پاسخ اجمالی:
در آيات «قرآن» بحث هاى زيادي درباره نامه اعمال و پرونده كارهاى آدمى شده و با تعبيرات گوناگوني چون «كتاب»، «زُبر»، «زبور» و «طائر» نام برده شده است و در بعضي تنها سخن از «نويسندگان نامه اعمال» است و از آنها تعبير به «رقيب» و «عتيد» يا «رسولان پروردگار» و ... شده كه هر كدام پيامى مخصوص به خودشان دارند. نامه هاي اعمال طوري است كه جزئيات اعمال انسان ها و كارهاى نيك و بد، اعم از بزرگ و كوچك در آن منعكس است. نامه اعمال طوري گشوده است كه مايه رسوايى صاحبش و يا عزت و آبروى او نزد خلايق مي شود و آن قدر روشن است كه نيازى به حسابگر ندارد.
پاسخ تفصیلی:
در آيات قرآن مجيد، بحث هاى گسترده اى درباره «نامه اعمال»؛ (پرونده كارهاى آدمى) ديده مى شود كه از آن با تعبيرات گوناگون و متنوعى ياد شده است:
1. در بسيارى از اين آيات، تعبير به «كتاب» كه مفهوم وسيعى دارد ـ هم نامه را شامل مى شود و هم كتاب را - شده است.
2. و در بعضى ديگر تعبير به «زُبُر» آمده كه آن هم جمع «زبور»، مفهومى نزديك به كتاب دارد.
3. در بعضى نيز سخن از «طائر» به ميان آمده كه به معناى پرنده است، پرندگانى كه عرب، به آنها فال نيك مى زد و سرنوشت خود را به آنها مربوط مى دانست، قرآن با اين تعبيرِ خود مى گويد: پرنده نيكبختى و بدبختى شما همين نامه اعمال شماست!
4. در بعضى تنها سخن از «نويسندگان نامه اعمال» است و از آنها تعبير به «رقيب» و «عتيد» يا «رسولان پروردگار» يا «كراماً» يا «متلقيان» شده است كه هر كدام پيامى مخصوص به خود دارد (دقت كنيد).
خداوند در سوره «کهف»، آیه 49 مى فرمايد: (روز قيامت، كتاب [اعمال انسان ها در دادگاه عدل الهى] گذارده مى شود و گنهكاران را مى بينى كه از آنچه در آن است، سخت در وحشتند و مى گويند: اى واى بر ما! اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى نيست؛ مگر آنكه آن را احصاء كرده است؟!)؛ «وَ وُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتابِ لَا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لَا كَبِيرَةً اِلَّا اَحْصَاهَا». در اينكه آيا اين كتاب، نامه اعمال عمومى انسان هاست؟ یا نامه اعمال هر امّت؟ و يا نامه اعمال خصوصى هر انسان؟ (زيرا وجود اين سه قسم نامه اعمال از آيات «قرآن» به خوبى استفاده مى شود) هر سه احتمال در تفسير آيه ممكن است، هرچند ذكر كلمه «كتاب» به صورت مفرد مى تواند اشاره به همان نامه عمومى تمام انسان ها باشد.
ضمناً از اين آيه به خوبى استفاده مى شود، چنان جزئيات اعمال انسان ها و كارهاى نيك و بد، اعم از بزرگ و كوچك در اين نامه عمل، منعكس است كه حتّى صاحبان آن از ديدنش به وحشت مى افتند و سبب وحشت آنها از يكسو حضور در دادگاه عدل الهى (به خاطر اين اعمال) است و از سوى ديگر به خاطر اينكه بسيارى از اين اعمال را فراموش كرده بودند و يا اصولا اهميتى براى آن قائل نبودند؛ ولى اكنون همه را در مقابل خود مى بينند و از سوى سوّم رسوائى بزرگ نزد خلايق!
توجه داشته باشيد «لَا يُغَادِرُ» از ماده «غَدْر» به معناى ترك كردن است. بنابراين مفهوم جمله اين است كه چيزى را فروگذار نمى كند و اينكه پيمان شكنى را «غدر» مى گويند به خاطر ترك وفاى به آن است.
