پاسخ اجمالی:
سوره «یس» از مهمترين، پربارترين و پرمعناترين سوره های «قرآن» است و در روایات در مورد این سوره می خوانیم که: «هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یاسین است»، «اگر مى خواهى شب محفوظ بمانى سوره ياسين را بخوان، و اگر مى خواهى روز در امان باشى ياسين بخوان كه تو را از خطرات حفظ مى كند». دلیل این همه اهمیت شاید به این خاطر باشد که در این سوره از همه چیز بحث شده است: از مبدأ و معاد، نبوّت و پيامبرشناسى، مسائل اخلاقى، احكام و ديگر مسائل.
پاسخ تفصیلی:
سوره «ياسين» از مهمترين، پربارترين و پرمعناترين سوره هاى «قرآن مجيد» است، لذا در روايتى از حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «اِنَّ لِكُلِّ شَىْءٍ قَلْباً وَ قَلْبُ الْقُرآنِ يس»(1)؛ (هر چيزى قلبى دارد و قلب قرآن سوره ياسين است). مى دانيم كه اگر قلب از حركت بايستد انسان سكته مى كند و پس از چند دقيقه مى ميرد، امّا با مردن بقيّه اعضا، انسان قادر بر ادامه حيات هست و مى تواند زنده باشد. بدن انسان از سيصد ميليون ميليارد واحد ارزنده تشكيل شده كه اسم آن واحدها سلول يا بافت است. اگر بدن انسان را به قصرى تشبيه كنيم، آن قصر از سيصد ميليون ميليارد آجر تشكيل شده است. كار قلب اين است كه در هر دقيقه دو مرتبه تمام اين سلولها را آبيارى و برايشان غذا ببرد و به آنها اكسيژن برساند! راستى خداوند چه قدرتى به قلب داده كه در ظرف مدّت بسيار كوتاهى اين سه كار مهم و حياتى را انجام مى دهد؟! رگها كه وسيله انتقال اين مادّه مهمّ حياتى هستند و دستگاه هاى مرتبط با آن چگونه طرّاحى شده اند كه خون را در اين مدّت كوتاه به مقصد مى رسانند؟ از عجايب اينكه وقتى خون به استخوان مى رسد تبديل به استخوان مى شود، و هنگامى كه به گوشت مى رسد، مبدّل به گوشت مى شود و زمانى كه به مو مى رسد به جنس مو درمى آيد و وقتى كه به اشك چشم مى رسد همچون اشك چشم صاف و زلال و شفّاف مى شود! مى بايست در اين عجايب خلقت و چگونگى آفرينش بينديشيم، كه هرچه پيرامون آن بيشتر فكر كنيم، ايمانمان به عظمت پروردگار بيشتر و در برابرش خاضع تر مى شويم.
در روايت ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «اگر مى خواهى شب محفوظ بمانى سوره ياسين را بخوان، و اگر مى خواهى روز در امان باشى ياسين بخوان كه تو را از خطرات حفظ مى كند».(2) البتّه روايت مذكور حديثى مفصّل و طولانى است و فضايل فراوانى براى تلاوت سوره «ياسين» ذكر كرده كه به همين مقدار قناعت مى كنيم.
سؤال: چرا تلاوت سوره «ياسين» اين قدر اهميّت دارد؟
جواب: چون در اين سوره مباركه، راجع به همه چيز بحث شده است؛ بحث از مبدأ و معاد، بحث از نبوّت و پيامبرشناسى، بحث پيرامون مسائل اخلاقى، احكام و ديگر مسائل؛ به همين دليل اهميّت فراوانى دارد. به عنوان نمونه به آيات 33 الی 35 اين سوره مباركه توجّه فرماييد: «وَ آيَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَ أَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبّاً فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ * وَ جَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَّخِيلٍ وَ َأَعْنَابٍ وَ فَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ * لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ مَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ»؛ (و زمين مرده براى آنها نشانه اى [از عظمت خدا] است، كه ما آن را زنده كرديم و دانه [هاى غذايى] از آن خارج ساختيم كه از آن مى خورند؛ و در آن باغ هايى از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمه هايى از آن جارى ساختيم، تا از ميوه آن بخورند؛ در حالى كه با دست خود آن را به عمل نياورده اند. آيا شكر [خدا را] بجا نمى آورند؟!).
