پاسخ اجمالی:
با روى کار آمدن حافظ در سال 524 هجرى خلافت فاطمیان هم از نظر اقتدار دینى و هم از نظر اقتدار سیاسى به مصر و بعضى اماکن شام محدود شد. دوران حافظ دوران پرتلاطم دعواهاى خانوادگى است. در این زمان وزراء مختلفى قیام کرده و مصر صحنه درگیرى هاى خونین بود. حافظ پس از بیست سال حکومت در سال 544 هـ درگذشت. بعد از حافظ، سه خلیفه جوان از خانواده حافظ به قدرت رسیدند. تا اینکه صلاح الدین ایوبی که به وزارت خلیفه وقت فاطمی رسیده بود، تشکیل نیروى نظامى قدرتمند پرداخته و قواى فاطمى را از کار برکنار کرد.
پاسخ تفصیلی:
با روى کار آمدن حافظ در سال 524 هجرى خلافت فاطمیان هم از نظر اقتدار دینى و هم از نظر اقتدار سیاسى به مصر و شاید بعضى از اماکن شام محدود شد. دوران حافظ دوران پرتلاطم دعواهاى خانوادگى است که باعث شد حافظ پسر خود را به قتل برساند. در این زمان وزراء مختلفى قیام کرده و مصر صحنه درگیرى هاى خونین بود، تا اینکه حافظ پس از بیست سال حکومت در سال 544 هـ درگذشت. بعد از حافظ، سه خلیفه جوان از خانواده حافظ به قدرت رسیدند. پس از حافظ فرزند هفده ساله او به نام اسماعیل با لقب الظافر بأمرالله جانشین پدر شد و ابن مصال را وزیر خود نمود، ولى اندکى بعد حاکم اسکندریه به قاهره لشگر کشید و با قتل ابن مصال، خود به زور حکم وزارت را از ظافر اخذ کرد. حاکم اسکندریه در سال 548 هـ به قتل رسید و در سال بعد ظافر گرفتار همان توطئه اى شد که براى وزیر خود چیده بود و در سال 549 هجرى کشته شد. پس از ظافر، فرزند پنج ساله وى، عیسى با لقب الفائز بنصر الله را بر تخت نشاندند، ولى وى در سن یازده سالگى در سال 555 قمرى درگذشت. بعد از وى، پسر عموى فائز با لقب العاضد لدین الله بر مسند خلافت فاطمى نشست. وى که نه سال بیشتر نداشت دست نشانده اطرافیان بود. در ابتداى دوران عاضد قتل و جدال وزراء، حکومت را به ورطه سقوط واقعى کشانده بود. در سال 564 نورالدین زنگى، حاکم حکومت محلّى زنگیان در شام، شیرکوه، عموى صلاح الدین ایوبى را به همراه صلاح الدین به مصر اعزام کرد و شیرکوه با بیرون راندن صلیبیون که به مصر حمله کرده بودند، وارد قاهره شد و عاضد خلیفه فاطمى در سال 564 هجرى وى را به وزارت منصوب کرد. شیرکوه در ماه بعد به طور ناگهانى درگذشت و عاضد، صلاح الدین ایوبى، برادرزاده شیرکوه را به وزارت منصوب کرد. صلاح الدین به تشکیل نیروى نظامى قدرتمند پرداخته و قواى فاطمى را از کار برکنار کرد. مجالس درس اسماعیلیان را در الازهر تعطیل کرد. اذان گفتن به روش شیعیان را ممنوع کرد و یکى از علماى اهل سنّت را به قاضى القضاتى مصر گماشت و در محرّم 567 هجرى دستور داد که در خطبه نماز جمعه به نام خلیفه وقت عباسیان خطبه بخوانند و چند صباحى بعد عاضد بر اثر بیمارى درگذشت. و این چنین فاطمیان و اسماعیلیانِ حافظى پس از 262 سال حکومت بر شمال آفریقا از بین رفت و به تاریخ پیوست. بعد از اتمام خلافت فاطمیان صلاح الدین ایوبى در سال 569 اعلام استقلال کرد و سلسله ایوبیان را در مصر بنا نهاد. در پى ایجاد سلسله ایوبیان، اسماعیلیان حافظى مورد آزار و اذیت قرار گرفته و بسیارى به قتل رسیدند. کتب اسماعیلیان به عنوان کتب ضلال از بین رفت. بعد از فروپاشى فاطمیان، در سالهاى 570، 604، 645، 660، 671، 697 هجرى خبرهایى مبنى بر قتل و اذیت حافظیان گزارش شده است، ولى دیگر در تاریخ یادى از آنان نشده و در قرن هشتم حافظیان از بین رفتند و کم کم حافظیّه به همراه فاطمیان به تاریخ پیوست و جز نام و نشانى از آنان باقى نماند. آنچه از اسماعیلیان باقى ماند، دو فرقه جدا شده از فاطمیان یعنى نزاریان و طیبیان بود که در ایران، یمن و هند به راه خود ادامه داده و اکنون نیز فقط این دو فرقه بریده از فاطمیان باقى مانده اند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.