پاسخ اجمالی:
در سوره نور در جمله اي كوتاه و بسيار پرمعنا مى خوانيم: «خداوند نور آسمان ها و زمين است». نور آفتاب سرچشمه حيات و رمز بقاء موجودات زنده و عامل پرورش همه جانداران است. نور ذاتا روشن است و خود دليل وجود خويش است، و نياز به روشنگر ديگرى ندارد، چرا كه ديگران همه به بركت او روشن و آشكارند و اين است خمير مايه برهان صدّيقين.
پاسخ تفصیلی:
در سوره نور در جمله اي كوتاه و بسيار پرمعناى مى خوانيم (خداوند نور آسمان ها و زمين است)؛ «اللهُ نُورُ السَّموَاتِ وَالاَْرْضِ».
البتّه به دنبال اين جمله تشبيه جالب و جاذبى درباره اين نور الهى مطرح شده كه ميدان گسترده اى براى بحث مفسّران بزرگ قرآن است؛ ولى از آنجا كه در اين بحث همان جمله اوّل شاهد ما است، تنها به شرح و بيان آن مى پردازيم:
مى دانيم يكى از مهمترين طرق تفهيم حقايق پيچيده و بلند، استفاده از تشبيهات رسا است، تا حقايق عقلى را از طريق مثال هاى حسّى به ذهن نزديك كند، و در اينجا از همين روش استفاده شده است. - هرچند هميشه مثال هايى كه براى خدا ذكر مى شود كمبود و نقصانى دارد، چرا كه ذات او بى مثال است.-
براى فهم حقيقت اين مثال بايد كمى به معناى نور و صفات و ويژگى ها و بركات آن بينديشيم.
بدون شك نور لطيف ترين و زيباترين و پربركت ترين موجودات جهان مادّه است، و تمامى بركات و زيبايى ها در جهان مادّه از آن سرچشمه مى گيرد.
نور آفتاب سرچشمه حيات و رمز بقاء موجودات زنده و عامل پرورش گل ها و گياهان و همه جانداران است.
نور سرچشمه اصلى انرژى ها، حركت بادها، ريزش باران ها، و مايه اصلى پيدايش مواد انرژى زا - مانند: نفت و زغال سنگ - مى باشد؛ و اگر نور آفتاب خاموش گردد تمام حركات در جهان ما به خاموشى مى گرايد.
نور وسيله مشاهده موجودات مختلف و ظاهر كننده آنها است، به علاوه حركت امواج يا ذرّات نور سريع ترين حركتى است كه در جهان مادّه تصوّر مى شود، سرعتى معادل سيصد هزار كيلومتر در ثانيه دارد؛ يعنى در يك چشم به هم زدن مى تواند بيش از هفت بار كره زمين را دور زند!
بالاخره نور آفتاب بهترين عامل بهسازى محيط زيست و نابود كننده انواع ميكرب هاى موذى و برطرف كننده موانع راه زندگى انسان است.
با توجّه به اين ويژگى ها كه در نور حسّى موجود است؛ عمق تشبيه ذات پاك خداوند به نور روشن مى شود.
آرى نور وجود او است كه هستى ها را ظاهر ساخته و نگه مى دارد، حيات معنوى و مادّى از او است، زيبايى هاى عالم همه از او است، هر حركتى به سوى كمال مى رود از وجود مقدّس او سرچشمه مى گيرد، و هر هدايتى صورت مى گيرد از ناحيه او صورت مى پذيرد.
موانع و مزاحم ها را او از سر راه بندگان بر مى دارد و رهبرى كننده انسان در پيچ و خم هاى جاده كمال و قرب ذات اش او است.
و در يك كلمه همه چيز جهان به ذات پاك او قائم است!
حال اين سؤال مطرح است: آيا نور كه مايه ظهور و آشكار شدن همه اشياء است خود نياز به ظاهر كننده اى دارد؟ آيا موجوداتى كه در پرتو نور ظاهر مى شوند از خود نور، روشن ترند كه معرّف او باشند؟!
در يك كلمه: نور را با چه وسيله اى مى توان مشاهده كرد جز با خودش؟ و اين است خمير مايه برهان صدّيقين.
مفسّران در تفسير اين آيه احتمالات گوناگونى ذكر كرده اند كه مانند بسيارى از موارد ديگر، منافاتى با هم ندارند، و همه با هم قابل جمع است؛ يعنى در حقيقت هر كدام از زاويه اى به اين آيه نگريسته است.
بسيارى گفته اند جمله «اللهُ نُورُ السَّموَاتِ وَالاَْرْضِ». به معناى «منوّر السموات و الارض» مى باشد؛ يعنى روشنايى بخش آسمان و زمين است.
بعضى آن را به هادى و راهنماى جهانيان تفسير كرده اند؛ به پيروى از روايتى كه از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) در اين زمينه نقل شده كه فرمود: «هاد لاَِهْلِ الاَرْضِ يا هاد لاَِهْلِ السَّمواتِ وَ هاد لاَِهْلِ الاَْرْضِ».(1)
بعضى به معناى پاك و منزّه از هر عيب در تمامى آسمان ها و زمين،
بعضى به معناى تدبير امور آسمان ها و زمين،
بعضى به معناى روشن ساختن به وسيله خورشيد و ماه ستارگان و به وسيله انبياء و فرشتگان و علما و دانشمندان،
بعضى به معناى نظام بخش عالم بالا و پايين،
بعضى به معناى زينت دهنده اين دو جهان،
و بعضى به معناى خالق آسمان ها و زمين تفسير كرده اند.
چنانكه گفتيم همه اين معانى در جمله پر محتواى «اللهُ نُورُ السَّموَاتِ وَالاَْرْضِ» جمع است؛ بلكه آيه چيزى از اينها بالاتر و فراتر نيز مى فرمايد، و آن اين كه نور ذاتا روشن است و خود دليل وجود خويش است، و نياز به روشنگر ديگرى ندارد، چرا كه ديگران همه به بركت او روشن و آشكارند.
زهى نادان كه او خورشيد تابان *** به نور شمع جويد در بيابان!
جهان جمله فروغ نور حق دان *** حق اندر وى زپيدايى است پنهان!
اگر خورشيد بر يك حال بودى *** شعاع او به يك منوال بودى
ندانستى كسى كه آن پرتو او است *** نبودى هيچ فرق از مغز تا پوست!(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.