پاسخ اجمالی:
الحاکم بامر الله پسر العزیز بالله در حالی که یازده سال و شش ماه داشت به خلافت رسید. او در مال بخشنده، ولى در عین حال خونریز بود. او اوایل به سبّ صحابه و منع نماز تراویح دستور داد اما پس از مدتی خلاف آن را دستور داد. سالی به مسیحیان سخت گرفت و فرمان انهدام کلیساى مزار مسیح در بیت المقدس را صادر کرد و در سالی آنان را آزاد گذاشت و... این رفتارها باعث شد برخی او را دیوانه بدانند و برخی هم قائل شدند که در او صفات ربوبى حلول کرده. او سال 411 هجرى به گردش رفت و هرگز بازنگشت.
پاسخ تفصیلی:
ابوعلى منصور بن العزیز بالله، متولد 375 هـ در مصر، در سال 386 هـ در حالى که فقط یازده سال و شش ماه داشت به خلافت رسید. سیره شخصى او عجیب بود. در مال بخشنده، ولى در عین حال خونریز بود. به دستور او جمع زیادى از بزرگان مملکتى به قتل رسیدند. در اوان حکومتش دستور داد بر تمام اماکن، سبّ صحابه را بنویسند، ولى بعد از مدتى از سب صحابه جلوگیرى کرد و دستور تعزیر کسانى را که به صحابه سبّ مى نمایند، داد. نماز تراویح را منع کرد و دوباره اجازه داد؛ در دستورهاى مجزا کشتن سگ ها، منع خرید و فروش کشمش، انگور و عسل را فرمان داد که تعجب همه را برانگیخت. سالى به مسیحیان سخت مى گرفت و آنان را مجبور به پوشیدن لباس خاص مى کرد و در سالى آنان را آزاد گذاشت که کلیسا بسازند و هر لباسى خواستند بپوشند. تنها بیرون مى رفت و شبها تا به صبح قدم مى زد. نزد قبور مى رفت و مردم را از دعا کردن در خطبه ها به جان وى منع مى نمود. زنان را از بیرون آمدن منع کرد و از تدریس علم نجوم جلوگیرى نمود. به هر حال الحاکم بامرالله سلسله بى پایانى از احکام و فرمان هاى شگفت انگیز و فوق العاده اى صادر کرد که اغلب آنها در زمانى دیگر به کلى تغییر مى کرد. این رفتارها باعث شد که عده اى وى را دیوانه اى دانسته که در رأس حکومت قرار گرفته است، ولى عده اى او را پیشوایى با صفات فوق بشرى دانسته و عده اى قائل شدند که در او صفات ربوبى حلول کرده و او خداى مجسّم است. این طایفه به دروزیان معروف گشتند. در زمان الحاکم بامر الله برخلاف پدرش سخت گیرى هاى زیادى نسبت به اهل کتاب صورت گرفت. بسیارى از کلیساها و صومعه ها ویران شد و اهل کتاب را موظف به رعایت احکام اسلامى نمود. در سال 400 هجرى فرمان انهدام کلیساى مزار مسیح در بیت المقدس را صادر کرد، که خشم مسیحیان جهان را برانگیخت و باعث شد که مسیحیان اروپا در جنگ هاى صلیبى از این مسئله به عنوان یک حربه قوى براى تحریک مردم استفاده کنند. او سال ها بعد اجازه داد که اهل کتابى که به جبر وارد دین اسلام شده اند به آیین خود بازگردند و بعضى از کلیساها را مرمت کرد.
از کارهاى دیگر الحاکم بامرالله تاسیس دارالحکمة در سال 395 هجرى است. مجالس درس دارالحکمة یکى از پرشکوه ترین حوزه هاى درسى مصر بود و کتابخانه اى عظیم داشت که براى طالبان علم موقعیت خوبى فراهم ساخته بود. در آن کتابخانه وسایل استنساخ به رایگان در اختیار اهل علم قرار مى گرفت.
به هر حال الحاکم بأمرالله با بیست و پنج سال حکومت همراه با دستورالعمل هاى عجیب و غریبش، در بیست و هفتم شوّال 411 هجرى به گردش رفت و هرگز بازنگشت. صنهاجى مطلبى را درباره قتل وى به وسیله مخالفانش بیان مى کند که معلوم نیست صحت داشته باشد. بعد از ناپدید شدن الحاکم بامرالله، یگانه فرزندش در حالى که شانزده سال بیشتر نداشت به تخت نشست و با لقب الظاهر لإعزاز دین الله ولایت و حاکمیت یافت.(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.