دلیل درخواست کاغذ و قلم توسط رسول خدا(ص) در آخر عمرشان؟

چرا پیامبراکرم(ص) در آخر عمر از حضرت علی(ع) کاغذ و قلم درخواست نمود؟

شیعیان اعتقاد دارند که وصیت نانوشته مانده پیامبر اکرم(ص) در حادثه «یوم الخمیس»، تصریح ایشان به مساله ولایت و خلافت امام علی(ع) است. زیرا اولا: خود خلیفه دوم که مانع نوشته شدن آن وصیت نامه بود، در مواردی به این حقیقت اعتراف کرده است. ثانیا: تمهید پیامبر در گسیل داشتن اصحاب به همراهی با سپاه اسامه نشانگر نگرانی ایشان از ثبت مکتوب این جانشینی و مخالفت آن اصحاب با این امر بود. ثالثا: تعبیر آن حضرت مبنی بر گمراه نشدن امت بعد از ایشان در صورت نگاشتن آن وصیت، شباهت بسیار زیادی به تعبیر حدیث ثقلین در گمراه نشدن امت با تمسک به ثقلین است.

حدیث دوات و قلم، مخالف با مساله عدالت صحابه

آیا کسى که با فرمان الزام آور پیامبر(ص) مخالفت کند مى تواند عادل باشد؟

چون بیمارى پیامبر(ص) شدت یافت، فرمود: کاغذى بیاورید تا چیزى برایتان بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید. برخى از حاضران مانع اجراى این دستور شدند. بخارى در چند جا از صحیح خود آن را نقل کرده، از جمله از ابن عباس نقل مى کند: چون بیمارى پیامبر(ص) شدت یافت، فرمود: «کاغذى بیاورید تا چیزى برایتان بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید». عمر گفت: بیمارى بر پیامبر(ص) چیره گشته، کتاب خدا نزد ماست و براى ما بس است. اختلاف و گفتگو زیاد شد. حضرت فرمود: «از پیش من برخیزید، سزاوار نیست نزد من نزاع کنید.

دلالت حدیث دوات و قلم بر خلافت بلا فصل

آیا می توان با حدیث دوات و قلم خلافت بلا فصل علی(ع) را اثبات نمود؟

شواهد و قرائن بسیاری دلالت دارد بر اینکه آنچه پیامبر(ص) می خواست در آخرین لحظات عمر شریف خود به نگارش در آورد مطلبی دربارۀ خلافت و جانشینی بعد از خود بوده است و روایت ابن عباس از قول عمر شاهدی است بر این ادعا؛ « ابن عباس می گوید عمر به من گفت: رسول خدا(ص) خواست علی(ع) را در هنگام بیماریش به خلافت بر گزیند ولی من مانع شدم. چه می شود کرد، خدا چنین نمی خواست، آیا هرچه را رسول خدا اراده نمود انجام شد...».

اعتراف عمر به مخالفتش با آوردن دوات و قلم و انتصاب علي(ع)

عمر بن خطاب چگونه به مخالفتش با آوردن دوات و قلم براي انتصاب علي(ع) اعتراف كرده است؟

عمر بن خطاب در مناظره با ابن عباس به این جریان اعتراف کرده و گفته: «... اى عبدالله! آیا در نفس علىّ چیزى از امر خلافت است؟ گفتم: آرى. گفت: آیا او گمان مى کند که رسول خدا(ص) بر او نصّ کرده است؟ گفتم: آرى، و زیادتر از آن بگویم، از پدرم راجع به آنچه که على(ع) ادّعا مى کند سؤال کردم، فرمود: راست مى گوید... آن گاه عمر گفت: پیامبر(ص) در مرضش اراده کرد تا تصریح به نام على کند من از آن جلوگیرى کردم...».

شبهه تناقض حدیث دوات و قلم با حدیث غدیر

آیا این ادعا که «حدیث دوات و قلم با حدیث غدیر تناقض دارد» قابل پذیرش است؟

اولاً: حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) مثل سقیفه نشان داد تنها تصریح لفظی برای تسلیم مسلمانان در برابر اوامر آن حضرت کافی نبود. ثانیاً: نوشتن یک مطلب برای تأکید، دلالت ندارد که نویسندۀ آن مطلب قبلاً به طور شفاهی آن را متذکر نشده باشد. ثالثاً: حجة الوداع فرصتی استثنایی برای پیامبر(ص) بود که از آن برای معرفی جانشین خویش استفاده کنند و بهانه بدست کسانی که شاید نوشتار آن حضرت را هرگز نبینند، ندهند. مضافاً بر اینکه ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین(ع) توسط پیامبر(ص) در غدیر خم دستور صریح خداوند متعال بود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي بن موسي الرضا عليه السلام :

کان ابي اذا دخل شهر المحرم لايري ضاحکا و کانت الکابة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة ايام فاذا کان يوم العاشر کان ذلک اليوم يوم مصيبته و حزنه و بکائه و يقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام

بحارالانوار، ج 44، ص 284