پاسخ اجمالی:
بعضى گفته اند: منظور از آیه «وَاللهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُّحِيطٌ» احاطه علمى خداوند بر اعمال است. بعضى احاطه او را از نظر قدرت ذكر كرده اند؛ یعنی همه در قبضه قدرت اويند. بعضى نيز احاطه علمى و قدرتى، هر دو را ذكر كرده اند. ولى آيه مفهومى وسيع تر از اينها دارد كه احاطه وجودى خداوند را نيز شامل مى شود. البتّه اين احاطه به معناى احاطه ظرف و مظروف یا كل و جزء نیست، بلكه احاطه در اينجا همان احاطه قيّوميت است. يعنى او وجودى است مستقل و باقى موجودات همه وابسته به او و قائم به اويند.
پاسخ تفصیلی:
قرآن بعد از اشاره به لشكريان عظيمى كه در برابر پيامبران الهى صف آرايى كردند و به مبارزه پرداختند، مخصوصاً با ذكر دو نمونه آشكار از آنها كه يكى در اعصار قديم اتّفاق افتاد، (قوم ثمود)، و ديگرى در اعصار نزديكتر واقع شد، (قوم فرعون) مى فرمايد: (ولى كافران پيوسته در حال تكذيب حقّند)؛ «بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِى تَكْذِيب».(1)
تعبير به «فى» كه معمولا براى بيان ظرف و مظروف مى آيد تعبير لطيفى است كه در اينجا نشان مى دهد كافران در دريايى از تكذيب حقايق غرقند؛ و منظور از كافران، كفّار لجوج عصر پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) است كه هم يگانگى خدا را انكار مى كردند، و هم نبوّت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)، و هم معاد را؛ و بعيد نيست كه آيه همه اينها را شامل شود، زيرا قوم فرعون و ثمود كه قبلا ذكر شده اند نيز چنين بوده اند، و تعبير به «تكذيب» به صورت نكره كه در اينگونه موارد دلالت بر اهمّيّت و عظمت مى كند گواه ديگرى بر اين معنا است.
سپس چنين مى فرمايد: (و خداوند به همه آنها احاطه دارد)؛ «وَاللهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُّحِيطٌ».
(2) تعبير به «ورائهم»؛ (پشت سر آنها) اشاره به اين است كه آنها از هر سو و از هر طرف محاطند؛ و خداوند از هر سو و هر طرف محيط است.
در اين كه منظور از اين احاطه الهى چيست؟ در ميان مفسّران گفتگو است؛ بعضى احتمال داده اند كه منظور احاطه علمى خداوند بر اعمال آنها است، و بعضى احاطه او را از نظر قدرت ذكر كرده اند، كه همه در قبضه قدرت اويند، و هرگز توانايى بر فرار از مجازات او ندارند، و بعضى نيز احاطه علمى و قدرتى را، هر دو ذكر كرده اند.
ولى آيه مفهومى وسيع تر و گسترده تر از اينها دارد كه احاطه وجودى خداوند را نيز شامل مى شود. آرى او قبل از هر چيز احاطه وجودى نسبت به همه ممكنات و كائنات دارد، البتّه اين احاطه به معناى احاطه ظرف و مظروف - مانند احاطه ديوار نسبت به خانه - نيست، و نه از قبيل احاطه كل و جزء؛ بلكه احاطه در اينجا همان احاطه قيّوميت است. يعنى او وجودى است مستقل و قائم بالذّات و باقى موجودات همه وابسته به او و قائم به اويند.
همين معنا است كه راه را به سوى برهان صدّيقين در مسأله اثبات وجود خدا از اين آيه مى گشايد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.