بود؛ هر دو، غذا مى خوردند؛ (با این حال، چگونه ادعاى الوهیّت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!) بنگر چگونه نشانه ها ى حق را براى آنها آشکار مى سازیم؛ سپس بنگر چگونه از حق منحرف مى شوند).
«إِنْ هُوَ إِلاّ عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَیْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبنى اِسْرائیلَ»(3)؛ (او ( مسیح) فقط بنده اى بود که ما نعمت به او بخشیدیم و او را نمونه و اسوه اى براى بنى اسرائیل قرار دادیم).
«لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ مِنَ اللّهِ شَیْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ یُهْلِکَ الْمَسیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِی الأَرْضِ جَمیعاً»(4)؛ (کسانى که گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است، به یقین کافر شدند؛ بگو: اگر خدا بخواهد مسیح بن مریم و مادرش و همه کسانى را که روى زمین هستند هلاک کند، چه کسى مى تواند مانع شود؟ (آرى) حکومت آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو قرار دارد از آن خداست).
«اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ وَ الْمَسیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمّا یُشْرِکُونَ»(5)؛ ([آنها] دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایى در برابر خدا قرار دادند و (همچنین) مسیح فرزند مریم را؛ در حالى که دستور داشتند فقط خداوند یکتایى را که هیچ معبودى جز او نیست، بپرستند، او پاک و منزّه است از آنچه همتایش قرار مى دهند).
«وَ إِذْ قالَ اللّهُ یا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونی وَ أُمِّیَ إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لی بِحَقّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ»(6)؛ (و (به یاد آورید) آنگاه که خداوند به عیسى بن مریم مى گوید: آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را بعنوان دو معبود در برابر خداى یکتا انتخاب کنید؟، او مى گوید: منزّهى تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم! اگر چنین سخنى را گفته باشم، تو مى دانى.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.