پاسخ اجمالی:
ایشان می فرماید: «شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد [و صيد شدگان به وسيله آن] اگر بايستيد شما را دستگير خواهد كرد و اگر فرار كنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما با شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت در هم پيچيده مى شود [و پايان عمر دور نيست]». منظور امام(ع) اين است كه اين صياد كه همان مرگ است، به قدرى چيره دست است كه انسان ها كه صيد او هستند چه بايستند و چه فرار كنند آنها را خواهد گرفت و احدى از چنگال او رهايى نمى يابد.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از نامه 27 «نهج البلاغه» به اين نكته اشاره مى فرمايد كه مرگ، هيچ كس را رها نمى كند و فرار از چنگال آن براى احدى ممكن نيست و چون چنين است بايد آن را بسيار جدى گرفت؛ مى فرمايد: (شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد [و صيد شدگان به وسيله آن] اگر بايستيد شما را دستگير خواهد كرد و اگر فرار كنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما با شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت در هم پيچيده مى شود [و پايان عمر دور نيست])؛ «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ(1)الْمَوْتِ، إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَكُمْ، وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ، وَ هُوَ أَلْزَمُ لَكُمْ مِنْ ظِلِّكُمْ الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيكُمْ(2)، وَ الدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِكُمْ».
تعبير به «طُرَدَاءُ الْمَوْتِ» يكى از معانى آن، صيدى است كه صياد به دنبال آن مى رود و مفهومش اين است كه اين صياد به قدرى چيره دست است كه انسان ها كه صيد او هستند چه بايستند و چه فرار كنند آنها را خواهد گرفت و احدى از چنگال او رهايى نمى يابد. همان گونه كه در «قرآن مجيد» آمده است: «أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِككُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوج مُّشَيَّدَة»(3)؛ (هرجا باشيد مرگ شما را در مى يابد، هرچند در برج هاى محكم باشيد).
جمله «هُوَ أَلْزَمُ لَكُمْ مِنْ ظِلِّكُمْ» اشاره به اين است كه عوامل مرگ، هميشه همراه انسان است همچون سايه كه به دنبال انسان حركت مى كند؛ زيرا مرگ عوامل زيادى در درون وجود انسان دارد: يك ايست كوتاه قلبى يا پاره شدن يكى از مويرگ هاى باريك مغز و يا پرت شدن كمى غذا در درون دستگاه تنفس، هر يك از اينها ممكن است عامل مرگ انسان شود. در بيرون وجود انسان نيز حوادث تلخ، زلزله ها، صاعقه ها، سيل ها، حشرات موذى، حيوانات خطرناك و امثال آن پيوسته زندگى انسان ها را تهديد مى كنند و هرگز انسان نمى تواند به جايى برود كه از عوامل درونى و برونى مرگ رهايى يابد.
تعبير به «الزم»؛ (ملازم تر و همراه تر) شايد به سبب اين است كه سايه در تاريكى شب با انسان نيست؛ ولى عوامل مرگ شب و روز ندارد. جمله «الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيكُمْ»؛ (مرگ با موى پيش سر شما گره خورده) كنايه از اين است كه در برابر آن هيچ گونه مقاومت از سوى شما ممكن نيست؛ مانند كسى كه موهاى پيش سر او را محكم بچسبند كه هرگونه تحرك از او گرفته مى شود.
«قرآن مجيد» نيز درباره سرنوشت مجرمان در قيامت مى فرمايد: «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِى وَ الْأَقْدامِ»(4)؛ (مجرمان از چهره هايشان شناخته مى شوند آن گاه آنها را با موهاى پيش سر و پاهايشان مى گيرند [و به دوزخ مى افكنند]).
جمله «الدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِكُمْ»؛ (دنيا پشت سر شما پيچيده مى شود) اشاره لطيفى به اين حقيقت است كه انسان از هر مرحله زندگى كه مى گذرد، آن مرحله گويى همچون فرشى كه پشت سر انسان پيچيده و جمع مى شود قابل بازگشت نيست؛ پيران به جوانى باز نمى گردند و جوانان به كودكى؛ بنابراين در واقع هر لحظه براى انسان مرگى است و حيات جديدى، مرگى كه بازگشت در آن تصور نمى شود.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.