پاسخ اجمالی:
از نظر امام علي(ع)، خداوند «کعبه» را در شهر «مکّه» قرار داد؛ چون: «اگر خداوند خانه محترمش و مكان هاى انجام وظايف و مناسك حجّ را در ميان باغها و نهرها و سرزمين هاى هموار و پردرخت و پرثمر، مناطق آباد داراى خانه و كاخ هاى بسيار و آبادى هاى به هم پيوسته؛ در ميان گندم زارها و باغ هاى خرّم و پرگل و گياه، در ميان بستان هاى زيبا و پرطراوت و پرآب، در وسط باغستانى بهجت زا و جادّه هاى آباد قرار مى داد، به همان نسبت كه آزمايش و امتحان ساده تر بود، پاداش و جزا نيز كمتر بود». پس علّت انتخاب مكّه براى كعبه، تحمّل بيشتر سختى ها و دريافت پاداش و اجر فزون تر است.
پاسخ تفصیلی:
با آنکه سرزمین های سرسبز و آبادی در جهان وجود دارد و انجام دادن اعمال طاقت فرسای حجّ در آنجا راحت تر است؛ چرا خداوند متعال خانه كعبه را در اين منطقه خشك و بى آب و علف قرار داد؟ چرا خداوند خانه اش را در لابلاى تعدادى كوه و در درّه اى خشك كه اثرى از آب و آبادى در آن نبود قرار داد؟ سنگ هاى كوه هاى اطراف كعبه به گونه اى است كه گويا آنها را در آتش سوزانده و آنجا نصب كرده اند. چرا چنين محيط خشنى براى خانه خدا در نظر گرفته شده است؟ چرا خداوند بندگانش را براى مراسم حجّ و زيارت خانه اش به چنين منطقه خشك و سوزانى خوانده است؟ با توجّه به سختى ها و مشكلات طاقت فرساى مسافرت در زمان هاى گذشته، قرار دادن كعبه مقدّس در مكّه، چه فلسفه اى دارد؟
پاسخ اين سؤال را از زبان حضرت علي(عليه السلام)، كه باب علم پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) است، بشنويم. حضرت در خطبه قاصعه (خطبه 192 «نهج البلاغه») مى فرمايد: «وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَضَعَ بَيْتَهُ الْحَرَامَ وَ مَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَيْنَ جَنَّاتٍ وَ أَنْهَارٍ وَ سَهْلٍ وَ قَرَارٍ جَمَّ الْأَشْجَارِ دَانِيَ الثِّمَارِ مُلْتَفَّ الْبُنَى مُتَّصِلَ الْقُرَى بَيْنَ بُرَّةٍ سَمْرَاءَ وَ رَوْضَةٍ خَضْرَاءَ وَ أَرْيَافٍ مُحْدِقَةٍ وَ عِرَاصٍ مُغْدِقَةٍ وَ رِيَاضٍ نَاضِرَةٍ وَ طُرُقٍ عَامِرَةٍ لَكَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ عَلَى حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلَاءِ»؛ (اگر خداوند خانه محترمش و مكان هاى انجام وظايف و مناسك حجّ را در ميان باغها و نهرها و سرزمين هاى هموار و پردرخت و پرثمر، مناطق آباد داراى خانه و كاخ هاى بسيار و آبادى هاى به هم پيوسته؛ در ميان گندم زارها و باغ هاى خرّم و پرگل و گياه، در ميان بستان هاى زيبا و پرطراوت و پرآب، در وسط باغستانى بهجت زا و جادّه هاى آباد قرار مى داد، به همان نسبت كه آزمايش و امتحان ساده تر بود، پاداش و جزا نيز كمتر بود).
آرى در اين صورت مكّه آن حالت معنوى خود را از دست مى داد و به جاى آنكه عبادتگاه و مركز پرستش باشد، به تفريح گاه و گردشگاه تبديل مى شد. حضرت در ادامه مى فرمايد: «وَ لَوْ كَانَ الْأَسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْهَا وَ الْأَحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ، وَ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ؛ وَ نُورٍ وَ ضِيَاءٍ، لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ، وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ، وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ، وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ، وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ، وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ الْمَكَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ، وَ إِسْكَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِي نُفُوسِهِمْ وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ، وَ أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ»؛ (و اگر پى و بنيان خانه كعبه و سنگ هايى كه در بناى آن به كار رفته از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و نور و روشنايى بود شكّ و ترديد ديرتر در سينه هاى [ظاهربينان] رخنه مى كرد و كوشش ابليس بر قلب ها كمتر اثر مى گذاشت و وسوسه هاى پنهانى از مردم منتفى مى گشت؛ امّا خداوند بندگانش را با انواع شدائد مى آزمايد و با انواع مشكلات به عبادت دعوت مى كند و به اقسام گرفتارى ها مبتلا مى نمايد، تا تكبّر را از قلب هايشان خارج سازد و خضوع و آرامش را در جان آنها جايگزين نمايد، و دروازه هاى فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد و وسايل عفوّ خويش را به آسانى در اختيارشان قرار دهد).
نتيجه اينكه علّت انتخاب مكّه براى مكان خانه خدا، تحمّل بيشتر سختى ها و دريافت پاداش و اجر فزون تر، و فلسفه ساخت كعبه با وسايل بسيار ساده، بالا بردن معنويت و روحانيّت اين خانه باعظمت است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.