عصر كنوني، عصر پایان «استعمار»!!

با وجود سازمان های جهانی و بین المللی آیا هنوز چیزی به عنوان «استعمار» وجود دارد؟

با تمام هیاهوئی که سازمان های جهانی در رابطه با پایان گرفتن دوران استعمار و آزاد شدن مستعمرات به راه انداخته اند، هنوز ردّ پای استعمار در سراسر جهان دیده می شود که روشنگر حضور افکار استعماری در فرهنگ، اقتصاد، مسائل نظامی و اجتماعی در سرتاسر دنیاست، گوئی نه پایان، که آغازِ کار است؛ اما نکته مهمی که غفلت از آن موجب پشیمانی است، تنوع فوق العاده و روز افزون چهره های استعماری است، به گونه ای که هر روز در لباسی ظاهر می شوند.

«مغول ها» و جنایات آنها

«مغول ها» چه قومی بودند و چه جنایاتی انجام دادند؟

«مغول ها» شاخه ای از ترکان آسیای مرکزی هستند که از طوایف مختلفی شکل گرفته بودند. پيشگويى امام على(ع) درباره مغول در خطبه 128 نهج البلاغه آمده است. آنان در زمان «سلطان محمد خوارزمشاه» و با سوء تدبیر او به ایران حمله کرده و به کشتن مردان و غارت اموال پرداختند. اما مسلمانان در بلاد عرب مقاومت سختی از خود نشان دادند لکن سرانجام بغداد را هم فتح کردند. آنان به تدریج تحت تأثير فرهنگ اسلام مسلمان شدند.

معنای تناسخ

تناسخ به چه معناست؟

تناسخ که زادگاه آن، ادیان باستانى«هند» و «چین» بوده، مذهب کسانى است که معتقدند روح پس از جدائى از بدن به بدن حیوان یا انسان دیگرى مى رود تا خود را تکمیل نموده، , شایسته زندگى در میان ارواح عالى در عالم قدس گردد. هیچیک از فرق اسلامى به تناسخ معتقد نیستند، جز دسته کوچکى به نام«تناسخیّه» که امروزه تنها نامى از آنها باقى مانده؛ چراکه این عقیده با متون آیات قرآن مجید ابداً سازگار نیست.

نظریه تناسخ، زاییده جهل و نادانى

آیا نظریه تناسخ ارواح، پشتوانه علمی دارد یا زاییده جهل و نادانی است؟

عقیده تناسخ مانند بسیارى از خرافات دیگر، مولود جهل و ناتوانى انسان از تفسیر پدیده هاى طبیعى یا اجتماعى است. در گذشته، مردم، افراد ناقص الخلقه، فقیر و شکست خورده را دیده بودند؛ ولی از علل آن آگاه نبودند، لذا فوراً به سراغ «تناسخ ارواح» رفته، و مى گفتند: این افراد، در گذشته نیز به این جهان آمده اند و در زندگى سابق خود مرتکب خلافکاری هایى شده اند که براى جبران آنها باید این رنج ها را ببینند تا پاک شوند، و این عین عدالت است. در حالی که با پیشرفت علوم آن فرضیّه هاى خرافى باطل شده است.

اسلام و تعیین نکردن حد و مرز براي «علم»

آيا اسلام براي «علم» حد و مرزي تعیین کرده است؟

اسلام حدّ و مرزی براى «علم» قرار نداده است. نه حد زمانى؛ زيرا فرمودند: «زگهواره تا گور دانش بجوى» و نه مكانى چون فرمودند: «علم بياموز گرچه در چين باشد»، نه از نظر مقدار تلاش؛ زیرا فرمودند: «اگر ارزش علم را می دانستند به طلبش می رفتند گرچه به ريختن خون و ... باشد» و نه از نظر استاد چون فرمودند: «دانش، گمشده مؤمن است هر جا بيابد، مى گيرد» و نه از نظر چگونگى علم آموزى.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

مَنْ کانَ يَوْمُ عاشورا يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ يَوْمَ القيامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ

هر کس که عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى دهد.

بحارالانوار، ج 44، ص 284