پاسخ اجمالی:
دانشمندان، به این حقیقت رسیده اند که زنبورها هنگام ساختن عسل، آن چنان ماهرانه عمل مى کنند که خواص درمانى و داروئى گیاهان کاملا به عسل منتقل شده و محفوظ مى ماند!. عسل، خواص بسیار زیادى هم در جنبه درمانى و هم پیشگیرى و نیروبخشى دارد. مواد و ویتامینهاى موجود در عسل، بسیار است، از مواد معدنى: آهن، فسفرو...، از مواد آلى: صمغ، پولن و...، و از ویتامینها: داراى ویتامینهاى ششگانه ـ آ ـ ب ـ ث ـ د ـ کا ـ ا مى باشد. آیا بیان همین مقدار کم از فوائد عسل، براى پى بردن به عظمت پروردگار، کافى نیست؟
پاسخ تفصیلی:
مى دانیم در گلها و گیاهان، داروهاى حیات بخشى نهفته شده است که هنوز معلومات ما ـ با اطلاعات وسیعى که از داروهاى گیاهى داریم ـ نسبت به آن ناچیز است، و جالب این که دانشمندان، از طریق تجربه به این حقیقت رسیده اند که زنبوران به هنگام ساختن عسل، آن چنان ماهرانه عمل مى کنند که خواص درمانى و داروئى گیاهان کاملا به عسل منتقل شده و محفوظ مى ماند!
روى همین جهت عسل داراى بسیارى از خواص درمانى گلها و گیاهان روى زمین به طور زنده است.
دانشمندان، براى عسل، خواص بسیار زیادى گفته اند که، هم جنبه درمانى دارد و هم پیشگیرى و نیروبخشى.
عسل، زود جذب خون مى شود و به همین جهت نیروبخش است و در خونسازى فوق العاده مؤثر.
عسل، از ایجاد عفونت در معده و روده جلوگیرى مى نماید.
عسل، برطرف کننده یبوست است.
عسل، براى کسانى که دیر به خواب مى روند اثر بسیار مطلوبى دارد (مشروط به این که: کم نوشیده شود زیرا زیاد آن خواب را کم مى کند).
عسل، براى رفع خستگى و فشردگى عضلات اثر قابل ملاحظه اى دارد.
عسل، اگر به زنان باردار داده شود، شبکه عصبى فرزندانشان قوى خواهد شد.
عسل، میزان کلسیم خون را بالا مى برد.
عسل، براى کسانى که دستگاه گوارش ضعیفى دارند نافع است، مخصوصاً براى کسانى که به نفخ شکم مبتلا هستند توصیه مى شود.
عسل، به علت این که: زود وارد مرحله سوخت و ساز بدن مى شود، مى تواند به فوریت انرژى ایجاد کند و ترمیم قوا نماید.
عسل، در تقویت قلب مؤثر است.
عسل، براى درمان بیماریهاى ریوى کمک کننده خوبى است.
عسل، به خاطر خاصیت میکروب کشى اش براى مبتلایان به اسهال مفید است.
عسل، در درمان زخم معده و اثنى عشر عامل مؤثرى شمرده شده است.
عسل، به عنوان داروى معالج رماتیسم، نقصان قوه نمو عضلات، و ناراحتی هاى عصبى شناخته شده.
عسل، براى رفع سرفه مؤثر است. و صدا را صاف مى کند.
علاوه بر این، از عسل داروهایى براى لطافت پوست و زیبایى صورت، طول عمر، ورم دهان و زبان، ورم چشم، خستگى و ترک خوردگى پوست و مانند آن مى سازند.
مواد و ویتامینهاى موجود در عسل، بسیار است، از مواد معدنى: آهن، فسفر، پتاسیم، ید، منیزیم، سرب، مس، سولفور، نیکل، روى، سدیم، و غیر آن، از مواد آلى: صمغ، پولن، اسیدلاکتیک، اسید فورمیک، اسید سیتریک، اسید تارتاریک و روغنهاى معطر، و از ویتامینها: داراى ویتامینهاى ششگانه ـ آ ـ ب ـ ث ـ د ـ کا ـ ا مى باشد. بعضى نیز قائل به وجود ویتامین پ ـ ب در عسل هستند.
در روایات اسلامى نیز روى خاصیت درمانى عسل، تکیه شده است، در روایات متعددى از امام على و امام صادق(علیهما السلام) و بعضى دیگر از معصومین(علیهم السلام) نقل شده که: «مَا اسْتَشْفَى النّاسُ بِمِثْلِ اَلْعَسَل»؛ (مردم به چیزى مانند عسل استشفاء نمى کنند)، (1) و از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده: (کسى که لااقل هر ماه یک بار عسل بنوشد، و شفائى را که قرآن از آن یاد کرده بطلبد، خداوند او را از 77 نوع بیمارى شفا مى بخشد)، (2) این نکته امروز ثابت شده است که عسل هرگز فاسد نمى شود، یعنى از غذاهایى است که همیشه تازه و زنده به دست ما مى رسد، و حتى ویتامینهاى موجود خود را هرگز از دست نمى دهد، علت این موضوع را دانشمندان وجود «پتاسیم» مى دانند که در آن به طور فراوان وجود دارد و مانع رشد میکربها است.
علاوه بر آن، داراى مقدارى مواد ضدّ عفونى کننده مانند: «اسیدفورمیک» نیز هست، لذا عسل، هم خاصیت جلوگیرى از رشد میکرب دارد، و هم میکرب کش است، و به همین جهت مصریان قدیم که از این خاصیت عسل آگاه بودند براى مومیائى کردن مردگان خود از آن استفاده مى کردند!.
عسل را نباید در ظرف هاى فلزى ذخیره کرد، این مطلبى است که دانشمندان به ما مى گویند. و جالب این که قرآن به هنگامى که از زنبوران عسل سخن مى گوید مى فرماید: «مِنَ الْجِبال بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعْرِشُونَ»، (3) یعنى خانه هاى زنبوران عسل را تنها در سنگ ها و چوب ها خلاصه مى کند.
نکته مهم دیگر این که: براى رسیدن به خواص درمانى و بهداشتى عسل، باید هرگز آن را حرارت ندهند، و به صورت پخته در میان غذاهاى دیگر استفاده نکنند.
بعضى معتقدند، تعبیر قرآن به «شراب»؛ (نوشیدنى) در مورد عسل، اشاره به همین نکته که آن را باید نوشید.
هر چند آنچه در مورد فوائد عسل ناگفته ماند بیش از آن است که گفتیم، ولى آیا همین مقدار که گفتیم: براى پى بردن به عظمت پروردگار، براى آنها که اهل فکر و اندیشه اند کافى نیست؟ آرى:«إنَّ فى ذِلِکَ لاَیَةً لِقَوْم یَتَفَکِّرونَ». (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.