پاسخ اجمالی:
امام در خطبه اول نهج البلاغه، در نحوه پیدایش جهان کلامی دارند که با الفاظى همچون آب و باد و طوفان و... توضیح داده شده؛ حال آنکه در آن روز نه آبى بود و نه باد و طوفانى. لذا سخن ایشان کنایه از موجوداتى شبیه به آب و باد و هوا مى باشد، چرا که واضعین لغات براى آنچه در آغاز جهان رخ داده هرگز واژه اى وضع نکرده اند. آری شاید تعبیر«آب» کنایه از گازهاى فشرده و مایع گون نخستین و«طوفان» اشاره به امواج جاذبه و«امواج خروشان در صفحه آب» و انفجارهاى هسته اى پی درپى همانند انفجارهاى خورشیدی باشد.
پاسخ تفصیلی:
امیرمؤمنان على(علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه ، در توضیح چگونگى پیدایش جهان مى فرمایند خداوند در آغاز، آب ـ یا به تعبیر دیگر ـ مایعى همانند آب آفرید و آن را بر پشت تند بادى سوار کرد، این تند باد مأمور بود آن مایع را کاملا حفظ کند و از پراکندگى آن جلوگیرى نماید و در حدود و مرزهایش متوقّف سازد.
سپس تند باد دیگرى برانگیخت که کارش ایجاد امواج در آن مایع عظیم و گسترده بود و آن تندباد، امواج عظیم آب را عظیم تر ساخت و آن را مرتّباً در هم کوبید، سپس موجها آن چنان اوج گرفتند که پشت سرهم به فضا پرتاب شدند و از آن آسمانهاى هفتگانه به وجود آمد .
ناگفته پیداست الفاظى همچون آب و باد و طوفان و مانند آن ـ در آن روزى که نه آبى بود و نه باد و طوفانى و نه حتّى روزى ـ کنایه از موجوداتى شبیه به آب و باد و هوایى که امروز ما مى بینیم مى باشد، چرا که واضعین لغات این واژه ها را براى این امور قرار داده اند و براى آنچه در آغاز جهان رخ داد هرگز واژه اى وضع نکردند.
اکنون به تعبیرات دقیق و ظریفى که در کلام حضرت آمده است گوش فرا مى دهیم:
نخست مى فرماید: (خداوند در آن فضاى عظیمى که قبلا آفریده بود آبى جارى ساخت، آبى متلاطم که امواج آن شدیداً در حرکت بود)؛ «فَاَجْرى فیها ماءً مُتَلاطِماً(1) تَیّارُهُ». (2)
این آب متلاطم و پرجوش و خروش همان گازهاى فشرده مایع گون نخستین است که ماده اوّلیه جهان را طبق نظریّات دانشمندان امروز تشکیل مى دهد.
سپس در تأکید بیشترى در زمینه جوش و خروش و تلاطم این آب مى فرماید: (این در حالى بود که امواج از این دریاى خروشان برمى خاست و بر یکدیگر سوار مى شد)؛ «مُتَراکِماً (3) زَخَارُهُ». (4)
سپس اضافه مى کند:(خداوند این آب را بر پشت تندبادى شدید و طوفانى کوبنده سوار کرد)؛ «حَمَلَهُ عَلى مَتْنِ الرّیحِ العاصِفَة (5) وَ الزَّعْزَعِ (6) القاصِفَة». (7)
(این طوفان عظیم و وحشتناک مأمور بود امواج آب را حفظ و اجزاى آن را به هم پیوند دهد و آنها را در محدوده خود نگهدارد)؛ «فَأمَرَها بِرَدِّهِ، وَ سَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ،(8) وَ قَرَنَها اِلى حَدِّه».
این طوفان عظیم و شدید اشاره به امواج جاذبه است که خداوند آن را بر تمام ذرّات عالم مادّه، مسلّط ساخته و سبب به هم پیوستگى اجزاى آن و مانع از پراکندگى ذرّات آن مى شود، همه را مهار مى کند و در محدوده خود نگه مى دارد؟ چه تعبیرى براى بیان امواج عظیم جاذبه در آن شرایط، بهتر از تندباد کوبنده و مهارکننده مى توان پیدا کرد.
(اینها همه در حالى بود که فضا در زیر آن باز و گشوده و آب [آن گاز فشرده مایع گون] در بالاى آن در حرکت بود)؛ «الهَواءُ مِنْ تَحْتِها فَتیق، (9) وَ الْماءُ مِنْ فَوْقِها دَفیق». (10)
آرى این امواج خروشان به وسیله آن تندباد، محدود مى شد و از این که از حدود خود تجاوز کند، باز داشته شده بود.
در این جا این سؤال پیش مى آید که با وجود این تندباد مهار کننده و بازدارنده، آن امواج خروشان در صفحه آب چگونه به وجود مى آمد، معمولا موج بر اثر حرکت بادها و طوفانهاست، با آن که در این جا طوفان نقش بازدارنده داشت و امواج را مهار مى کرد پس چه عاملى سبب مى شد که امواج در حرکت باشد.
به نظر مى رسد که عامل پیدایش این امواج چیزى در درون آنها بود که آب را به طور دائم به هم مى زد و متلاطم مى ساخت این عامل چه بوده است، به طور دقیق براى ما روشن نیست ولى با نظریّات دانشمندان امروز، کاملا سازگار است. زیرا آنها مى گویند در درون گازهاى مایع گون نخستین، انفجارهاى هسته اى پى درپى، روى مى داد. همان انفجارهایى که هم اکنون نیز در دل خورشید ما روى مى دهد. این انفجارهاى عظیم آرامش این گاز مایع گون را مرتّباً برهم مى زد و تلاطم گسترده اى در امواج خروشانش به وجود مى آمد. (11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.