پاسخ اجمالی:
امام(ع) مى فرمايد: «بندگان خدا كه حافظان علم او هستند، آن را به خوبى نگاهدارى مى كنند [و در اختيار نااهلان قرار نمى دهند] و [آنجا كه بايد آن را آشكار كنند] چشمه هاى آن علوم را جارى مى سازند، با محبت و دوستى به يكديگر مى پيوندند و با پيمانه اى سيراب كننده [از علم] عطش يكديگر را فرو مى نشانند، ترديد در [اعتقادات] آنها راه نمى يابد و غيبت در وجودشان نفوذ ندارد. برترى آنان همچون برتری دانه هاى خوب از ميان انبوه دانه هاست، اين امتياز بر اثر خلوصشان و موفقیت آنها در امتحانات الهی است».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در خطبه 214 نهج البلاغه، بعد از ذكر بخشى از صفات برجسته پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)، از پويندگان راه او، يعنى عالمان عارف و مؤمنان خالص ياد مى كند، و ده بخش از صفات آنها را بر مى شمرد كه به حق بايد گفت هر گاه كسانى اين صفات را در خود جمع كنند از اولياءالله و پيروان خاص پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) هستند. ایشان مى فرمايد: (بدانيد كه بندگان خدا كه حافظان علم او هستند، آن را به خوبى نگاهدارى و حفظ مى كنند [و در اختيار نااهلان قرار نمى دهند] و [آنجا كه بايد آن را آشكار كنند] چشمه هاى آن علوم را جارى مى سازند)؛ «وَ اعْلَمُوا أَنَّ عِبَادَ اللّهِ الْمُسْتَحْفَظِينَ(1)عِلْمَهُ، يَصُونُونَ مَصُونَهُ، وَ يُفَجِّرُونَ عُيُونَهُ».
اين صفات سه گانه نشان مى دهد كه اين گروه از بندگان خدا با توفيقات الهى و نيز الهامات درونى كسب علوم كرده اند و اين علوم را به خوبى نگاهبانى مى كنند و به کسانی که مستحق آن هستند، مى رسانند. آنها حافظان و پاسداران و ناشران اين علومند و همان گونه كه چشمه هاى جوشان آب، سرزمينهاى تشنه را سيراب مى كند و انواع گلها و گياهان و درختها را پرورش مى دهد، آنها نيز با نشر دين قلوب تشنگان را سيراب كرده و انواع فضايل انسانى را در آنان پرورش مى دهند. جمله «يَصُونُونَ مَصُونَهُ» شايد به همان معنا باشد كه در بالا اشاره شد، يعنى علوم الهى را از دسترسى نااهلان حفظ مى كنند و شايد به اين معنا باشد كه اين علوم را به خوبى پاسدارى كرده و در انتقال آن از نسلى به نسل ديگر از طريق تأليف و نشر كتابها مى كوشند.
در ادامه به چهار وصف ديگر اشاره كرده، مى افزايد: (با ولايت و دوستى به يكديگر مى پيوندند و با محبّت با هم ملاقات مى كنند و با پيمانه اى سيراب كننده عطش يكديگر را فرو مى نشانند و پس از سيراب شدن خارج مى شوند)؛ «يَتَوَاصَلُونَ بِالْوِلاَيَةِ، وَ يَتَلاَقَوْنَ بَالْمَحَبَّةِ، وَ يَتَسَاقَوْنَ بِكَأْس رَوِيَّة(2)وَ يَصْدُرُونَ بِرِيَّة(3)».
امام(عليه السلام) در بخش گذشته، اشاره به جنبه هاى علمى اين علماى ربّانى فرمود و در اين بخش به جنبه هاى عملى آنها اشاره مى كند؛ منظور از «يَتَوَاصَلُونَ بِالْوِلاَيَةِ» شايد ولايت الهى و اولياء الله باشد، كه اين گروه را به يكديگر پيوند داده، يا ولايت به معناى دوستى و محبّت است، كه قلوب آنها را به هم پيوسته است. همچنین جمله «وَ يَتَلاَقَوْنَ بَالْمَحَبَّةِ» اشاره به اين است كه اين محبّت قلبى را به هنگام ملاقات در فعل و قول خود آشكار مى كنند.
