پاسخ اجمالی:
مسأله آميختن حق و باطل، جزء سياست هاى مخرّب ظالمان و طاغيان است. آنها هميشه با پوشش هايى از حق و شعارهايى از عدالت و اصول انسانى كارهاى شيطانى خود را انجام مى دهند؛ چرا كه به خوبى مى دانند، باطل و ناحق به صورت خالص در هيچ جامعه اى خريدار ندارد، بنابراين چاره اى جز اين نيست كه گوشه هايى از مظاهر حق را با اباطيل خود بياميزند. امام علي(ع) در اين باره مي فرمايد: «فتنه جويان بخشى از حق را با بخشى از باطل مى آميزند و دامهاى شيطان را مى گسترانند تا توده هاى ساده انديش را به دام بيندازند!».
پاسخ تفصیلی:
مسأله آميختن حق و باطل، يكى از اصولي است كه همواره در سياست هاى مخرّب ظالمان و طاغيان به چشم مى خورد. آنها هميشه پوشش هايى از حق و شعارهايى از عدالت و اصول انسانى را عنوان كرده و كارهاى شيطانى خود را در زير اين پوشش ها انجام مى دهند. در حالات شاهان ظالم مى خوانيم كه گاه ناله پيرزنى آنها را چنان بى قرار مى كرده است كه هر بيننده اى خيال مى كرد چنان وجدان قوى و نيرومندى دارند كه با شنيدن اين ناله زير و رو شده اند و اين سخن دهان به دهان مى گشت (داستان زنجير عدالت انوشيروان و خانه پيرزن در كنار قصر او و داستانهايى ديگر از اين قبيل در حالات خلفا و شاهان در كشورهاى اسلامى و غير آن كم نيست) همه اينها پوشش هايى بود براى مظالم آنان! آنها به خوبى مى دانستند كه باطل و ناحق به صورت خالص، در هيچ جامعه اى خريدار ندارد، بنابراين چاره اى جز اين نيست كه گوشه هايى از مظاهر حق را با اباطيل خود بياميزند!
از آنجا كه سياست هاى شيطانى در عصر ما، بيش از هر زمان ديگرى پيچيده و مرموز است، مخلوط کردن حق و باطل نيز به صورت مرموزترى درآمده است. سياستمداران بزرگ دنيا، چنان خواسته هاى نامشروعشان را در پوسته اى از حق مى پوشانند كه تشخيص آن به آسانى ممكن نيست. عناوينى مانند حقوق بشر، حقوق حيوانات، روز كارگر، روز مادر، پزشكان بدون مرز، عفو بين الملل، تأسيس مراكز خيريه و كمك به گرسنگان و محرومان و جنگ زدگان و اعطاى پناهندگى سياسى به گروهى از آوارگان و عناوين فراوان ديگرى از اين قبيل، همه و همه، ابزار فريب افكار عمومى اند. آنان چنان با آب و تاب از آن صحبت مى كنند كه حتى بعضى از هوشمندان، به راستى باور كرده اند كه دنياى امروز راه انبياء را مى پويد! و از طريق ديگر به هدف انبيا نزديك مى شود! حتى اين گروه ساده لوح كتاب يا كتابهايى در اين زمينه نوشتند؛ يعنى كه دنياى امروز راه انبياء را طى كرده است و به مسائلى كه آنها توصيه كرده اند تا حدود زيادى جامه عمل پوشانيده است! غافل از اين كه اينها همه پوششى است براى مظالم سردمداران سياست دنيا.
براى اين كه تصور نشود اين سخن از يك مطالعه بدبينانه سرچشمه مى گيرد، كافى است كه نگاهى بيفكنيم به عملكرد آنها و دوگانگى و چندگانگى آن در پياده كردن اصول به ظاهر انسانى در نقاط مختلف دنيا. آنها در حالى كه به خاطر كشته شدن يك سگ در مطالعات فضايى روسها فرياد بلند كرده بودند، در ويتنام نه فقط انسانها را مانند برگ خزان بر روى خاك مى ريختند؛ بلكه بخش عظيم جنگل هاى آن كشور سرسبز را با تمام جانداران و حيوانات و پرندگانش به آتش كشيدند و سوزاندند تا مبادا آوارگان ويتنامى در آنجا پناه بگيرند.
آنها در حالى كه از دمكراسى حمايت مى كنند، هرجا كه آراء مردم برخلاف منافع نامشروعشان باشد، با يك كودتاى نظامى همه چيز را در هم مى ريزند؛ همان گونه كه در الجزائر كردند و آنجا كه حكومت هاى سبك قرون وسطايى حافظ منافعشان است با آنها مدارا مى كنند و دوست و هم پيمانند. آرى در جهان سياست، وضع چنين است. و از آن به خوبى صدق كلام مولا اميرمؤمنان(عليه السلام) در خطبه 50 نهج البلاغه روشن مى شود كه فرمود: «فتنه جويان بخشى از حق را با بخشى از باطل مى آميزند و دامهاى شيطان را مى گسترانند تا توده هاى ساده انديش را به دام بيندازند!».(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.