پاسخ اجمالی:
مشركان می پنداشتند: ذات خدا بالاتر از آن است كه عقل ما به او راه يابد، و منزه تر از آن است كه ما مستقيماً او را مورد عبادت قرار دهيم؛ بنابراين بايد به كسانى روى آوريم كه ربوبيت و تدبير اين عالم، از سوى خداوند بر عهده آنها گذارده شده و آنها را واسطه ميان خود و او قرار دهيم. آنها همان فرشتگان و جنّ، و به طور كلى موجودات مقدس عالم اند كه بايد، آنها را به عنوان ارباب و خدايان پرستش كنيم تا ما را به خدا نزديك كنند. از آنجا كه دسترسى به اينها نداريم تمثالی براى آنها مى سازيم، و آنان را پرستش مى كنيم!
پاسخ تفصیلی:
مشركان دلايل واهى براى بت پرستى مى بافتند؛ از جمله اين كه: ذات خدا برتر و بالاتر از آن است كه عقل و فكر ما به او راه يابد، و منزه تر از آن است كه ما مستقيماً او را مورد عبادت قرار دهيم؛ بنابراين بايد به كسانى روى آوريم كه ربوبيت و تدبير اين عالم، از سوى خداوند بر عهده آنها گذارده شده و آنها را واسطه ميان خود و او قرار دهيم.
آنها همان فرشتگان و جنّ، و به طور كلى وجودات مقدس عالم اند كه بايد، آنها را به عنوان ارباب و خدايان بپذيريم و پرستش كنيم تا ما را به خدا نزديك كنند «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللهِ زُلْفَى»(1) و از آنجا كه دسترسى به اين مقدّسات نداريم تمثال و سمبلى براى آنها مى سازيم، و آنان را پرستش مى كنيم!
اين تمثال ها همان بت ها بودند. آنها با اين اوهام و پندارهاى درهم، خدايى را كه از وجود انسان به خود او نزديك تر است را از خود دور مى شمردند و به جاى روى آوردن به خداوندى كه منبع فيض و قدرت است و همه جا حاضر و ناظر است به سراغ مخلوقاتى مى رفتند كه هيچگونه قدرت و شعورى نداشتند بلكه مصنوع عبادت كنندگانشان بودند و سرانجام اين موجودات پست و بى ارزش را بر تخت ربوبيت و الوهيت مى نشاندند، و اقيانوس بيكران خداوندى را فراموش كرده و رو به سراب مى آوردند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.