پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در بخشی از خطبه 165 «نهج البلاغه»، به دو حيوان از کوچکترین و به دو حیوان از بزرگترين حيوانات اشاره می کند و توجه مخاطبان خود را به دست و پای مورچگان و پشه ها جلب می کند؛ دست و پایی که دارای تمام ویژگی های دست و پای فیل است؛ خم و راست می شود و از مغز فرمان می گیرد و به جوانب مختلف انعطاف می یابد؛ طوری که اندیشیدن در آفرینش آنها، ما را به سوی معرفت پروردگار راهنمایی کرده و درس بزرگی از توحید و خداشناسی به ما می دهد.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در بخشی از خطبه 165 «نهج البلاغه» مى فرمايد: (پاك و منزه است آن كس كه [حتى] براى مورچگان ريز و پشه هاى خُرد، دست و پا قرار دارد و بالاتر از آنها، ماهيان بزرگ [و نهنگ ها] و فيل را آفريد)؛ «وَ سُبْحَانَ مَنْ أَدْمَجَ(1) قَوَائِمَ(2) الذَّرَّةِ(3) وَ الْهَمَجَةِ(4) إِلَى مَا فَوْقَهُمَا مِنْ خَلْقِ الْحِيتَانِ(5) وَ الْفِيَلَةِ!».
امام(عليه السلام) در اين عبارت كوتاه به دو جاندار از كوچكترين جانداران يعنى مورچه و پشه هاى ريز و به دو حيوان بزرگ كه عظيم ترين جانداران روى زمين اند، اشاره مى كند: نهنگ در درياها و فيل در خشكى. مخصوصاً توجّه مخاطبان خود را به دست و پاى مورچگان و پشه ها جلب مى كند؛ دست و پايى كه داراى تمام ويژگى هاى دست و پاى فيل است؛ خم و راست مى شود و از مغز فرمان مى گيرد و به جوانب مختلف انعطاف مى يابد؛ همواره تغذيه مى شود و براى خود اعصاب و عضلات و مفاصل و مانند آن دارد و به راستى اگر يكى از پاهاى آنها را زير ميكروسكوپ هم قرار دهيم و در ساختمان آن اندكى بينديشيم به قدرت و علم بى پايان خدا آشنا خواهيم شد. همچنين اگر درباره حيوانات بزرگ بينديشيم شگفتى هاى آنها، درس بزرگى از توحيد و خداشناسى است. مناسب است در اينجا اشاره اى به زندگى ماهيان بزرگ (نهنگ ها) و فيل داشته باشیم:
1. نهنگ ها:
دانشمندان مى گويند: در درياهاى جهان، پانزده هزار نوع ماهى وجود دارد. بعضى از آنها بسيار كوچكند كه از يكى دو سانتى متر تجاوز نمى كنند و بعضى از آنها مانند نهنگ هاى عظيم (كه بالن، بال و وال نيز ناميده مى شود) طول بدنشان تا سى متر و وزنشان به سى تن مى رسد. آنها شگفتى هاى زيادى دارند؛ مانند اينكه معده آنها بسيار بزرگ است كه چند خروار خوراك در آنها جاى مى گيرد!، بچه هايشان هنگام تولد از سه تا شش متر طول دارند!، نوزادانِ آنها، شير مادر را كه مانند فوّاره از بدن او خارج مى شود در زير آب مى نوشند!!، آنها براى تنفس هميشه روى آب حركت مى كنند و بيش از يك ساعت نمى توانند زير آب بمانند، آنها بزرگترين جانوران دريايى و بزرگ ترين حيوانات روى زمين اند و جزء پستانداران محسوب مى شوند. بدن آنها چربى بسيار زيادى دارد كه مورد استفاده در صنايع مختلف است و به جاى دندان، تيغه هاى استخوانى دراز و خطرناكى دارند و شكارچيان برای استفاده از چربى ها و تيغه هاى دهانشان اين حيوانات را با تدابير مخصوصى شكار مى كنند.
2. فيل ها:
در حال حاضر، فيل بزرگترين جانور خشكى است و دو نوع مهم دارد: فيل هاى هندى كه به آن فيل آسيايى نيز مى گويند و فيل هاى آفريقايى. فيل هاى آسيايى بزرگتر و براى تربيت، زودتر از فيل هاى آفريقايى آماده مى شوند. خرطوم فيل در واقع بينى و به جاى لب بالاى اوست؛ اما عملا كار دست را انجام مى دهد؛ يعنى فيل با خرطومِ خود، غذا به دهان مى برد و به هنگام گرما آب به پشت خود مى پاشد.
فيل، علفخوار است و با خرطومِ بلند خود، علفها را از زمين جمع مى كند و به دهان مى گذارد و به وسيله عاج هاى پرقدرت و تيز خود ريشه ها را از زمين بيرون مى آورد.
فيل حيوان بسيار باهوشى است كه براى كارهاى مختلف قابل تربيت است و در سيرك ها حركات بسيار دقيق و شگفت انگيزى از خود نشان مى دهد. فيل ها در جنگل به طور اجتماعى زندگى مى كنند و اين خود دليلى بر هوشيارى آنهاست.
عمر فيلها گاهى تا صد و پنجاه سال مى رسد! دندان فيل موسوم به «عاج» بسيار گرانبهاست و از آن اشياى زينتى فراوانى مى سازند. در گذشته شاهان و حكمرانان آسيا به فيل هاى خود مى باليدند و گاه لشكرى از فيل سواران تشكيل مى دادند. فيل هاى سلطنتى را مى آراستند و يراق هاى بسيار زيبا به آنها نصب مى كردند. شگفتى هاى فيلها و ماهيان بزرگ، بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد و اميرمؤمنان(عليه السلام) با توجّه به اين ويژگى ها آنها را از آيات عظيم خلقت شمرده است.(6)
در پايان اين بخش امام(علیه السلام) به سرنوشت حتمى همه جانداران يعنى مرگ و نيستى اشاره كرده، چنين مى فرمايد: (و مقرر داشته هر موجود زنده اى كه روح در آن دميده سرانجام رهسپار ديار فنا كند)؛ «وَ وَأَى(7) عَلَى نَفْسِهِ أَلَّا يَضْطَرِبَ شَبَحٌ(8) مِمَّا أَوْلَجَ فِيهِ الرُّوحَ، إِلَّا وَ جَعَلَ الْحِمَامَ مَوْعِدَهُ، وَ الْفَنَاءَ غَايَتَهُ».
آرى، سرانجامِ هر جنبنده اى و صاحبِ روحى مرگ است و اين سخن از يك سو اشاره به اين است كه حيات دنيا با تمام زيبايى ها و شگفتى هايش پايدار نمى ماند و نمى توان دل بر آن بست و از سوى ديگر با مقايسه مرگ و زندگى اين موجودات، بهتر مى توان به عظمت آفريدگار پى برد؛ زيرا اهمّيّت هر چيز به هنگام فنايش ظاهر مى شود.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.