پاسخ اجمالی:
با استفاده از آیات و روایات، می توان گفت: اگرچه همزمان با مرگ شخص، پرونده اعمال جديد او بسته مى شود، اما به اين معنا نيست كه آثار اعمال گذشته به او نمى رسد؛ بلكه پرونده اعمال پيش از مرگ همواره گشوده است و انسان در برزخ و قيامت، ثمره و نتیجه اعمال صالح و یا ناشایستی که در دنیا انجام داده را دریافت می کند.
پاسخ تفصیلی:
حضرت على(عليه السلام) در پايان خطبه 42 به مهمترين تفاوت دنيا و آخرت اشاره كرده، مى فرمايد: (امروز روز عمل است نه حساب و فردا وقت حساب است نه عمل!)؛ «وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لاَحِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لاَعَمَلَ». اين سخن از يك سو بيانگر اين واقعيت است كه تا فرصت در دست داريد، بر حجم اعمال صالحه خود بيفزاييد و اگر مى بينيد نيكوكاران و بدكاران، پاكان و ناپاكان، اولياءالله و اشقياء، حزب خدا و حزب شيطان، در اين جهان در كنار هم زندگى مى كنند، بى آن كه بدكاران مورد مجازات الهى قرار گيرند و نيكوكاران مشمول پاداش خير شوند، به خاطر آن است كه اين جهان تنها ميدان عمل است نه حساب و جزا.
و از سوى ديگر هشدار مى دهد كه با پايان عمر، پرونده هاى اعمال براى هميشه بسته مى شود و راهى به سوى بازگشت و جبران نخواهد بود و پشيمانى كمترين سودى نخواهد داشت، همان گونه كه امام على (عليه السلام) در کلامی ديگر مى فرمايد: «لا عَنْ قَبِيْح يَسْتَطيعُونَ اِنْتِقالا وَ لا فِي حَسَن يَسْتَطيعُونَ اِزْدِياداً»(1)؛ (نه مى توانند از اعمال زشتى كه انجام داده اند بر كنار شوند و نه مى توانند كار نيكى بر نيكيهاى خود بيفزايند!). نه براى فرياد «رَبِّ اِرْجِعُونِ لَعَلَّى اَعْمَلُ صالِحاً»(2)؛ (خداى من! مرا بازگردانيد تا عمل صالحى انجام دهم)، پاسخى مى شنوند و نه آرزوى «فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ»(3)؛ (اى كاش بار ديگر به دنيا باز مى گشتيم تا از مؤمنان باشيم) هرگز به واقعيت مى پيوندد! از اين آيات، و روايات مشابه آن كه در خطبه بالا آمد، به خوبى نتيجه مى گيريم كه اين، يك سنّت تخلف ناپذير الهى است كه پرونده اعمال با مرگ يا زمانى كه انسان در آستانه مرگ قطعى قرار مى گيرد، بسته مى شود و راهى به سوى بازگشت و جبران نيست!
در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه در بسيارى از روايات آمده كه آثار كارهاى نيك و بد انسان بعد از مرگ، نیز به او مى رسد و به اين ترتيب پرونده اعمال او از نظر حسنات يا سيّئات سنگين تر مى شود؛ رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمایند: «سَبْعَةُ اَسْباب يُكْتَبُ لِلْعَبْدِ ثَوابُها بَعْدَ وَفاتِه، رَجُلٌ غَرَسَ نَخْلا اَوْ حَفَرَ بِئْراً اَوْ اَجْرى نَهْراً اَوْ بَنى مَسْجِداً اَو كَتَبَ مُصْحَفاً اَوْ وَرَّثَ عِلْماً اَوْ خَلَّفَ وَلَداً صالِحاً يَسْتَغْفِرُ لَهُ بَعْدَ وَفاتِه»(4)؛ (هفت سبب [از اسباب خير] است كه ثوابش براى بنده خدا بعد از مرگ او نوشته مى شود: كسى كه نخلى بكارد يا چاه آبى حفر كند يا نهرى به جريان اندازد يا مسجدى بنا كند يا قرآنى و يا كتابى سودمند بنويسد يا علمى از خود به يادگار بگذارد يا فرزند صالحى بعد از او بماند كه پس از درگذشت وى برايش استغفار كند). روشن است كه آنچه در اين حديث آمده نمونه هاى بارز كار خير است وگرنه تمام آثار نيك و سنّت هاى حسنه اى كه از انسان باقى مى ماند همين اثر را دارد. با این وصف، آيا اينها با آنچه در بالا گفته شد منافاتى ندارد؟
پاسخ اين سؤال روشن است؛ سخن امام(علیه السلام) بدین معنا است که انسان بعد از مرگ عمل تازه اى نمى تواند انجام دهد، نه اين كه آثار اعمال گذشته به او نمى رسد، آرى پرونده اعمال جديد بسته مى شود و چيزى بر آن افزوده نمى گردد؛ ولى پرونده اعمال پيش از مرگ همواره گشوده است و انسان از ميوه هاى درخت هاى اعمال صالحه اش در برزخ و قيامت بهره مند مى شود. حتى از اعمالى كه فرزند صالح او انجام مى دهد و از آثار تربيت صحيحى است كه او در حال حياتش در مورد فرزند انجام داده بهره اى به او مى رسد و طبيعى است كه انسان از ميوه هاى درخت برومندى كه نشانده است بهره ببرد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.