هم چنين در سوره «زخرف»، آيه 80، سخن از نوشتن و كتابت رسولان پروردگار است، مى فرمايد: (آنها گمان مى كنند ما اسرار نهانى و سخنان در گوشى آنها را نمى شنويم، آرى مى شنويم و رسولان ما نزد آنان حاضرند و همه را مى نويسند)؛ «اَمْ يَحْسَبُونَ اَنّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْوَاهُمْ بَلَى وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ». روشن است كه تضادى ميان اين آيه و آيه نخست كه مى گفت: ما اعمال آنها را مى نويسيم، وجود ندارد؛ زيرا كار رسولان و فرشتگانِ خدا در حقيقت كار خداست؛ چون به فرمان او انجام مى گيرد.
اين احتمال نيز وجود دارد كه نامه اعمال عمومى انسان ها «امام مبين» با قدرت خدا مستقيماً نوشته مى شود و نامه خصوصى هر فرد كه در اين آيه مطرح است به دست فرشتگان خدا. تعبير به «رسل» جمع «رسول» كه منظور از آن در اينجا فرشتگان خداست، مفهومش اين نيست كه نزد هر يك از انسان ها چندين فرشته مأمور ثبت اعمال است؛ بلكه ممكن است نزد هر كدام يك يا دو فرشته حاضر باشند كه نسبت به مجموع انسان ها صورت جمع به خود مى گيرد.
«زمخشرى» در «كشّاف» مى گويد: «منظور از «سرّ» در آيه فوق، حديث نفس است كه انسان در باطن با خود دارد و يا با ديگرى در يك مكان خالى سخن مى گويد، اما نجوى، سخنى است كه ميان جمع به صورت در گوشى بگويد».(1)
هم چنين در سوره «جاثيه»، آيات 28 و 29 باز مسئله ثبت اعمال به خدا نسبت داده شده و اضافه بر اين نشان مى دهد كه نامه اعمال در آن روز به زبان مى آيد و سخن مى گويد! آيه مى فرمايد: (در آن روز هر امتى را مى بينى كه از شدت وحشت به زانو در آمده است، هر امتى به سوى كتاب و نامه اعمالش فرا خوانده مى شود [و به آنها مى گويند] امروز جزاى آنچه را انجام مى داديد به شما مى دهند * [سپس مى افزايد:] اين نوشته ماست كه به حقّ با شما سخن مى گويد، [آرى] آنچه را انجام مى داديد ما مى نوشتيم!)؛ «وَ تَرَى كُلَّ اُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ اُمَّةٍ تُدْعَى اِلَى كِتَابِهَا اَلْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * هَذَا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ اِنّا كُنّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ».
اين آيه به روشنى سخن از نامه اعمال امتها مى گويد كه يكى از اقسام سه گانه نامه اعمال است و تعدد اين نامه ها در حقيقت تأكيدى است بر ثبت و ضبط تمام اعمال آدمى و فراموش نشدن كوچكترين اعمال او.
همچنین در سوره «اسراء»، آیات 13 و 14 به تعبير ديگرى درباره نامه اعمال برخورد مى كنيم و آن تعبير به «طائر»؛ (پرنده) است، مى فرمايد: (طائر هر انسانى را بر گردنش قرار داده ايم و روز قيامت كتابى براى او بيرون مى آوريم كه آن را در برابر خود گشوده مى بيند * [سپس مى افزايد: به او مى گوييم] كتابت را بخوان كافى است كه امروز خود حسابگر خويش باشى!)؛ «وَ كُلَّ اِنْسَانٍ اَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فى عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَاباً يَلْقَاهُ مَنْشُوراً * اِقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً».
