پاسخ اجمالی:
درسهایی که از مناظرات امام رضا(ع) قابل استفاده است عبارتند از: 1- برخورد اسلام با پيروان مكتب هاي ديگر قبل از هر چيز بايد برخورد منطقي باشد. 2- قدرت منطق اسلام به قدري است كه از منطق مكتب هاي ديگر ابداً واهمه ندارد. 3- علماي اسلام در هر زمان بايد از تمام مكاتب و مذاهب با خبر و با زبان هاي زنده دنيا آشنايي داشته باشند. 4- از وسايل ارتباط جمعي موجود در جهان حداكثر بهره گيري را داشته باشند و صداي اسلام و تعليمات قرآن را به گوش همه جهانيان برسانند.
پاسخ تفصیلی:
مناظرات امام علی بن موسی الرضا(عليه السلام) مسئله اي تاريخی و متعلق به گذشته نيست، بلكه از نظر پاسداری از حريم اسلام و حفط مكتب، سرمشق پر اهميت و بسيار جامعی براي امروز و هر زمان ديگر است.
جالب اين است كه در آن روز وسايل ارتباط جمعی مثل امروز گسترده نبود، ولی امام(عليه السلام) از جلسات مناظره دربار مأمون به عنوان يكي از مؤثرترين وسايل ارتباط جمعي آن روز بهره كافي گرفت؛ زيرا اخبار اين جلسات به دليل شرايط خاص حاكم بر آن، در سرتاسر كشورهاي اسلامي پخش مي شد.
امام از اين طريق نه تنها توطئه هاي تخريبي مأمون را خنثي فرمود و او را ناكام گذاشت، بلكه جامعه اسلامي آن روز را كه در شرايط بسيار حساسي از نظر فكري و فرهنگی به سر مي برد، از انحراف رهايي بخشيد. آری بعيد نيست يكي از دلايل امام براي پذيرش ولايت عهدي تحميلي مأمون، انجام اين رسالت بزرگ باشد.(دقت كنيد)
كيفيت برخورد آن حضرت با پيروان مكاتب مختلف نيز از جهات متعددي براي ما درس آموز و الهام بخش است؛ از جمله:
1. برخورد اسلام با پيروان مكتب هاي ديگر قبل از هر چيز بايد برخورد منطقي باشد. تا جنگ را بر مسلمانان تحميل نكرده اند، آنان نبايد دست به اسلحه برند و از منطق و استدلال چشم بپوشند. اسلام در گذشته، از طريق تبليغ و منطق پيش رفته است و در آينده نيز چنين خواهد بود. «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ».(1)
2. قدرت منطق اسلام به قدري است كه از منطق مكتب هاي ديگر ابداً واهمه ندارد، و به همين دليل، در تاريخ اسلام به همه آن ها مجال كافي داده شده است تا عقايد خود را نشر دهند و پاسخ خود را بشنوند. حتي به كساني كه اصلاً ايمان به خدا و مكتب انبيا نداشتند، آزادي بحث داده مي شد، هر چند متأسفانه آنها از اين آزادي سوء استفاده كردند و برنامه ها به شكل ديگري در آمد و توطئه هاي گوناگون شروع شد، اقدامات تخريبي ادامه يافت و آن چه ما مايل نبوديم بشود، شد.
3. علمای اسلام در هر زمان بايد از تمام مكاتب و مذاهب باخبر باشند و بايد بتوانند با منطق خودشان با آنان سخن بگويند و برتري آيين اسلام را بر هر مكتب ديگر اثبات كنند. بنابراين، بحث و گفت وگو درباره تمام مكتب ها ـ بدون استثنا ـ بايد در متن دروس حوزه هاي علميّه باشد.
4. در ميان علماي اسلام بايد كساني باشند كه با زبان هاي زنده دنيا آشنايي داشته باشند و بتوانند به هنگام لزوم، بدون وساطت مترجمان كه گاه بر اثر ناآگاهي و گاه براي اعمال غرض شخصي، مسائل را تحريف مي كنند، با اهل زبان هاي ديگر سخن بگويند. از اين جا ضرورت تدريس زبان هاي خارجي در كنار دروس حوزه هاي علميّه احساس مي شود.
5. علماي اسلام بايد از وسايل ارتباط جمعي موجود در جهان حداكثر بهره گيري را داشته باشند و صداي اسلام و تعليمات قرآن را به گوش همه جهانيان برسانند. بديهي است كه اين كار بدون وجود يك حكومت نيرومند اسلامي كار بسيار مشكلي است؛ چرا كه حكومت هاي ديگر هرگز چنين فرصتي را به پيروان مكتب اسلام نمي دهند و نه تنها با سانسور شديد مانع از نشر دعوت اسلامي مي شوند، بلكه با ايجاد خفقان و سلب آزادي نفس را در سينه ها حبس مي كنند.
اين ها قسمتی از درس ها و الهاماتي است كه از برنامه مناظرات امام علي بن موسي الرضا(عليه السلام) مي توان گرفت.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.