«مرشد» و «شیخ» و «قطب» در آیین اسلام

آیا اسلام، داشتن «مرشد» و «شیخ» و «قطب» و سرسپردگی و پیروی بی چون و چرا از آنها را تایید می کند؟

اهل سنت هيچ مرجعى جز قرآن و روايات پیامبر(ص) و عقل و اجماع ندارند. شیعیان نیز علاوه بر موارد بالا به مقتضاى حديث «ثقلين» پس از پيامبر(ص) ولايت مطلقه را براى اهل بيت(ع) قائلند و در دوران غیبت کبری طبق دستور ائمه در شریعت و طریقت، به فقها که نايبان عام امامند، رجوع می کنند. پس كسی نمى تواند به بهانه اينكه رجوع به علما در شريعت است، در طريقت به قطب رجوع نماید؛ زيرا شريعت و طريقت را همه بايد از معصومين(ع) دريافت دارند.

خطرات مرید و مراد بازی در صوفیه

اعتقاد به مرشد و شیخ و قطب و مرید و مراد بازی ها در مسلک صوفیه چه خطراتی به دنبال دارد؟

این اعتقاد بسیار خطرناك است زيرا اولا: اين طرز عقايد يك نوع تجلى فردپرستى و نوعى شرك است. چقدر تفاوت است بين اين عقيده و آنچه از كلمات معصومين(ع) براى ما نقل شده که «هر چه تو را از خدا مشغول سازد بت تو است». ثانیا: با توجه به اينكه بيشتر اقطاب و مرشدها، سواد و معلومات درستى ندارند مى توانند حداكثر سوء استفاده را از اين موقعيت بكنند و احكام و قوانينى به ميل خود وضع كنند. ضمن این که صوفيان براى اين همه مقامات و اختيارات بى حد و حصر كه براى اقطاب قائلند هيچ گونه دليل قابل اعتمادى ندارند.

دقت در شناسائى صفات خدا

چرا شناسائى صفات خدا نیازمند دقت و احتیاط است؟

نخستین شرط شناسایى صفات خداوند نفى تمام صفات مخلوقات از آن ذات مقدّس و تشبیه نکردن او به هیچ یک از موجودات عالم است. صفات خدا به دو دسته «صفات ثبوتیه» (آنچه خداوند آنها را داراست) و «صفات سلبیه» (آنچه خداوند از آنها منزّه است) تقسیم می شود. در واقع هر کمالى تصوّر شود خداوند دارد و هر نقصى تصوّر شود خداوند از آن بریست؛ پس صفات ثبوتى و سلبى خداوند نامحدود است. امّا پی بردن به حقیقت ذات خداوند به این مى ماند که بخواهیم اقیانوس بیکرانى را در ظرف کوچکى جاى دهیم.

از مریدی تا مراد شدن، در مسلک تصوف

در مسلک صوفیه یک مرید پس از طی چه مراحلی می توانست برای خود مریدانی داشته باشد؟

در مسلک تصوف مريد در دست شيخ همانند جسد در دست مرده شوى است و میزان اطاعت مرید در بدو ورود با دستوراتی گاه سخت و تحقیر آمیز شروع می شود. مثل: شستن توالت عمومی، فرستادن شاگردان توانگر به گدایی و وادار ساختن آنها به تمرينات متعدد مرتاضانه مثل: گرسنگى، تلاوت قرآن در وضع زجر دهنده و به چله نشستن و هنگامى كه شيخ مى ديد كه ديگر چيزى براى آموختن به مريد خود ندارد به او اجازه مى داد كه برود و گِرد خويش مريدانى فراهم آورد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فى الحُسَينِ شِعْراً فَبَکى وَ اَبکْى بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّةً وَ غَفَرَ لَهُ.

هيچ کس نيست که درباره حسين عليه السّلام شعرى بسرايد و بگريد و با آن بگرياند مگر آن که خداوند، بهشت را بر او واجب مى کند و او را مى آمرزد.

رجال شيخ طوسى ، ص 289