پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در نامه 37 نهج البلاغه معاويه را سرزنش مى كند و عوامل انحراف او را در چهار چيز خلاصه مى كند: 1- پيروى از هوا و هوس. 2- متابعت از عوامل ضلالت و سرگردانى. 3- چشم فرو بستن بر واقعيّت ها (گذشته درخشان و ويژگى هاى منحصر به فرد امام(ع) در اسلام و پیشینه تاریک معاویه و پدر و مادرش). 4- شكستن عهد و پيمان هاى الهى.
پاسخ تفصیلی:
نامه 37 نهج البلاغه امام علي(عليه السلام) در جواب نامه معاویه نوشته شده است. متأسفانه تا آنجا كه ما اطّلاع داريم سيره نويسان و مورخان، متن نامه معاويه را نياورده اند، هرچند بخش هايى از آن از پاسخ امام(عليه السلام) روشن مى شود. از اين قسمت نامه امام(عليه السلام) كه معاويه را شديدا به سبب هواپرستى سرزنش مى كند، چنين بر مى آيد كه او سخنانى جسورانه و نابخردانه در نامه خود به امام(عليه السلام) نوشته است. از اين رو امام(عليه السلام) مى فرمايد: (سبحان الله تو چقدر بر هوا و هوس هاى بدعت آميز و سرگردانى هايى كه پيوسته از آن پيروى مى كنى اصرار دارى! اين كار توأم با ناديده گرفتن حقايق و دور افكندن پيمان هاست. پيمان هايى كه خدا آن را طلب كرده و حجت بر بندگان اوست)؛ «فَسُبْحَانَ اللهِ! مَا أَشَدَّ لُزُومَكَ لِلاهْوَاءَ الْمُبْتَدَعَةِ وَ الْحَيْرَةِ الْمُتَّبَعَةِ مَعَ تَضْيِيعِ الْحَقَائِقِ وَ اطِّرَاحِ(1)الْوَثَائِقِ الَّتِي هِيَ للهِ طِلْبَةٌ وَ عَلَى عِبَادِهِ حُجَّةٌ».
امام(عليه السلام) در اين گفتار كوتاه و پر معنا عوامل انحراف معاويه را در چهار چيز خلاصه مى كند: نخست پيروى از هوا و هوس و ديگر متابعت از عوامل ضلالت و سرگردانى و سوم چشم فرو بستن بر واقعيّت ها و چهارم شكستن عهد و پيمان هاى الهى است. روشن است كه هر يك از اينها به تنهايى مى تواند انسان را به پرتگاه سقوط بكشاند، چه رسد كه همه اينها در كسى جمع باشد. حقايقى را كه امام(عليه السلام) به آن اشاره كرده و مى فرمايد معاويه آنها را ضايع نموده، ويژگى هاى منحصر به فرد امام(عليه السلام) در اسلام است، كه از آغاز بعثت پيغمبر(صلى الله عليه و آله و سلم) تا آخرين ايام انجام گرفت. فراموش كردن سوابق خود معاويه در عصر جاهليّت و فجايع پدر و مادرش به گونه اى است كه هيچ عاقلى به خود اجازه نمى دهد ويژگى هاى امام(عليه السلام) را با او مقايسه كند. با اين حال وى مى خواست جانشين امام گردد و در حيات امام(عليه السلام) نيز بخش عظيمى از كشور اسلامى در اختيارش باشد.
«وَثائق»؛ (پيمان ها) اشاره به پيمان هايى است كه از هر آدم با ايمانى گرفته شده كه در برابر حكم الهى تسليم باشد و جمله «الّتى هِىَ للهِ طِلْبَةٌ» ـ با توجّه به اينكه «طلبة» به معناى مطلوب است ـ اشاره به اين است كه خداوند وفاى به تمام اين پيمان ها را از بندگانش مطالبه مى كند. از يك سو هر انسان با ايمانى به متقضاى «إِنّا عَرَضْنَا الامانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الارْضِ وَ الْجِبالِ ...»(2) امانت دار الهى است و از سوى ديگر به مقتضاى «وَ أَطيعُوا اللهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ»(3) اطاعت فرمان خدا و پيامبر از او خواسته شده و از سوى سوم به مقتضاى «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِى آدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّيْطانَ»(4) ترك عبادت و پيروى شيطان از او طلب شده است. اينها و مانند آن همه پيمان هاى الهى هستند و خدا حجت را بر بندگانش به مقتضاى آنها تمام كرده است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.