پاسخ اجمالی:
مرحوم مقدس اردبيلی در سال قحطی، خوراك خود را ميان خانواده خود و فقرا تقسيم می كرد. اين كار باعث اعتراض خانواده اش شد. وی از خانه كناره گرفت و سه روز در مسجد كوفه اعتكاف كرد. در اين هنگام مردی ناشناس مقداری گندم خوب و آرد خوب به در خانه مقدس اردبيلي برد و گفت: اين را آقا فرستاده است. پس از بازگشت آقا، زوجه اش گفت: اين گندمى كه فرستاده بوديد بسيار خوب بود! مقدس اردبيلی هم گفت: من اين بار را نفرستاده ام. در اين جا بود كه مقدس اردبيلی شكر خدا را به خاطر اين هديه الهى به جا آورد.
پاسخ تفصیلی:
سيّد نعمت الله جزايرى، دانشمند جليل القدر، شاگرد مرحوم مقدّس اردبيلى، مى گويد: در سال قحطى، استادم آنچه خوراكى از گندم و غيره داشت با فقرا تقسيم مى كرد و از براى خانواده خود نيز يك سهم مانند هر يك از فقرا باقى مى گذاشت تا اين كه در يكى از روزها زوجه اش آشفته شد و بر اين كار استاد اعتراض كرد كه شما رعايت بچّه هاى خود را نمى كنيد و هر چه داريد با فقرا تقسيم مى كنيد!
استاد براى اين اعتراض از منزل كناره گرفت و در مسجد كوفه اعتكاف (سه شبانه روز در مسجد جامع به عبادت گذران) كرد. روز دوم اعتكاف، مردى درب منزل او آمد و چند بار گندم و آرد خيلى خوب براى ايشان آورد و گفت: آقا فرستاده. پس از بازگشت آقا، زوجه اش گفت: اين گندمى كه فرستاده بوديد بسيار خوب بود! آقا گفت: من چنين مرد عربى را هيچ نديده ام و اطّلاعى از او ندارم و نه من گندم فرستاده ام! [آن گاه] شكر خدا را به خاطر اين هديه الهى به جا آورد.(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.