پاسخ اجمالی:
بعد از مرگ محمد بن کیا بزرگ امید، فرزند وى، حسن بن محمد معروف به حسن دوّم، به جاى پدر نشست. وى در هفدهم ماه رمضان سال 559 نمایندگان تمامى قلاع را فراخوانده و گفت که من حامل پیام جدیدى از امام غایب هستم. امام غایب شریعت و تکلیف را از دوش شما برداشته و شما را به قیامت رسانده است. وى بعد از ایراد خطبه اى عربى، از منبر پایین آمد، نماز عید خواند و دستور داد که در روز ماه رمضان سفره انداخته و همه افطار نمایند و آنرا عید قیامت نام نهاد. بعد از چندى حسن، خود را به عنوان امام مطرح ساخت.
پاسخ تفصیلی:
بعد از مرگ محمد بن کیا بزرگ امید، فرزند وى، حسن بن محمد معروف به حسن دوّم، به جاى پدر نشست. او متولد سال 520 هجرى بود و در زمان مرگ پدرش سى و هفت سال داشت و از نظر فضل و علم، علوم زیادى را فراگرفته بود، ولى شدیداً تاویل گرا و باطنى بود. شور جوانى همراه با علم وى باعث شد که در همان زمان پدرش پیروانى بیابد. بنابر نقل مجمع التواریخ حسن مطالب خود را در قالب حکمت ریخته و همیشه با کلمات خطابى نظر عوام را به خود جلب مى کرد. این روش وى باعث شد که مردم گمان کنند وى همان امامى است که حسن صباح وعده آنرا داده بود، بنابراین ارادت خود را بیشتر کرده و از وى متابعت مى کردند. وى در ابتداى کار زندانیان را آزاد کرد و بعد از دو سال از نشستن بر اریکه قدرت در هفدهم ماه رمضان سال 559 نمایندگان تمامى قلاع را فراخوانده و گفت که من حامل پیام جدیدى از امام غایب هستم. امام غایب شریعت و تکلیف را از دوش شما برداشته و شما را به قیامت رسانده است. وى بعد از ایراد خطبه اى عربى، از منبر پایین آمد، نماز عید خواند و دستور داد که در روز ماه رمضان سفره انداخته و همه افطار نمایند و آنرا عید قیامت نام نهاد. از این رو نزاریان شریعت را کنار گذاشته و به همین علت در نزد مسلمانان با عنوان ملحد از آنان یاد شد. بعد از چندى حسن، خود را به عنوان امام مطرح ساخت و گفت که من فرزندى از نسل نزارم و همچون نزار امام هستم. با اعلام قیامت و حضور امام در بین مردم، بار دیگر نزاریان امام خود را در میان خود دیده و از این به بعد از حسن دوم با نام حسن عَلى ذِکرِهِ السلام (بر او درود باد) یاد مى کنند. دقیقاً معلوم نیست که نزاریان ایران و شام با این مسئله چگونه برخورد کردند و آیا واقعاً شریعت را کنار نهاده و اباحه گرى را پیشه کردند. به سبب زندگى اسماعیلیان در قلاع گزارش دقیقى در این زمینه نداریم. درباره این اتفاق شعرى از سوى نزاریان سروده شده است که زبده التواریخ آنرا نقل کرده است.
هنوز یک سال و نیم از اعلام قیامت نگذشته بود که حسن دوم در قلعه لمسر به قتل رسید. شاید کسانى که از این رفتار حسن، ناخشنود بوده و آنرا امام واقعى نمى دانستند به این اقدام دست زده باشند. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.