پاسخ اجمالی:
نخستين شیوه در درمان سوء ظن، انديشه در پيامدهای شوم آن است. سوء ظن اعتماد جامعه را از بين برده و آرامش آن را بر هم مى زند و سبب ظلم انسان ها در حق يکديگر می شود. علاوه بر این باید عوامل موثر در ایجاد آن را نیز از بین برد، مانند: دوری از افراد و محيط هاى فاسد، از بین بردن حسد، کینه توزی و ... همچنین می توان با توجيه صحيح اعمال دیگران، پرهيز از تجسس در زندگی خصوصی افراد، بی اعتنايی به بدگمانی و توجه به مجازات هاى الهى و آثار سوء معنوى اين رذيله اخلاقى، آن را در وجود خود از بین برد.
پاسخ تفصیلی:
برای درمان بد گمانی، نخست بايد به سراغ اصول حاكم بر درمان بيمارى هاى اخلاقى برويم كه همان انديشيدن در آثار نكبت بار آن است. زيرا هنگامى كه انسان بينديشد كه چگونه سوء ظن سرمايه اعتماد اجتماعى را از بين مى برد و آرامش جامعه را بر هم مى زند، و سبب مى شود كه انسان دوستان خود را از دست بدهد و او را از واقعيت هاى جامعه غافل مى سازد، و انسان را به ظلم و ستم در حق ديگران وادار مى كند. این اندیشه سبب می شود خواه ناخواه انسان از اين خوى زشت و رذيله اخلاقى فاصله بگيرد، همان گونه كه آگاهى انسان بر مسموم بودن يك غذا، سبب فاصله گرفتن از آن مى شود، از سوى ديگر هرگاه انسان ريشه هاى اين گناه را قطع كند يعنى از همنشينى با بدان كه سبب سوء ظن به نيكان می شود، بپرهيزد و تا مى تواند از زندگى در محيط هاى فاسد دور شود. حسد، كينه توزى، تكبر و غرور را به عنوان عوامل اصلى سوء ظن از خود دور سازد، همچنين در قطع ساير انگيزه ها و ريشه های این رذیله بکوشد، به يقين آن را از وجود خود بر خواهد چید. اضافه بر اين ها، امور ذیل نیز مى تواند به نجات از شرّ اين خوى زشت كمك كند:
الف) جستجوى توجيه صحيح براى اعمال مبهمى كه ممكن است سبب سوء ظن گردد. بر اساس روايات، امام على(عليه السلام) مى فرمايد: «لاتَظُنَّنَ بِكَلِمَة خَرَجَتْ مِنْ اَحَد سُوءً وَ اَنْتَ تَجِدُ لَها فِى الْخَيْرِ مُحْتَمِلا»(1)؛ (هرگز به سخنى كه از كسى صادر مى شود گمان بد مبر در حالى كه مى توانى توجيه صحيحى براى آن بيابى). روشن است بسيارى از كسانى كه در زندگى شخصى مورد سوء ظن و بدگمانى واقع مى شوند اعمالشان قابل توجيه و حمل بر صحت است.
ب) تجسّس در كار ديگران در عين آن كه از سوء ظن سرچشمه مى گيرد، همواره سبب تشديد سوء ظن مى شود، در واقع اگر انسان از تجسّس در زندگى خصوصى افراد بپرهيزد، يكى از مهمترين عوامل سوء ظن را از خود دور ساخته است.
ج) بی توجهی به بدگمانى، يكى ديگر از طرق درمان است، زيرا ظهور آثار بد گمانی در لابلاى اعمال انسان، سبب تشديد اين صفت مى شود، ولى بى اعتنايى و ترتيب اثر ندادن به آن، باعث می شود تدريجاً ضعيف و محو گردد. از این رو در روايات اسلامى مى خوانيم: «اِذا ظَنَنْتُمْ فَلا تَحَقَّقُوا»(2)؛ (هنگامى كه گمان بد برديد، به آن ترتيب اثر ندهيد). بى شك توجه به مجازات هاى الهى و آثار سوء معنوى اين رذيله اخلاقى، آثار قوى و بازدارنده در اين زمينه دارد، و انسان را به ترك آن دعوت مى كند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.