پاسخ اجمالی:
اسلام حدّ و مرزی براى «علم» قرار نداده است. نه حد زمانى؛ زيرا فرمودند: «زگهواره تا گور دانش بجوى» و نه مكانى چون فرمودند: «علم بياموز گرچه در چين باشد»، نه از نظر مقدار تلاش؛ زیرا فرمودند: «اگر ارزش علم را می دانستند به طلبش می رفتند گرچه به ريختن خون و ... باشد» و نه از نظر استاد چون فرمودند: «دانش، گمشده مؤمن است هر جا بيابد، مى گيرد» و نه از نظر چگونگى علم آموزى.
پاسخ تفصیلی:
اسلام حدّ و مرزى براى علم قرار نداده است نه حد زمانى و نه مكانى، نه از نظر مقدار تلاش و كوشش و نه از نظر استاد و نه از نظر شكل و چگونگى علم آموزى.
اما حد زمانى ندارد؛ زيرا فرمودند: «اُطْلُبُ العِلمَ مِنَ المَهْدِ اِلَى اللَّحْدِ»؛ (زگهواره تا گور دانش بجوى).
در مورد عدم حدّ مكانى فرمودند: «اُطْلُبُ العِلمَ و لَو بِالصِينِ»؛ (علم بياموز گرچه در چين باشد). گويا در آن زمان آخرين نقطه شناخته شده در دنيا چين بوده است.
در مورد عدم وجود مرز براى مقدار تلاش فرمودند: «لَو يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِى طَلَبِ العِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَو بِسَفكِ المُهَجِ وَ خَوضِ اللُّجَجِ»(1)؛ (اگر مردم مى دانستند ارزشى را كه در يادگيرى دانش است، هر آينه آن را طلب مى كردند گرچه به ريختن خون دل و فرو رفتن در درياها باشد). يعنى علم آن قدر ارزش دارد كه اگر احتمال كشته شدن يا فرو رفتن در دريا هم باشد اين مقدار تلاش براي آن رواست و اين حديث كنايه از تحمل نهايت مشقت است؛ چراکه در آن زمان رفتن به اعماق دريا بسيار مشكل بوده است.
در مورد عدم محدوديت از لحاظ استاد فرمودند: «اَلحِكْمَةُ ضَالَّةُ المُؤمِنِ اَخَذَهَا حَيثُ وَجَدَهَا»؛ (دانش، گمشده مؤمن است هر جا بيابد، [آن را] مى گيرد). انسان گمشدۀ باارزش خود را گرچه در دهان شير باشد مى گيرد. البته جاى تذكر است كه در روايات سفارش شده که دقت كنيد از چه كسى علم مى آموزيد؟ اين گونه روايات در موردى است كه همان علمى كه در نزد فرد غيرصالح است، نزد صالح هم هست كه در صورت تخيير بايد فرد صالح انتخاب شود؛ زيرا علم غذاى روح است و اگر از غير صالح گرفته شود ممكن است غذائى مسموم در ضمن غذاهاى مطلوب به خورد انسان بدهد. از اين رو اگر مملكت ما مخيّر شد كه از افراد و اساتيد مؤمن در داخل كشور استفاده كند يا از افراد ملحد و كافر غربي، بايد از رفتن دانشجويان به خارج ممانعت كرد. ولى اگر علمى است كه در نزد اساتيد ما نيست، يا به نحو مطلوب در نزد اینها نيست، آن وقت ناچاريم دانشجو به خارج بفرستيم و اين همان است كه مى فرمايد: «مؤمن دانش را مى گيرد هرجا بيابد، گرچه از دهان كفّار در بلاد كفر [باشد]!».
اما عدم وجود مرز از نظر شكل و محتوى و كيفيت علم آموزى در آيات و روايات تعبيرات مختلفى است كه از هر چيز علم آموزيد، از شهرهاى نابوده شدۀ گذشتگان و اقوام منحرف گذشته، از آثار گذشتگان و از سير و سفر در زمين و تجربه شخصى افراد و... كسب دانش كنيد.
اين مكتب چه مكتبى است كه اين قدر براى علم ارزش قائل است! مكتبى كه وقتى سر بلند كرد در تمام مكه كه مركز جزيرة العرب و پايگاه مهم فرهنگ آن زمان بود تنها 17 نفر باسواد بودند.(2) برخاستن اين آئين و چنين نظامى از چنين سرزمينى با چنين افرادى بجز معجزه چيزى نيست!
بد نيست در اينجا حديثى نيز درباره ارزش و فضيلت علم نقل شود. امام صادق(عليه السلام) فرمودند: پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «مَنْ سَلَكَ طَرِيقاً يَطْلُبُ فِيهِ عِلْماً سَلَكَ اللَّهُ بِهِ طَرِيقاً إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ وَ إِنَّهُ لَيَسْتَغْفِرُ لِطَالِبِ الْعِلْمِ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ حَتَّى الْحُوتِ فِي الْبَحْرِ وَ فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ وَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَكِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِر»(3)؛ (كسى كه براي كسب علم راهى برود خداوند راهى از آن راه به بهشت باز مى كند و ملائكه بال هاى خود را براى خشنودى طالب علم باز مى كنند و براى طالب علم هر كس در آسمان و در زمين است حتى ماهى دريا استغفار مى كند و فضل و ارزش عالم بر عابد مثل فضيلت ماه شب چهارده بر ديگر ستارگان است و علماء، وارث انبياء هستند و همانا انبیاء دينار و درهمى به ارث نمى گذارند؛ ولكن علم را به ارث مى گذارند، پس هر كس از آن برگيرد، حظ و بهره بسيارى برگرفته است).
اين گونه روايات در مورد فضيلت علم و اهتمام به علم اندوزى بسيار است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.