جمله سوم اشاره به اين است كه جلسات آنها كانون تبادل علوم و دانشهاست؛ هر يك ديگرى را از پيمانه علم خويش سيراب مى كند، همان گونه كه در جمله چهارم آمده: «هنگامى كه از مجلس بر مى خيزند به قدر كافى از چشمه هاى علم سيراب شده اند». آنگاه در بيان دو وصف ديگر مى افزايد: (شك و ترديد در آنها راه نمى يابد. و غيبت در وجودشان نفوذ نمى كند)؛ «لاَ تَشُوبُهُمُ الرِّيْبَةُ، وَ لاَ تُسْرِعُ فِيهِمُ الْغِيبَةُ».
تعبير به «ريبه» ممكن است اشاره به اين باشد كه مبانى عقيدتى و ايمان آنها به قدرى محكم است، كه هيچ گونه شك و ترديدى در آن راه نمى يابد و يا اشاره به اين است كه به قدرى زندگانى آنها صاف و پاك است كه هيچ كس درباره حسن نيّت و سنجيده بودن اعمال آنها ترديد نمى كند. جمله «وَ لاَ تُسْرِعُ فِيهِمُ الْغِيبَةُ» شايد اشاره به اين باشد كه آنها آلوده به غيبت نمى شود و يا به اندازه اى پاكند كه ديگران به خود اجازه غيبت آنها را نمى دهند.
البتّه اين تفسيرهاى متعدّد، منافاتى با يكديگر ندارد و ممكن است همه در مفهوم جمله هاى بالا جمع باشد. سپس حضرت به عنوان تأكيد مى فرمايد: (خداوند سرشت و اخلاقشان را بر اين صفات برجسته گره زده است)؛ «عَلَى ذلِكَ عَقَدَ خَلْقَهُمْ وَ أَخْلاَقَهُمْ». البتّه اين تعبير، منافات با اختيارى بودن اعمال ندارد، زيرا هر زمان انسان با پاى اختيار به سوى خدا گام بردارد، تأييدات و امدادهاى الهى به سراغ او مى آيد. از اين گذشته، خداوند زمينه هاى صلاح و سعادت را از آغاز در وجود همه انسانها آفريده است تا با استفاده از آنها مسير تكامل را بپيمايد.
آنگاه به دو وصف ديگر از اوصاف اين عالمان ربّانى اشاره كرده، مى فرمايد: (به سبب همين صفات برجسته، نسبت به يكديگر مهر مى ورزند و پيوند دوستى با يكديگر برقرار مى سازند)؛ «فَعَلَيْهِ يَتَحَابُّونَ، وَ بِهِ يَتَوَاصَلُونَ». آرى! محبّت آنها به يكديگر براى خداست و پيوند آنها از عشق و علاقه مشتركشان به كمالات سرچشمه مى گيرد و هرگز منافع مادى و علاقه هاى حيوانى و اشتراك در مقامات دنيوى، سبب دوستى و همكارى آنها با يكديگر نيست.
در پايان اين فقره با ذكر تشبيه جالبى، چگونگى گزينش اين گروه را از ميان ساير انسانها بيان مى دارد و مى فرمايد: (برترى آنان همچون برترى بذرهاى انتخاب شده اى است كه دانه هاى خوب و اصلاح شده آن از ميان انبوه دانه ها برگرفته مى شود و بقيه را به كنارى مى گذارند. اين امتياز، بر اثر خالص سازى آنها و از عهده امتحان برون آمدن حاصل شده است)؛ «فَكَانُوا كَتَفَاضُلِ الْبَذْرِ يُنْتَقَى(4)، فَيُؤْخَذُ مِنْهُ وَ يُلْقَى، قَدْ مَيَّزَهُ التَّخْلِيصُ، وَ هَذَّبَهُ الَّتمْحِيصُ(5)». آرى! آنها بذرهاى برگزيده عالم خلقتند، كه باغبان جهان هستى آنها را براى پرورش دادن و به كمال رساندن انتخاب كرده و با توفيق و تأييد و امداد خود به صورت شجره طيّبه اى كه دائماً ميوه ها بر شاخسارش ظاهر است در مى آورد.
كوتاه سخن اينكه عالمان بزرگوارى كه صاحبان اين صفات برجسته اند و تحت عنايات پروردگار، مراحل تكامل را مى پيمايند و روز به روز به قرب خداوند نزديك تر مى شوند، بى دليل به اين مقام نرسيده اند. آنها در اصلاح خويشتن و زدودن زنگارهاى هوا و هوس از دل و خالص ساختن نيّتها و از عهده آزمونهاى سخت الهى برآمدن به اين مقام رسيده اند و هر كس راه آنها را بپيمايد او نيز همان سرنوشت را خواهد داشت.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.