پاسخ اجمالی:
امام هادى(ع) و امام عسكرى(ع) نسبت به پیامبر(ص) و امامان قبل از خود، به صورت محسوس ترى مردم را با موضوع غیبت امام آشنا و افكار را براى پذيرش آن آماده مى كردند. امام هادى(ع)، اقدامات خود را نوعاً توسط نمايندگان انجام مى داد. امام عسكرى(ع) با وجود تأكيد بر تولد حضرت مهدى(ع) او را تنها به شيعيان خاصّ نشان مىداد و از طرف ديگر تماس مستقيم شيعيان با خود را روز بروز محدودتر می کرد، به طورى كه حتى در خود شهر سامرّاء به مراجعات و مسائل شيعيان از طريق نامه يا توسط نمايندگان خويش پاسخ مى داد.
پاسخ تفصیلی:
از آنجا كه غائب شدن امام و رهبر هر جمعيتى، يك حادثه غير طبيعى و نامأنوس است و باور كردن آن و نيز تحمل مشكلات ناشى از آن براى نوع مردم دشوار مى باشد، پيامبر اسلام و امامان پيشين به تدريج مردم را با اين موضوع آشنا ساخته و افكار را براى پذيرش آن آماده مى كردند.
اين تلاش در عصر امام هادى(علیه السلام) و امام عسكرى(علیه السلام) كه زمان غيبت نزديك مى شد، به صورت محسوس ترى به چشم مى خورد. چنانكه در زندگانى امام هادى(علیه السلام)، آن حضرت اقدامات خود را نوعاً توسط نمايندگان انجام مى داد و كمتر شخصاً با افراد تماس مى گرفت.
اين معنا در زمان امام عسكرى(علیه السلام) جلوه بيشترى يافت؛ زيرا امام از يك طرف، با وجود تأكيد بر تولد حضرت مهدى(علیه السلام) او را تنها به شيعيان خاصّ و بسيار نزديك نشان مىداد و از طرف ديگر تماس مستقيم شيعيان با خود آن حضرت روز بروز محدودتر و كمتر مىشد، به طورى كه حتى در خود شهر سامرّاء به مراجعات و مسائل شيعيان از طريق نامه يا توسط نمايندگان خويش پاسخ مى داد و بدين ترتيب آنان را براى تحمل اوضاع و شرائط و تكاليف عصر غيبت و ارتباط غير مستقيم با امام آمده مى ساخت.
گاهى برخى از شيعيان خاص، موفق به ديدار حضرت مهدى (علیه السلام) مى شدند، اينك در اينجا به عنوان نمونه يك مورد از اين ديدارها را مى آوريم:
«احمد بن اسحاق»، يكى از ياران خاص و گرانقدر امام عسكرى(علیه السلام)، مى گويد: به حضور امام عسكرى(علیه السلام) رسيدم مى خواستم درباره امام بعد از او بپرسم، حضرت پيش از سؤال من فرمود:
اى «احمد بن اسحاق»! خداوند از زمانى كه آدم را آفريده تا روز رستاخيز، هرگز زمين را از «حجت» خالى نگذاشته و نمى گذارد. خداوند از بركت وجود «حجت» خود در زمين، بلا را از مردم جهان دفع مى كند و باران مى فرستد و بركات نهفته در دل زمين را آشكار مى سازد.
عرض كردم: پيشوا و امام بعد از شما كيست؟ حضرت به سرعت برخاست و به اطاق ديگر رفت و طولى نكشيد كه برگشت، در حالى كه پسر بچه اى را كه حدود سه سال داشت و رخسارش همچون ماه شب چهارده مى درخشيد به دوش گرفته بود.
فرمود: «احمد بن اسحاق»! اگر پيش خدا و امامان محترم نبودى، اين پسرم را به تو نشان نمى دادم، او همنام و هم كنيه رسول خداست، زمين را پر از عدل و داد مى كند چنانكه از ظلم و جور پر شده باشد. او در ميان اين امت(از نظر طول غيبت) همچون «خضر» و «ذوالقرنين» است، او غيبتى خواهد داشت كه (در اثر طولانى بودن آن) بسيارى به شك خواهند افتاد و تنها كسانى كه خداوند آنان را در اعتقاد به امامت او ثابت نگه داشته و توفيق دعا جهت تعجيل قيام و ظهور او مى بخشد، از گمراهى نجات مى يابند... (1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.