«طائر» در اصل به معناى پرنده است و در اينجا به گفته بسيارى از مفسّران به معناى عمل يا نامه اعمال است و اين به خاطر آن است كه رسم عرب بر اين بود كه به وسيله پرندگان فال نيك و بد مى زدند. بعضى از پرندگان را نشانه نيك بختى و سعادت مى شمردند و اگر به هنگام خروج از منزل يا از شهر در برابرشان نمايان مى گشت، دليل بر پيروزى و موفقيت مى دانستند و به عكس بعضى از پرندگان را شوم و دليل بر شوربختى و شكست مى پنداشتند و به اين ترتيب «طائر» در معناى نيك بختى و بدبختى استعمال مى شد لذا بعضى از مفسّران تصريح كرده اند كه معادل كلمه طائر در فارسى، همان بخت است(2) و از آنجا كه «قرآن»، عامل اصلي خوشبختي و بدبختي را اعمال انسان مي شمرد اين واژه را در مورد نامه اعمال به كار برده است، يعنى «قرآن» از يك مفهوم خرافى و پندارى، يك واقعيت عينى ساخته و مردم را به سوى او فرا خوانده است.
البتّه با توجّه به جمله: «وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَاباً يَلْقَاهُ مَنْشُوراً»؛ (روز قيامت كتابى براى او بيرون مى آوريم كه آن را در برابر خود گشوده مى بيند) مى توان گفت كه تفسير «طائر» به «عمل» مناسب تر از «نامه اعمال» است؛ چراكه نامه عمل، جداگانه ذكر شده است، از طرفى بودن اعمال در گردن انسان به معناى اين است كه هرگز از او جدا نمى شود، اگر خوب باشد مايه زينت و آبروى اوست و اگر بد باشد همچون غُل و زنجير او را آزار مى دهد.
دو نكته ديگر در اين آيه نيز قابل توجّه است: نخست، گشوده بودن نامه اعمال در قيامت كه همگان از آن آگاه مى شوند و مايه رسوايى صاحبش و يا عزت و آبروى او نزد خلايق است، ديگر اينكه نوشته هاى نامه عمل آن قدر روشن است كه نيازى به حسابگر نيست، كافى است انسان خود حساب خويش را برسد!، همچون رنگ پريده و وا رفته و حالت پژمردگى و افسردگى بيمار كه نشانه حال زار اوست و به عكس، طراوت و شادابى چهره او دليل بر بهبودى حال او مى باشد و به اين ترتيب خود او مى تواند از حال خويش مطلّع گردد و نياز به گواهى ديگرى ندارد.
بار دیگر در سوره «قمر»، آیات 52 و 53 به تعبير تازه اى در مورد اعمال برخورد مى كنيم و آن، واژه «زُبُر» جمع زبور به معناى كتاب است، مى فرمايد: (تمامى اعمالى را كه آنها انجام مى دادند در كتاب ها [نامه عمل آنها] ثبت است * و هر كارِ كوچك و بزرگى نوشته مى شود)؛ «وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ * وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ».
گرچه اين آيات اشاره به وضع اقوام پيشين است كه اعمالى همانند كفّار عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله) داشتند؛ ولى بديهى است وقتى مى گويد: اعمال آنها ثبت و ضبط شده، مفهومش اين است كه اعمال همه شما نيز چنين است.
«زُبُر» در اصل از زُبْرَة (بر وزن سفره) به معناى قطعه عظيم آهن، گرفته شده سپس اين واژه بر خطوط درشت و عظيم كه بر صفحات بزرگى نگاشته مى شود اطلاق گرديده و لذا راغب در «مفردات» مى گويد: «كُلُّ كِتاب غَليظَ الْكِتابَةِ يُقالُ لَهُ زَبُورٌ»: (هر نامه اى كه با خطوط درشت و زبر نوشته شده، به آن زبور گفته مى شود) و از اين تعبير استفاده مى شود كه «زبور» هر كتابى نيست؛ بلكه عظمت خطوط و استحكام آنها نيز در آن شرط است و انتخاب اين تعبير براى نامه اعمال، انتخابى است پر معنا و بيانگر استحكام و صراحت نامه اعمال می باشد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.