پاسخ اجمالی:
ایشان می فرمایند: «انسان با ايمان، صبح و شام بر او نمى گذرد؛ مگر اينكه نزد خويش متّهم است. پيوسته از خود عيب مى گيرد [و خود را نقد مى كند] و براى خود طالب تكامل و فزونى است»؛ چون يكى از موانع راه تكامل انسان، حُبّ ذات است كه عيوبش را در نظرش زيبا و ضعفها را نقاط قوّت نشان مى دهد؛ بنابراين اگر كسى بخواهد راه كمال را بپويد بايد نسبت به خويشتن بدبين باشد و همواره در برابر صفات و اعمالش بر كرسى نقد بنشيند تا پرده هاى حُبّ ذات را كنار زند و واقعيت خويش را آن گونه كه هست ببيند.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در بخشی از خطبه 176 «نهج البلاغه»، درس مهمى به پويندگان راه حقّ و سالكان مسير قرب خداوند مى دهد؛ مى فرمايد: (بدانيد اى بندگان خدا كه انسان با ايمان، صبح و شام بر او نمى گذرد؛ مگر اينكه نزد خويش متّهم است. پيوسته از خود عيب مى گيرد [و خويشتن را نقد مى كند] و براى خود طالب تكامل و فزونى است)؛ «وَ اعْلَمُوا ـ عِبَادَ اللهِ ـ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُصْبِحُ وَ لَا يُمْسِي إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ(1) عِنْدَهُ، فَلَا يَزَالُ زَارِياً(2) عَلَيْهَا وَ مُسْتَزِيداً لَهَا».
مى دانيم يكى از حجابها و موانع راه تكامل انسان، حُبّ ذات است كه عيوبش را در نظرش زيبا و ضعفها را نقاط قوّت نشان مى دهد؛ بنابراين اگر كسى مى خواهد راه پيشرفت و كمال را بپويد بايد نسبت به خويشتن بدبين باشد و همواره در برابر صفات و اعمال خويش بر كرسى نقد بنشيند تا پرده هاى حُبّ ذات را كنار زند و واقعيت خويش را آن گونه كه هست ببيند. اين نكته مهمى است كه امام علي(عليه السلام) در اين عبارت كوتاه، طىّ سه جمله بيان فرموده است؛ نخست مى گويد: نسبت به خويش بدگمان باش؛ سپس مى فرمايد: خود را نقد كن؛ و سرانجام مى افزايد: خود را به كمال مطلوب برسان.
در خطبه «همّام» كه صد و ده درس اخلاقى را تشكيل مى دهد نيز به همين نكته اشاره شده؛ مى فرمايد: «فَهُمْ لاَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ»؛ (پرهيزكاران كسانى اند كه خود را متّهم مى سازند) و از خوش بينى هاى بى جا در مورد صفات و افعال خويش اجتناب مى كنند.
در اینجا سؤالی پیش می آید و آن اینکه: در اسلام همواره به حُسن ظنّ دستور داده مى شود؛ ولى چرا در اينجا امام(عليه السلام) به بدگمانى دستور مى دهد؟ دليلش روشن است، حُسن ظنّ بايد درباره ديگران باشد؛ ولى درباره خود انسان كه به طور طبيعى حُسن ظنِّ افراطى وجود دارد تا آنجا كه نقطه هاى ضعف خود را قوّت، و صفات زشت را گاهى فضايل اخلاق مى پندارد، به بدگمانى فرمان داده شده تا خويشتنْ دوستىِ افراطى تعديل گردد. بايد انسان به نقد خويش بنشيند و بدون اغماض، اعمال و رفتار و اخلاق خود را بررسى كند تا راه كمال و پيشرفت به روى او گشوده شود؛ درست مانند كسى كه از جاده پرخطرى عبور مى كند، هرگاه با ديده خوش بينى به همه چيز نگاه كند به يقين، گرفتار حوادث دردناك مى شود و اگر با نگاه بدگمانى بنگرد با احتياط از لابلاى خطرها مى گذرد و به سر منزل مقصود مى رسد.
بايد توجّه داشت كه نقّادى از خويشتن، هرگز با مسئله اعتماد به نفس منافاتي ندارد. اعتماد به نفس مانند آن است كه انسان، سرمايه عظيمى در اختيار داشته باشد و از وجود اين سرمايه با خبر باشد؛ اين مطلب مانع از آن نمى شود كه در به كارگيرى سرمايه در يك محيط پرخطر، احتياط هاى لازم را فراموش كند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.