پاسخ اجمالی:
یکى از موارد اختلاف على(ع) با دشمنان و حتّى با بعضى از دوستانش این بود که آنها مى گفتند تقسیم عادلانه بیت المال هر چند حق است، امّا هماهنگ با مصلحت نیست و باید سردمداران را مقدّم شمرد و از سهم مستضعفان کاست. ولی على (ع) با این که مى دانست این سیاست چه مشکلاتى را براى او به بار خواهد آورد و در بعضى از صحنه ها مایه شکست اوست، باز دست از این برنامه الهى برنداشت و حق را بر مصلحت مقدم نکرد
پاسخ تفصیلی:
بسیار مى شود که واقعیت ها با ملاحظات زودگذر و مصالح شخصى و گروهى در تعارض است و حق در یک طرف قرار مى گیرد و مصلحت اندیشى در طرف مقابل.
در اینجا معمولا سیاستمداران دنیا، مصلحت اندیشى را بر حق و واقعیّت مقدّم مى دارند و حق را در پاى آن قربانى مى کنند.
تاریخ پُر است از نمونه هاى این تعارض و این ترجیح و در عصر و زمان خود تقریباً همه روزه شاهد آن هستیم.
ولى مردان الهى و رجالى که گام در جاى آنها نهاده اند، بى تردید حق را ترجیح مى دهند. یکى از موارد اختلاف امیرمؤمنان على (علیه السلام) با دشمنان و حتّى با بعضى از دوستانش همین بود.
آنها مى گفتند که تقسیم عادلانه بیت المال هر چند حق است، امّا هماهنگ با مصلحت نیست و باید سردمداران را مقدّم شمرد و ثروتمندان صاحب زور را سهم بیشترى داد و از سهم مستضعفانِ تسلیمِ در مقابل حق کاست در حالى که على(علیه السلام) دقیقاً طرفدار اجراى حق و عدالت بود، هر چند براى گروهى ناخوشایند باشد و دست از حمایت او بردارند یا به مخالفتش برخیزند و تنها ماندن على (علیه السلام) که ـ آثارش در بسیارى از خطبه هاى نهج البلاغه منعکس است ـ بیشتر به خاطر همین بود.
این نکته حائز اهمیّت است که اگر امام (علیه السلام) آن گونه که خداو پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) دستور داده بودند، بلافاصله پس از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در جایگاه خود قرار مى گرفت بسیارى از این مشکلات وجود نداشت; چرا که پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) جاده حق را هموار کرده بود و اکثریت قاطع توده هاى مردم آن را پذیرا شده بودند، ولى تبعیض هاى نارواى ایّام خلفا، مخصوصاً هرج و مرج عجیبى که در امر بیت المال در عصر عثمان به وجود آمد و اموال بیت المال بى دریغ و بى حساب در میان اقوام و بستگان عثمان و گروهى از زورمندان تقسیم شد، وضع را به کلّى دگرگون ساخت و سنّت شوم و عادت بدى را در میان آنها به وجود آورد، بگونه اى که بازگرداندن آنها به حق بسیار مشکل شد.
وسوسه افزایش فوق العاده غنائم و قرار گرفتن اموال فراوان در بیت المال نیز سبب شد که گروهى مانند طلحه و زبیر ـ که از سابقان اسلام و از یاران خاص پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) بودند - حق را در پاى مصالح شخصى قربانى کنند و در اینجا بود که مشکلات حکومت امام (علیه السلام) چند برابر شد.
امیرمؤمنان على (علیه السلام) با این که به خوبى مى دانست که ادامه سیاست ترجیح حق بر مصلحت چه مشکلاتى را براى او به بار خواهد آورد و ممکن است در بعضى از صحنه ها مایه شکست گردد، باز دست از این برنامه الهى برنداشت؛ چرا که با این عمل یک ارزش مهم اسلامى را زنده کرد و به یقین احیاى ارزشها و حفظ آن براى نسل هاى آینده در یک مکتب الهى مقدّم بر پیروزى هاى موقّت و مقطعى است و این مطلب مهمّى است که به بسیارى از سؤالات درباره چگونگى حکومت على(علیه السلام) پاسخ مى دهد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.