پاسخ اجمالی:
خداوند در این آیات سوره طور به مواهب فراوان پرهیزکاران در بهشت اشاره کرده و مى فرماید: «پرهیزگاران در باغ هاى بهشت و در میان نعمت هاى فراوان جاى دارند و شاد و مسرورند، به آنها گفته مى شود بخورید و بیاشامید. اینها به خاطر اعمالى است که انجام مى دادید بر تخت هاى صف کشیده در کنار هم، تکیه مى کنند، آنها در بهشت جام هائى پر از شراب طهور را که نه مستى و بیهوده گوئى در آن است، و نه گناه، از یکدیگر مى گیرند همواره از انواع میوه ها و گوشت ها از هر نوع تمایل داشته باشند در اختیار آنها مى گذاریم.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیات 17 سوره «طور» به دست آورد. خداى متعال در این آیات به مواهب فراوان و بى کران مؤمنان و پرهیزکاران اشاره مى کند. نخست مى فرماید: (پرهیزگاران در باغ هاى بهشت و در میان نعمت هاى فراوان جاى دارند)؛ «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنّات وَ نَعِیم».
تعبیر به «متقین»؛ (پرهیزگاران) به جاى «مؤمنین»، به خاطر آن است که این عنوان هم ایمان را در بردارد، و هم جنبه هاى عمل صالح را، به خصوص این که «تقوا» در یک مرحله، مقدمه و پایه ایمان است، چنان که قرآن در آیه دوم سوره «بقره» مى گوید: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ»؛ (در این کتاب آسمانى شکى نیست، و مایه هدایت پرهیزگاران است).
چرا که اگر انسان داراى تعهد، احساس مسئولیت، روح حق جوئى و حق طلبى، که مرحله اى از تقوا است نباشد، هرگز به دنبال تحقیق از آئین حق نمى رود، و هدایت قرآن را نمى پذیرد.
بعد از آن به تأثیر این نعمت هاى بزرگ بر روحیه بهشتیان اشاره کرده، مى گوید: (از آنچه پروردگارشان به آنان داده، شاد و مسرورند، و سخنان شیرین و دلپذیر در این باره مى گویند)؛ «فاکِهِینَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ». (1)
آرى، از خوشحالى در پوست نمى گنجند، پیوسته با هم مزاح مى کنند، و دل هاى آنها از هر گونه اندوه و غم تهى است، و آرامش فوق العاده اى را احساس مى کنند.
به خصوص این که: خدا به آنها اطمینان خاطر در برابر مجازات داده (و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ نگاهداشته است)؛ «وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ» .
بعد از این اشاره اجمالى و سربسته به نعمت ها و سرور و شادمانى پرهیزگاران در بهشت، به شرح آن پرداخته، چنین مى گوید: (به آنها گفته مى شود بخورید و بیاشامید گوارا!)؛ «کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً».
(اینها به خاطر اعمالى است که انجام مى دادید)؛ «بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ».
تعبیر به «هَنِیْئاً» اشاره به این است که: خوردنى ها و نوشیدنى هاى بهشتى، هیچ گونه عوارض نامطلوبى را به دنبال ندارد، و همچون نعمت هاى این جهان نیست که گاه مختصر کم و زیاد در آن، بیمارى و ناراحتى به دنبال مى آورد.
به علاوه، نه مشقتى براى تحصیل آن لازم است، و نه ترسى از پایان گرفتن و تمام شدن در میان، و به همین دلیل، این نعمت ها کاملاً گوارا است. (2)
مسلم است نعمت هاى بهشتى ذاتاً گوارا است، اما این که فرشتگان به بهشتیان مى گویند: گوارا باد! خود لطف و گوارائى دیگرى است.
نعمت دیگر این که آنها (بر تخت هاى صف کشیده در کنار هم، تکیه مى کنند)؛ «مُتَّکِئِینَ عَلى سُرُر مَصْفُوفَة».
و از لذت انس با دوستان و مؤمنان دیگر، بهره فراوان مى گیرند، که این لذتى است معنوى، مافوق بسیارى از لذت ها.
تعبیر به «مُتَّکِئِین»، اشاره به نهایت آرامش آنها است، زیرا انسان معمولاً در حال آرامش تکیه مى کند، و افرادى که نگران و ناآرامند، معمولاً چنین نیستند.
سپس مى افزاید: (زنانى سفیدرو، زیبا، و درشت چشم، به همسرى آنها درمى آوریم)؛ «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُور عِین». (3)
اینها بخشى از نعمت هاى «مادى» و «معنوى» بهشتیان است، ولى به این اکتفاء نمى کند، و بخش دیگرى از مواهب معنوى و مادى را نیز بر آن مى افزاید، مى فرماید: (کسانى که ایمان آوردند، و فرزندانشان به پیروى از آنها ایمان اختیار کردند، ما فرزندانشان را در بهشت، به آنها ملحق مى کنیم، بى آنکه از عمل آنها چیزى بکاهیم)؛ «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمان أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْء».
این نیز، خود یک نعمت بزرگ است که انسان، فرزندان با ایمان و مورد علاقه اش را در بهشت در کنار خود ببیند، و از انس با آنها لذت برد، بى آنکه از اعمال او چیزى کاسته شود.
