پاسخ اجمالی:
خداوند در ابتداء سوره «همزه» مى فرمايد: (واى بر هر عيب جوى مسخره كننده ای)؛ «وَيْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ». با توجه به مفهوم وسيع همزه و لمزه که هر گونه غيبت و عيب جوئى را شامل مى شود، سخن چينى نيز در مفهوم آيه درج است. لذا يكى از تفسيرهاى آيه فوق، به افراد سخن چين اشاره دارد. خداوند به اين گونه اشخاص وعده مجازات «حُطَمَه» را داده؛ همان آتشى كه از درون انسان سر مى زند و تمام وجودش را فرا مى گيرد.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در ابتداء سوره همزه مى فرمايد: (واى بر هر عيب جوى مسخره كننده ای)؛ «وَيْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ». با توجه به مفهوم وسيع همزه و لمزه که هر گونه غيبت و عيب جوئى را شامل مى شود، سخن چينى نيز در مفهوم آيه درج است. لذا يكى از تفسيرهاى آيه فوق، به افراد سخن چين اشاره دارد. از ابن عباس پرسيدند، خداوند چه كسانى را به ويل مذمت كرده؟ ابن عباس در پاسخ گفت: «هُمُ الْمَشاؤنَ بِالَنمِيمَةِ اَلْمُفَرِقُونَ بَيْنَ الاْحِبَّةِ اَلناعِتُونَ لِلناسِ بِالْعَيْبِ»؛ (آنها كسانى هستند كه اقدام به سخن چينى مى كنند و ميان دوستان تفرقه، ايجاد مى نمايند و عيب بر مردم مى گذارند). مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» اين معنى را بعنوان اولين تفسير براى آيه ذكر كرده و «فخر رازى» آن را هفتمين و آخرين تفسير براى آيه ذكر مى كند؛ خداوند به اين گونه اشخاص وعده مجازات «حُطَمَه» را داده؛ همان آتش برافروخته الهى كه از دلها سر مى زند و تمام وجود آدمى را فرا مى گيرد. از اين آيه استفاده مى شود كه آتش قيامت بر عكس آتش دنيا نخست به درون مى زند و اعماق قلب را مى سوزاند سپس به برون؛ از آنجا که عقاب های اخروی در اثر اعمال دنیوی است، اختصاص این نوع عذاب به این افراد نیز شايد به این خاطر باشد كه رذائل اخلاقى و اعمال زشت ناشى از آن، از درون انسان سرچشمه مى گيرد و انعکاسش در اعمال بيرون است.
آيه 6 سوره حجرات می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ»؛ (اى كسانى كه ایمان آورده اید! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بیاورد، درباره آن تحقیق كنید، مبادا به گروهى از روى نادانى آسیب برسانید و از كرده خود پشیمان شوید!). شأن نزول مربوط به قضیه ای است که «وليد بن عقبه» با گروهى از سوى پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى جمع آورى زكات طايفه «بنى مصطلق» اعزام شدند. هنگامى كه اهل قبيله با خبر شدند كه نماينده رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به سوى آنها مى آيد با خوشحالى به استقبال او شتافتند، ولى از آنجا كه بين آنها و «وليد» خصومت شديدى وجود داشت، تصور كرد آنها قصد كشتن او را دارند، - يا اينكه به عمد آنها را متهم به چنين قصدى كرد- ، خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) بازگشت و عرض كرد آنها از پرداخت زكات خوددارى كردند. پيامبر سخت بر آشفت و آماده، مقابله با آن طایفه شد و مطابق روايتى مردم براى جنگ با آنان فشار آوردند(1)؛ آيه نازل شد و به مسلمانان دستور داد كه هرگاه فاسقى خبرى براى شما آورد درباره آن تحقيق كنيد (مبادا دروغ، تهمت و یا سخن چينى باشد).
پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) دستور تحقيق به «خالد بن وليد» داد كه با گروهى به سراغ آنها برود. پس از تحقيق معلوم شد طايفه بنى المصطلق كاملا به اسلام وفادارند. خبر به پيامبر(صلى الله عليه وآله) رسيد و پيامبر فرمود: «اَلتَّاَنّى مِن اللّهِ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّيْطانِ»(2)؛ (درنگ كردن و تحقيق نمودن از سوى خدا و عجله از شيطان است). طبق حديثى از امام صادق(عليه السلام) آيه فوق اشاره به نمّام و سخن چين دارد.(3) از اين تعبير روشن مى شود كه نمّامى و سخن چينى، سخنان دروغ را نيز شامل مى شود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.