آيا آفرينش اين ميوه هاى متنوّع از نظر رنگ، طعم، عطر، اندازه و ديگر موادّ غذايى مختلف و داروهاى گياهى متفاوت و درختان فراوان، از آب و خاك و هواى واحد، نشانه وجود خالقى بزرگ نيست؟ در آيه 36 همين سوره مباركه مى خوانيم: «سُبْحَانَ الَّذِى خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لَا يَعْلَمُونَ»؛ (منزّه است كسى كه تمام زوجها را آفريد، از آنچه زمين مى روياند، و از خودشان، و از آنچه نمى دانند).
اين آيه شريفه از معجزات علمى «قرآن» است؛ چون علم و دانش بشرى ثابت كرده كه قانون زوجيّت بر تمام اشياء حاكم است. در منظومه شمسى دو نيروى دافعه (گريز از مركز) و جاذبه وجود دارد و همين دو نيرو سبب شده كه كرات موجود در آن همواره در مسير خود حركت كنند. در تمام سيم كشى ها اعم از ساختمان و هر جاى ديگر بايد دو سيم باشد، يك سيم مثبت و يك سيم منفى. در درون بدن انسان نيروى مولّدِ حركت، به نام اعصاب سمپاتيك و نيروى بازدارنده به نام پاراسمپاتيك وجود دارد، كه اوّلى براى زمان كار و فعاليّت و دومى به هنگام خواب و استراحت به كار مى آيند. امروزه كه دلِ اتم را شكافته اند حكومت قانون زوجيّت را در درون اتم نيز مشاهده كرده اند؛ چرا كه در دل هر اتمى يك الكترون و يك پروتون وجود دارد كه يكى مثبت و ديگرى منفى است. خلاصه اينكه خداوند همه چيز را زوج آفريده، چه آنچه را مى دانيد و چه آنچه را نمى دانيد و اكنون در سايه علم و دانش پرده از روى برخى از آنها برداشته شده، البته هنوز علم و دانش بشرى نتوانسته پرده از روى بسيارى از اين اسرار خلقت بردارد.
در آيه 78 به بعد در مورد معاد سخن مى گويد و به آن مرد عرب اشاره مى كند كه استخوان پوسيده اى را در دست گرفت و خدمت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) رسيد و در مقابل چشمان حضرت، استخوان آن را پودر كرد و بر روى زمين ريخت. سپس از آن حضرت پرسيد: چه كسى اين استخوانها را زنده مى كند در حالى كه پوسيده است؟ خداوند در جوابش پاسخ محكمى به اين شرح داد: «قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِى أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ»؛ (بگو: همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آن را آفريد! و او نسبت به هر مخلوقى داناست).
اين بشر گويا فراموش كرده كه وقتى كره زمين از خورشيد جدا شد گلوله اى آتش بيش نبود، و در سايه باران هاى پى در پى آهسته آهسته خنك شد و سپس به تدريج خشكى ها ظاهر شد و خداوند از آب و خاك كره زمين انسانها و حيوانات را آفريد. آيا براى خدايى كه قبلاً انسان را از خاك آفريده، آفرينش مجدّد انسان از خاك مشكل است؟!
و در مورد مسائل اخلاقى در آيه 60 اين سوره مى خوانيم: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِى آدَمَ أَنْ لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»؛ (اى فرزندان آدم! آيا با شما عهد نكرديم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟).
در اين آيه شريفه به انسانها يادآورى مى شود كه شيطان دشمن شماست مطابق عهد و پيمانى كه با خدا داشته ايد طرح دوستى با او نريزيد. آيا حماقتي بالاتر از اين تصوّر مى شود كه عدّه اى نه تنها شيطان را دشمن خود ندانند؛ بلكه شيطان را بپرستند و آيين «شيطان پرستي» ايجاد نمايند؟!(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.