خداى متعال در ادامه به دو قسمت از غذاى بهشتیان اشاره کرده مى فرماید: (همواره از انواع میوه ها و گوشت ها از هر نوع تمایل داشته باشند در اختیار آنها مى گذاریم)؛ «وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَة وَ لَحْم مِمّا یَشْتَهُونَ».
تعبیر «مِمّا یَشْتَهُونَ»؛ (از آنچه بخواهند) نشان مى دهد که بهشتیان در انتخاب نوع و کمیت و کیفیت این میوه ها و غذاها، کاملاً آزادند، هر آنچه بخواهند در اختیار دارند.
البته غذاهاى بهشتى منحصر به این دو نیست، ولى اینها دو غذاى مهمند.
مقدم داشتن «فاکهه» بر «لحم»، اشاره اى است به برترى «میوه ها» بر «گوشت ها».
آن گاه به مشروبات گواراى بهشتیان اشاره کرده مى افزاید: (آنها در بهشت جام هائى پر از شراب طهور را که نه مستى و بیهوده گوئى در آن است، و نه گناه، از یکدیگر مى گیرند)؛ «یَتَنازَعُونَ فِیها کَأْساً لا لَغْوٌ فِیها وَ لا تَأْثِیمٌ».
بلکه، شرابى است گوارا و لذت بخش، نشاط آفرین و روح پرور، خالى از هر گونه تخدیر و فساد عقل، که به دنبال آن بیهوده گوئى و گناه هرگز نیست، بلکه سراسر هوشیارى و لذت جسمى و روحانى است.
سپس به نعمت دیگرى که نعمت وجود خدمتگذاران بهشتى است پرداخته مى گوید: (پیوسته گرداگرد آنها نوجوانانى براى خدمت آنان گردش مى کنند که همچون مرواریدهاى در صدفند!)؛ «وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ» .
«مروارید در درون صدف»، به قدرى تازه و شفاف و زیبا است که حد ندارد، هر چند در بیرون صدف نیز قسمت زیادى از زیبائى خود را حفظ مى کند، ولى گرد و غبار هوا و آلودگى دست ها هر چه باشد از صفاى آن مى کاهد، خدمتگذاران بهشتى آنقدر زیبا و سفید چهره و باصفا هستند، که گوئى مرواریدهائى در صدفند!
تعبیر به «یَطُوفُ عَلَیْهِمْ»؛ (بر آنها طواف مى کنند) اشاره به آمادگى دائمى آنها براى خدمت است.
گرچه، در بهشت نیازى به خدمتکار نیست، و هر چه بخواهند در اختیار آنها قرار مى گیرد، ولى، این خود احترام و اکرام بیشترى براى بهشتیان است.
و آخرین نعمت در این سلسله، همان نعمت آرامش کامل و اطمینان خاطر از هر گونه عذاب و کیفر است، چنان که در آیه بعد مى فرماید: (در این حال که آنها در کنار هم قرار دارند، از وضع گذشته از یکدیگر سؤال مى کنند)؛ و آن را با وضع بهشت مقایسه کرده لذت مى برند «وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْض یَتَساءَلُونَ».
(مى گویند: ما قبل از این در میان خانواده خود خائف و ترسان بودیم)؛ «قالُوا إِنّا کُنّا قَبْلُ فِی أَهْلِنا مُشْفِقِینَ».
با این که، در میان خانواده خود زندگى مى کردیم و باید احساس امنیت کنیم، باز ترسان بودیم، از این بیم داشتیم که، حوادث ناگوار زندگى و عذاب الهى، هر لحظه فرا رسد، و دامن ما را فرو گیرد.
از این بیم داشتیم که، فرزندان و خانواده ما، راه خطا پیش گیرند، و در وادى ضلالت، گمراه و سرگردان شوند.
و از این بیم داشتیم که، دشمنان سنگدل، ما را غافلگیر سازند و عرصه را بر ما تنگ کنند. (اما خداوند بر ما منت گذارد، رحمت واسعه او شامل حال ما شد، و از عذاب کشنده ما را حفظ کرد)؛ «فَمَنَّ اللّهُ عَلَیْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ».
آرى، پروردگار مهربان، ما را از زندان دنیا با تمام وحشت هایش نجات بخشید، و در کانون نعمت هایش، یعنى بهشت، جاى داد.
در این آیات در حقیقت چهارده بخش از نعمت هاى بهشتیان آمده است:
1 ـ باغ هاى بهشت (جنات)، 2 ـ نعمت هاى گوناگون (نعیم)، 3 ـ سرور و شادمانى، 4 ـ امنیت از عذاب جهنم، 5 ـ خوردن، 6 ـ و آشامیدن گوارا از مأکولات و مشروبات بهشتى، 7 ـ تکیه بر تخت هاى در کنار هم چیده شده، 8 ـ همسرانى از حور العین، 9 ـ ملحق شدن فرزندان با ایمان به آنها، 10 ـ انواع میوه هاى لذت بخش، 11 ـ انواع گوشت ها، هر چه آنها بخواهند، 12 ـ جام هاى پر از شراب طهور، 13 ـ خدمتگذاران مرواریدگون، 14 ـ و سرانجام تشکیل مجلس انس و یاد گذشته کردن، و از وضع موجود لذت بردن!
بخشى از این نعمت ها جنبه مادى دارد، و بخشى دیگر، جنبه معنوى آن غالب است، با این همه، باز نعمت هاى مادى و معنوى بهشت منحصر به آنها نیست، بلکه آنچه گفته شد تنها گوشه هائى از آن است. (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.