پاسخ اجمالی:
از مجموع روايات وارده در این زمینه استفاده مى شود كه در محيط هاى نسبتاً سالم، اصل را بايد بر حسن ظن، و در محيط هاى فاسد، بر سوء ظن گذارد و جانب احتياط را از دست نداد. البته اين استثناء نباید بهانه ای شود که بگويند زمانه فاسد شده و حسن ظن غلط است. حتى در آن زمان هم بايد افراد را گروه بندى كرد و افراد «ظاهر الصّلاح» كه در صف خوبان قرار دارند، نبايد مورد سوء ظن واقع شوند. در مسايل امنيتى و اطلاعاتى و همچنین تعامل با دشمنان، نیز نمى توان با خوشبينى حركت كرد و لازم است کاملا محتاط بود.
پاسخ تفصیلی:
هر چند زشتى سوء ظن به عنوان يك قاعده كلى مورد قبول است، لکن استثنائاتى نيز دارد كه در روايات اسلامى به آن اشاره شده است، همانند:
الف) هرگاه فساد در محيطى به صورت يك خوى غالب درآيد، و آلودگان غلبه پيدا كنند، حسن ظن در چنين شرائطى نه تنها از فضايل اخلاقى نيست، بلكه ممكن است انسان را گرفتار عواقب ناگوارى كند. لذا در روايات اسلامى نسبت به اين موضوع هشدار داده شده است.
اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى مى فرماید: «اِذا اسْتَوْلَى الصَّلاحُ عَلَى الزَّمانِ وَ اَهْلِهِ ثُمَّ اَساءَ رَجُلٌ الظَنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَم، وَ اِذا اسْتَوْلَى الْفَسادُ عَلَى الزَّمانِ وَ اَهْلِهِ فَاَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ»(1)؛ (هنگامى كه صلاح و دوستى بر زمان و اهلش غالب شود، سپس كسى نسبت به ديگرى كه گناهى از او آشكار نشده است سوء ظن پيدا كند، ظلم و ستم كرده است، و هرگاه فساد بر زمان و اهلش چيره گردد، و در اين حال كسى به ديگرى حسن ظن پيدا كند، خود را فريب داده است).
همين مضمون در احادیثی از امام صادق، امام كاظم و امام هادى(عليهم السلام) با تعبيرات مختلف نقل شده است.(2) رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در حديثى مى فرمايند: «اِحْتَرِسُوا مِنَ النّاسِ بِسُوءِ الظَّنِّ»(3)؛ (با سوء ظن در برابر مردم از خود پاسدارى كنيد). ممكن است این سخن اشاره به چنين زمان و چنين حال و احوالى باشد. و گرنه سوء ظن به عنوان يك اصل هرگز مورد ستايش نيست.
از مجموع اين روايات استفاده مى شود كه در محيط هاى نسبتاً سالم، اصل را بايد بر حسن ظن گذارد، و به عكس، در محيط هاى فاسد، اصل را بايد بر سوء ظن گذاشت. البته نه به این معنى كه انسان چيزى را ندانسته به كسى نسبت دهد بلكه در چنين زمانى بايد احتياط را از دست ندهد، مبادا گرفتار زيان هاى جبران ناپذير شود. البته اين استثناء و اين گونه احاديث نباید بهانه ای برای سوء ظن به یک دیگر شود و بگويد زمانه فاسد شده و حسن ظن غلط است. حتى در زمان هاى فاسد هم بايد افراد را گروه بندى كرد، افراد ظاهر الصّلاح كه در صف خوبان قرار دارند و خلاف روشنى از آنها ديده نشده نبايد مورد سوء ظن واقع شوند. ولى گروه هايى كه در صف مفسده انگيزان قرار گرفته اند، و كارهاى خلاف از آنها مكرر ديده شده هرگز نباید نسبت به حركات آنها خوشبين بود.
ب) در مسايل امنيتى و اطلاعاتى كه با سرنوشت جامعه گره خورده است، نمى توان با خوشبينى به هر حركتى در جامعه نگاه كرد، بلكه بايد در آنجا حسن ظن را كنار گذاشت. يا به تعبير ديگر بايد با احتياط لازم با اين گونه حركات برخورد كرد. مفهوم اين سخن آن نيست كه با سوء ظن، كسى مورد مجازات، هتك، اهانت و يا بى مهرى قرار گيرد، بلكه منظور اين است كه تمام حركات مشكوك بايد زير نظر باشد، و پيرامون آن تحقيق شود، اگر بعد از تحقيق دلائل روشنى بر انجام كار خلاف توأم با نيت سوء به دست آمد تعقيب گردد.
ج) از موارد ديگرى كه نه تنها سوء ظن جايز است بلكه ممكن است واجب نیز باشد، سوء ظن در برابر دشمنان است، ممكن است دشمن دم از صلح، دوستى، محبت و تغيير رويه بزند و دست دوستى به سوى ما دراز كند. در اين گونه موارد هرگز نبايد گرفتار حسن ظن شد، و بلافاصله دست دشمن را فشرد و به او اعتماد كرد، بلكه بايد احتمال داد ممكن است تمام اينها مكر، فريب، خدعه و نيرنگ باشد، و توطئه اى باشد براى غافلگير ساختن. از این رو در فرمان به «مالك اشتر» آمده: «اَلْحَذَرَ كُلَ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَاِنَّ الْعَدُوَّ رُبَما قارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فى ذلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ»(4)؛ (هنگامى كه با دشمنت پيمان صلح بستى، كاملا از او بر حذر باش، زيرا دشمن گاه نزديك مى شود تا طرف را غافلگير كند، بنابراين در چنين شرايطى احتياط را از دست نده، و دور انديش باش، و حسن ظن خويش را متهم ساز).(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.