هدف از خواب طولانی «اصحاب کهف»
هدف خداوند از طولاني كردن خواب «اصحاب کهف» چه بوده است؟
درباره علت طولاني شدن خواب «اصحاب كهف» سه هدف بیان شده است: 1. شناخت علم و قدرت خداوند. 2. شناخت معاد و رفع شبهات مربوط به آن. 3. درک نصرت و یاری خداوند.
درباره علت طولاني شدن خواب «اصحاب كهف» سه هدف بیان شده است: 1. شناخت علم و قدرت خداوند. 2. شناخت معاد و رفع شبهات مربوط به آن. 3. درک نصرت و یاری خداوند.
دانشمندان جهان توانستهاند در آزمايشگاهها طول عمر بعضى از موجودات زنده را به چند برابر افزايش دهند. خواب اصحاب كهف نيز جنبه استثنائى داشته است و آنها به اراده خدا در خواب طولانى فرو رفتند و چنان به نظر مىرسيد كه گويا بيدارند و اگر كسي آنها را مشاهده مىكرد از وحشت فرار مىكرد و ترس سراسر وجودش را فرا مىگرفت. خواب آنها شبيه يك مرده با چشم گشوده! بوده و عوامل مرموزى آنها را به سوى راست و چپ برمىگرداند تا به ارگانيزم بدن آنها صدمهاي وارد نشود.
داستان «اصحاب كهف» واقعيت تاريخى است که تردیدهای رستاخيز را پاسخ می دهد. سوره «كهف» سرگذشت جوانان با ايمانی است كه برای رهایی از بت پرستی، از شهر خود خارج شده و در پناه غاری، به خوابی عجيب و طولانى فرو رفتند. بیداری آنان درس بزرگى است برای کسانی که در امر رستاخيز شك و ترديد دارند، كه اگر زندگى پس از خوابى چندصد ساله امكان پذير باشد، زنده شدن مردگان نيز چندان بعيد به نظر نمى رسد. در واقع داستان اصحاب کهف راه ديگرى است كه قرآن براى رفع استبعاد از موضوع رستاخیز انتخاب کرده است.
خواب طولانى «اصحاب كهف»، تردیدهایی را ایجاد کرده است؛ مثلا آیا ممكن است انسان برای مدت طولانی در خواب بدون آب و غذا زنده بماند؟ یا اینکه آیا يكنواختی بدن براى مدت طولانى، به ارگانيزم آن صدمه نمی زند؟ و ... در پاسخ می توان گفت: طول عمر موجودات ثابت نبوده و رابطه عمیقی با شرایط زندگی آنان دارد. از سویی نیاز به غذا در حال خواب بسیار ناچیز است؛ زیرا فعاليتهاى حياتى جانداران نزديك به صفر مى رسد و از سوی دیگر، قرآن می فرماید: «ما آنها را به راست و چپ بر مى گردانيديم»، که نشان مى دهد آنها در حال يكنواختى كامل نبودند.
قال الصّادق عليه السّلام :
اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.
بحارالانوار، ج 98، ص 8